اندیشکده «شورای روابط خارجی اروپا» در گزارشی با اشاره به آغاز رسمی اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به چند چالش احتمالی در طول اجرای توافق اشاره کرد.
در این گزارش آمده است: توافق هستهای ایران که شش ماه پیش محقق شده بود در تاریخ 16 ژانویه وارد مهمترین مرحله خود شد: روز اجرا. آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) پایبندی ایران به تمامی تعهدات خود در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را تائید کرده و در مقابل، قدرتهای جهانی نیز وعده خود مبنی بر رفع تحریمهای آمریکا، اتحادیهاروپا و سازمانملل را عملی نمودند. فرارسیدن «روز اجرا» بدین معناست که دیپلماسی میان ایران و غرب قادر به ایجاد نتایجی واقعی و سازنده برای هر دو طرف بوده است. اما بیشک این توافق با چالشهایی مواجه خواهد بود که میتواند بقای آن را تهدید نماید. (بنابراین) در دوره پیشرو اروپاییها نقش سیاسی و رسمی مهمی در محافظت از تداوم «برجام» خواهند داشت.
بی شک ایران و گروه 1+5 در طول دوره اجرای «برجام» با موانع و مشکلاتی جدی روبرو خواهند شد. نماینده عالی اتحادیه اروپا که ریاست کمیسیون مشترک تشکیلشده برای برجام را نیز عهدهدار است موظف خواهد بود که از «برجام» در مقابل چالشهای احتمالی محافظت نماید. اروپاییها باید بطور ویژه به چهار حوزه چالشی مربوط به تحریمها توجه داشته باشند:
1/ اجرای صحیح سازوکار بازگشت تحریمها
لغو تحریمها مشروط به سازوکار بازگشت خواهد بود؛ ایجاد این مکانیسم تمرینی بیسابقه برای سیستم تحریمهای آمریکا و اروپا به شمار میآید. هنگامی که بخشی از «برجام» مورد «عدم اجرای محسوس» در تعهدات اساسی قرار گیرد و یا فرآیند حل و فصل اختلاف در معامله از بین رود، سازوکار بازگشت میتواند اجرایی گردد. کمیسیون مشترک باید مشکلات تکنیکی و غیرعمدی را با موارد نقض واقعی بدلیل عدم اجرا تمییز دهد.
سه عضو اروپایی و نماینده ارشد اتحادیه اروپا با نظر اکثریت در کمیسیون مشترک به نقطهای واحد میرسند. اروپاییها در این موقعیت دشوار مسئول تعدیلسازی برداشتهای متفاوت از «برجام» خواهند بود. اگر یکی از شکات به تصمیم نهایی کمیسیون مشترک اعتراض داشت میتوان مساله را به شورای امنیت ارجاع داد تا تحریمهای سازمان ملل بدون امکان استفاده از حق وتو توسط سایر اعضای «برجام» بازگردد. اما پیش از رسیدن به این مرحله، اروپاییهای حاضر در کمیسیون مشترک باید مانع استفاده فریبکارانه، عجولانه و یا نابهنگام از سازوکار بازگشت تحریمها شوند؛ مخصوصا با توجه به اینکه چنین مواردی در سیاستهای داخلی ایران و آمریکا امکانپذیر است.
2/ تحریمهای کنگره؛ تهدید یا واقعیت
تا زمانی که ایران به توافق پایبند است اتحادیه اروپا نباید با اعمال دور جدیدی از تحریمها موافقت نماید. در همین حال، ایالاتمتحده نیز بر اساس محدودیتهای قانونی با «خودداری از اعمال سیاستهایی که تاثیری منفی بر عادیسازی روابط اقتصادی با ایران دارد»، موافقت نموده است. مساله روی کار آمدن رییسجمهور بعدی در آمریکا که ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم تجارت اروپا را تحت تاثیر قرار داده و برجام را نقض میکند، هماکنون در هالهای از ابهام قرار دارد.
در روزهای ابتدایی اعلام «برجام» در جولای 2015، کنگره آمریکا خواستار اعمال تحریمهایی علیه ایران در زمینه حقوق بشر، تروریسم و آزمایشهای اخیر موشک بالستیک در این کشور شد. رهبری ایران این اقدامات را نقض برجام نامید اما دولت و کنگره با آن مخالفت کردند. این دیدگاههای چندقطبی به احتمال فراوان در موارد دیگر نیز روی داده و اروپاییها باید صدمات چنین مواردی به «برجام» را تا حدممکن کاهش دهند.
بنابراین تا زمانی که ایران به «برجام» عمل میکند اعمال تحریمهای جدید مرتبط با برنامه هستهای ایران از سوی آمریکا نقض توافق خواهد بود. ایران در خصوص تحریمهای غیرهستهای نیز دستکم خواهان محدودیت آنها به اشخاص و شرکتهای آمریکایی است. مشکلات بزرگتر هنگامی ایجاد میشود که تحریمها دارای تاثیرات ثانویه بوده؛ که بر نهادهای اروپایی تاثیری مستیم داشته و دامنه تجارت با ایران را محدود میسازد. در چنین مواردی که سیاستهای تحریمی آمریکا و اروپا با یکدیگر همخوانی ندارد اروپاییها باید فشاری یکجانبه و فعال علیه واشنگتن اعمال کنند تا مانع اقدام تکقطبی واشنگتن در تضعیف «برجام» شوند.
3/ فاکتور ترس از تحریم
پس از لغو تحریمها، منافع زیادی در گسترش روابط اقتصادی میان ایران و اروپا وجود دارد. اما خطر ناشی از سازوکار بازگشت تحریمها یا تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران، ترسی زیاد و البته قابلدرک برای شرکتهای اروپایی بوجود آورده است. بخشهای مالی و بانکی در این خصوص از حساسیت بیشتری برخوردارند.
یکی از راههای فوری و عملی برای جلوگیری از چنین وضعیتی، تاسیس چندین بانک اروپایی به منظور اصلاح تجارت با ایران است. این نهادها قادر به تامین داراییهای سنگین برای سرمایهگذاری بزرگ در ایران بخصوص در بخش نفت و گاز نخواهند بود و همزمان چشمانداز مطلوبی برای شرکتهای کوچک و متوسط اروپا در ایران پسابرجام میسازند.
4/ نقش روحانی در تداوم برجام
برای حسن روحانی، رییسجمهور ایران تحقق وعده دستیابی به توافق هستهای و تزریق رفاه به اقتصاد کشور یک پیروزی قابل توجه محسوب میشود. تاثیر این پیروزی در انتخابات آتی ایران _مجلس و مجلس خبرگان_ محسوستر است. گرچه تحریمها اکنون لغو شده اما تاثیر آن بر اقتصاد ایران زمان بر خواهد بود. علاوه بر تحریم، سوءمدیریت داخلی نیز مدتهاست اقتصاد ایران را تحتتاثیر قرار داده است.
راهکار روحانی آزادسازی اقتصاد، افزایش خصوصیسازی و ایجاد فرصتهای مناسب برای سرمایهگذاری خارجی در بخشهای گوناگون است. این سیاست در راستای منافع شرکتهای اروپاییای است که مشتاق همکاری تجاری با ایران هستند. راه مفید و کمهزینه برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا که از این اصلاحات اقتصادی حمایت کنند، حمایت از پیشنهاد ایران برای تمدید عضویت در سازمان تجارت جهانی است.
فراتر از پرونده هستهای
«برجام» در وهله نخست باید از لنز منع گسترش تسلیحات دیده شود و نه تغییر سیاستهای داخلی و منطقهای ایران. اما بواسطه برجام فضای سیاسی جدیدی میان ایران و غرب ایجاد شده که در آن امکان دیپلماسی و تحقق امنیت هرچه بیشتر در دنیا فراهم گردیده است. گفتگو در خصوص بحران سوریه یکی از این موارد است. علیرغم فشارهای داخلی در ایران و آمریکا، کانالهای بیسابقه و مستقیمی میان تهران و واشنگتن ایجاد گردیده تا به حل و فصل اختلافات فیمابین منجر شود.
آزادی سریع ملوانهای آمریکایی که توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شده بودند و یا تبادل زندانیان آمریکایی و ایرانی نمونهای از نتایج این کانال ارتباطی است. برای اروپا نیز توافق هستهای احیای روابط دوستانه و نوپا با ایران میباشد. از زمان امضای توافقنامه موقت در سال 2013 تاکنون، بیش از 200 هیات تجاری اروپایی 23 وزیر خارجه از کشورهای اتحادیه اروپا به تهران سفر داشتهاند.
رهبری ایران نیز از این روابط استقبال کرده و برخلاف آمریکا، ارتباط با اروپا را بدون محدودیت دانستهاند.اروپاییها در موقعیتی منحصر به فرد در استفاده از جاده سیاسی «برجام» قرار دارند که با استفاده از آن میتوانند روابطی مطلوب با ایران داشته باشند. نمیگوییم اروپا باید با ایران اتحاد تشکیل دهد اما باید از فرصتی که برای مشارکت یا حتی رقابت با ایران بدست آمده، نهایت بهره را ببرد.