اول دیماه، قتل زنی 73 ساله در شرق تهران به قاضی ایلخانی، بازپرس ویژه قتل پایتخت گزارش شد. تحقیقات بازپرس همراه تیم جنایی در محل حادثه که آپارتمانی در خیابان خانمیرزایی فلکه دوم تهرانپارس بود، نشان داد که مهین از سوی فردی آشنا کشته شده است؛ چراکه آثار درگیری روی درهای خانه دیده نمیشد و از بههمریختگی وضعیت خانه هم خبری نبود. گزارش اولیه پزشکی قانونی بعد از معاینه جسد هم حکایت از این داشت که مهین بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن فوت شده است.
تحقیقات از ساکنان ساختمان خیلی زود به جریان افتاد و مشخص شد که مهین از 25 سال قبل در این ساختمان زندگی میکند و صاحب دختری 26 ساله به نام ملیکا است که آخرین بار یکی از همسایهها یک روز قبل وی را همراه مقتول در راهروهای ساختمان دیده بود. در تحقیقات بیشتر مشخص شد پسری که با ملیکا ارتباط داشت هم به این خانه رفت و آمد میکرد. همزمان با به دست آمدن این اطلاعات، جسد به دستور بازپرس به پزشکی قانونی منتقل شد و ملیکا و پسر مورد علاقهاش به عنوان دو مظنون تحت تعقیب قرار گرفتند.
چند ساعت بعد از حادثه خبر رسید که دختر جوانی براثر سقوط از یک پل هوایی در خیابان دماوند کشته شده است. بررسی اوراق هویتی این دختر نشان داد که وی ملیکا، دختر تحت تعقیب مقتول است که احتمالاً دست به خودکشی زده است. پس از تأیید شدن خبر فوت ملیکا، معمای قتل زن سالخورده پیچیدهتر شد، بنابراین تلاش برای دستگیری پسر جوان، به عنوان مظنون اصلی دنبال شد تا اینکه وی صبح روز گذشته در پارک سرخهحصار در شرق تهران شناسایی و دستگیر شد.
او وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، گفت: از ماجرای قتل مهین و خودکشی دخترش خبر ندارد. پسر جوان گفت: من دانشجو هستم و مدتی قبل با ملیکا دوست شدم و به خانه آنها رفت و آمد داشتم. آنها خانواده پولداری بودند. صاحب چند خانه در نقاط مختلف شهر بودند و من کارهایشان را انجام میدادم که بابت آن 15 میلیون تومان از مهین طلبکار بودم. پسر جوان گفت: من آخرین بار سه روز قبل از حادثه به خانه مهین رفتم و ملیکا را دیدم. مهین دوست داشت که من با ملیکا ازدواج کنم، اما من راضی به ازدواج نبودم و به ملیکا هم پیشنهاد ازدواج نداده بودم.