در سی امین روز دی ماه امسال سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه در سخنرانی که در همایش "غزه؛ نماد مقاومت" ایراد کرد با اشاره به تلاش آمریکا برای به راه انداختن جنگهای مختلف در منطقه غرب آسیا گفت: "آمریکایی ها پس از بهانه سازی در روز یازدهم سپتامبر، زمینهچینی کردند که با حمله به عراق و افغانستان، جمهوری اسلامی ایران را در حلقه محاصره قرار دهند به گونه ای که در سال 86 محاصره نظامی ایران تکمیل شده بود و آنها سرانجام متوجه شدند با این اقدامات نتیجه نمیگیرند و نمی توانند از راه درگیری نظامی بر ما چیره شوند؛ به همین دلیل بود که برای براندازی نظام جمهوری اسلامی به سراغ شیوه های دیگر رفتند."
اوایل دی ماه امسال نیز امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در حاشیه افتتاح بخش های جدیدی از بیمارستان خانواده ارتش، در خصوص قصد آمریکا برای حمله به ایران در چهارده سال پیش صحبتهایی را مطرح کرد و گفت: آمریکایی ها پس از حادثه 11 سپتامیر 2001 به صورت جدی قصد حمله به ایران را داشتند اما ظرفیت دفاعی و بازدارندگی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اعم از ارتش و سپاه و بسیج مانع این اقدام آنها شد و آمریکایی ها را از حمله به سرزمینمان پشیمان کرد.
سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه نیز با بیان اینکه ما خود را بر اساس فرض «خطرناکترین سناریو» آماده کردهایم گفته بود: اگر آمریکا بلوف میزند و عملیات روانی میکند ما باز هم با این قضیه جدی برخورد میکنیم و اگر واقعی هم میگویند ما آمادهایم تا واقعیتها را در میدان به رخ یکدیگر بکشیم.
همچنین محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه و دبیر کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرداد ماه امسال و در طرح آموزش سیاسی فعالان تشکلهای دانشجویی کشور در مشهد با بیان اینکه "رفتار آمریکا از زمان بوش تا اوباما رفتار خشنی با ایران بود"، از قصد آمریکا برای حمله به ایران سخن گفت و اظهار کرد: "بوش قصد داشت به ایران حمله کند، اما عدهای از فرماندهان نظامی آمریکا او را از این کار منصرف کردند".
این چهار صحبت مهم از فرماندهان سپاه و ارتش جمهوری اسلامی ایران، نشان می دهد که آمریکایی ها پس از اشغال افغانستان و عراق و تسلط کامل بر این کشورها، عزم خود را برای حمله به ایران جزم کرده بودند و تمام برنامهریزی های لازم را برای این منظور انجام داده بودند اما به سبب دلایلی از این تصمیم خود منصرف شدند. در روزهایی که جرج بوش رئیس جمهو وقت آمریکا مدام از لفظ "استفاده از همه گزینه های روی میز" علیه ایران استفاده می کرد، مهمترین دلایلی که پشیمانی آمریکایی ها از حمله به ایران را رقم زد، عبارت بودند از "نیروهای مسلح چابک، ورزیده و آماده به رزم ایرانی"، "پشتوانه مردمی منسجم، قوی و با روحیه"، "تجهیزات نظامی مدرن و پیشرفته" و مهمتر از همه "نگرانی از تکرار هشت سال دفاع مقدس و ایستادگی و مقاومت مثال زدنی ایرانی ها."
آمریکایی ها در آن مقطع زمانی به این نکته توجه داشتند که تاب و تحمل پرداخت هزینه سنگین درگیری با ایران را ندارند و به همین دلیل برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی به شیوه ها و راههای دیگر متوسل شدند. از تحریم گرفته تا جنگ نرم و مبارزه فرهنگی و حتی بکارگیری شیوه نفوذ در مراکز تصمیم ساز؛
در حقیقت آمادگی رزمی و اطلاعاتی بالا در کنار سایر فاکتورهای امنیت ساز، کاری کرد که نه تنها آمریکا فکر حمله به ایران را از ذهن خود دور کند بلکه در نتیجه این آمادگی، جمهوری اسلامی در عرض چند سال به قدرت اصلی نظامی منطقه تبدیل شد. قدرتی که امروز محور اصلی مقاومت در میان کشورهای اسلامی است و مقامات آمریکایی نیز به این نکته اذعان دارند که حل مسائل منطقه غرب آسیا بدون درنظرگرفتن ایران ممکن نیست.
در گوشه ای از گزارش سالانه سازمان اطلاعات وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) درباره پیشرفت های نظامی ایران که در پایان سال 2013 منتشر شد می خوانیم:"ایران به صورت مستمر توانمندیهای نظامیاش را ارتقاء میدهد" ؛ "ایران به قدری پیشرفت کرده که میتواند اهدافی را در سراسر منطقه و در شرق اروپا هدف قرار بدهد" ؛ "ایران علاوه بر فناوریهای موشکی و راکتی فزایندهاش، در تلاش است میزان کارایی سامانه های موجودش را تقویت کند."
چندی پیش مجله آمریکایی تایم در گزارشی راجع به قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران نوشت: "در سالهای اخیر، دولت ایران یک دکترین بازدارنده سختی در مقابل حمله احتمالی آمریکا و یا اسرائیل طراحی کرده است و اصلا بحث اینکه حمله آمریکا یا اسرائیل چقدر محدود باشد نیست؛ واکنش ایران کوبنده است که هم به اسرائیل ضربه می زند و هم به آمریکا."
این گزارش می افزاید: "نظام ایران قادر به واکنش سهمگین به حمله خواهد بود و در آن شکست نمی خورد. در کنار تجهیزات جمهوری اسلامی ایران، روحیه شهادت طلبی نیز در میان ایرانیان در زمان حمله بازدارنده آمریکاست."
تایم در ادامه اذعان به توان دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی ایران می آورد: "ایران برای یک جنگ طولانی مدت و هزینه بر آماده است؛ نیروهایش به خوبی آموزش دیده اند و هر نیرو اش می تواند با چندین تن مقابله کند."
شاید عده بسیاری اعتقاد داشتند که آمریکا در سال 86 و در شرایطی که خاک ایران را به صورت کامل محصور کرده بود، می توانست با شروع درگیری نظامی علیه ایران، هدف دیرین خود که براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بود را محقق کند، اما آنچه در عمل محقق شد آن بود که آمریکایی ها در این زمینه عاقلانه عمل کردند و متوجه شدند که ایران، عراق صدام نیست و نمی توان به راحتی به آن دست اندازی کرد؛ آنها به خوبی دریافتند که رزمندگان ایرانی هنگامیکه با دست خالی در هشت سال دفاع مقدس در برابر رژیم صدام که تمام جهان پشت آن ایستاده بود مقاومت کردند، امروز قادرند پاسخ هر تجاوزگری را به شدت و با سختی بدهند و هر تهدیدی را در نطفه خفه کنند.