حجت الاسلام پناهیان در مراسمی که به مناسبت میلاد محمد مصطفی(ص) و بزرگداشت حماسۀ 9 دی در مهدیۀ تهران برگزار شده بود، سخنرانی کرد. در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را میخوانید:
سوالی که یک قرن است ذهنها را آزار میدهد: اگر دین ما بر حقّ است، چرا جامعۀ اسلامی جلوتر از همۀ جوامع بشری نیست؟
میلاد مبارک پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع) انسان را به یاد اصل و اساس دین میاندازد و به اندیشیدن دربارۀ دین وادارد میکند. شخص نازنین اول عالم خلقت، پیامبر گرامی اسلام(ص) و بنیانگذار این دین جاودانه و رفیع، و امام صادق(ع)، بزرگ مفسّر دین و مبیّن احکام الهی، ما را به یاد اصل و اساس دین میاندازند.
دربارۀ اصل و اساس دین، یک شبهه یا سؤال مشهور، شاید حدود یک قرن است که ذهنها را آزار میدهد و آن سؤال این است که «اگر دین ما بر حقّ است، چرا جامعۀ اسلامی باید عقبماندهتر از جوامع غیراسلامی باشد؟(لااقل در ظاهر)» این یک نگاه واقعبینانه است. من به این نگاه، احترام میگذارم و حتی آن را یک شبهه تلقی نمیکنم. شبهه به سؤالی گفته میشود که پیشفرض غلطی داشته باشد، یعنی در آن یک اشتباهی نهفته باشد، اما این سؤال، یک سؤال منطقی است که میگویند: «اگر دین شما بر حقّ است، چرا مملکت و جامعۀ شما جلوتر از همۀ جوامع بشری نیست؟»
ما نمیتوانیم و نباید در مقابل این سؤال واقعبینانه، فقط سخنان آرمانی و عقیدتی مطرح کنیم و بگوییم: «ما چهکار داریم به اینکه این دین در جامعۀ ما چه آثاری داشته است؟ مهم این است که این دین ما حقانیت دارد و ما بر اساس عقلانیت و یک اعتقاد راسخ آن را پذیرفتهایم!» باید به این سؤال پاسخ منطقی دهیم. این یک حرف منطقی است که: اگر دین شما بر حق است، باید شما را آزاد و آباد کند.
آیا این دین میتواند در دوران غیبت، جامعۀ بشری را آزاد و آباد کند؟/ قرآن میگوید: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض!
آبروی پیامبر گرامی اسلام(ص)، امام صادق(ع) و آبروی این دین، به این پاسخ وابسته است که شما بگویید: این دین ما بر حق است بهترین راهنما برای زندگی بشر است، و دلیلش این است که توانسته ما را آزاد و آباد کند. این آبرو در زمان ظهور حضرت به اوج خواهد رسید که فرمود: «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه»(فتح/28) در آن زمان میتوانیم به صورت کامل، حقانیت دین خود را از این ناحیه به اثبات برسانیم و بگوییم: دیدید که دین ما در نهایت توانست بشریت را آزاد و حیات بشری را آباد کند!
اما تا قبل از ظهور، آیا این دین میتواند در دوران غیبت، جامعۀ بشری را آزاد و آباد کند؟ باید بتواند. ما نباید از مقابل این سؤال طفره برویم، نباید این سؤال را به فراموشی سپرد، نباید به این سؤال، پاسخهای نابهجا داد. اگر کسی گفت: «من میخواهم حقانیت دین شما و اسلامی را که این پیامبر(ص) آورده است را، نه در کتابخانه و نه در قدرت تحلیلی و عقلی، بلکه در وضعیت عینی جامعه بسنجم.» باید بتوانیم به او پاسخ مناسب بدهیم و بگوییم: «ببین که این اسلام، چگونه جامعه را آزاد و آباد کرده است. این عین آیۀ قرآن است که میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض»(اعراف/96) یعنی «اگر مردم به این دین مؤمن باشند و تقوا پیشه کرده و به آن عمل کنند، نه تنها آباد و آزاد میشوند بلکه برکات از آسمانها و زمین بر سر و روی آنها فرو خواهد ریخت و بشریت زندگی پر و پیمانی خواهد داشت.» ما چیزی بیشتر از این آیه قرآن نمیخواهیم.
در این 35 سال چه اتفاقی افتاده که به نهایت آبادی و آزادیای که میتوانیم برسیم، نرسیدهایم؟
سؤال این است که «چرا ما تا کنون آباد و آزاد نشدهایم؟» پاسخ این است که ما تا کنون به این دین عمل نکردهایم. اما چگونه باید به این دین عمل کنیم؟ «ماهی از سر گنده گردد، نِی زِ دُم» باید سران جامعه درست عمل کنند.
ما این سؤال را دربارۀ انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی هم داریم. در این 35 سال، چه اتفاقی افتاده که ما به نهایت آبادی و آزادیای که میتوانیم برسیم، نرسیدهایم؟ سیاستمدارانی که در این 35 سال در این جامعه، نقش ایفا کردهاند، باید پاسخ دهند! قدرت اسلام بسیار بیشتر از این است که امروز مردم ما دارای این مشکلات باشند. چه کسانی مانع شدهاند جامعه خوب اداره شود؟
یقیناً در میان سیاستمداران بیتقوایی شده، راه دیگر و پاسخ دیگری هم ندارد
مبادا مردم فکر کنند که جامعۀ اسلامی، همراه با دولتمردان اسلامی، وضعش همین است که ما داریم! این توهین به اسلام است. اگر ما دقیق به اسلام عمل کرده بودیم، امروز خیلی جلوتر بودیم. این مطالبۀ ماست. این اعتقاد ما به رسول خدا(ص) است که اگر سخنان او اجرا شود، جامعه آزاد و آباد خواهد شد. پس چرا ما به اوج آبادانی نرسیدهایم؟ یقیناً در میان سیاستمداران بیتقوایی شده است و مردم به بیتقوایی مسئولان بیتوجهی کردهاند یا از سر نجابت اغماض کردهاند. راه دیگری و پاسخ دیگری هم ندارد. اگر مسئولان یک جامعه باتقوا و مؤمنانه رفتار کنند «لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْض» محقق خواهد شد.
این مشکلات و حتی مشکلات اقتصادی در جامعۀ ما از نظر ناظران بینالمللی عجیب است. ما یا از سرِ نجابت و اغماض، یا از سرِ بیتوجهی، مقصران این عقبماندگی را محاکمه نمیکنیم.
دین ما از نظر برنامه چیزی کم ندارد/ چه کسی این دین را اجرا نمیکند؟
دین ما از نظر برنامه چیزی کم ندارد. اما چه کسی این دین را اجرا نمیکند؟ نهتنها ما هماکنون باید در اوج آزادی و آبادی باشیم، بلکه باید کشورهای همسایه را نیز در پرتو قدرت و اقتدار و عزت و آبادانی خود، آباد و آزاد کنیم. ما کم و بیش در مظلومیت مردمانی که در این منطقه سربریده میشوند، مقصر هستیم.
مردم ما بیش از این ایمانی که دارند، لازم نیست داشته باشند تا برکات از آسمانها و زمین فرو بریزد. مانده است نخبگان جامعه آن ایمان و تقوایی که باید داشته باشند را داشته باشند.
انتظار ما از انقلاب خمینی که مژدهاش در شب تولد شخص اول عالم خلقت داده میشود، خیلی بیش از اینهاست!
حضرت امام(ره) دربارۀ میلاد پیامبر اکرم(ص) سخنی دارند. ایشان میفرماید: «اینکه [در شب میلاد رسول خدا(ص)] چهارده کنگره از کنگرههاى قصر ظلم(قصر کسری) خراب شد، به نظر شما نمىآید که یعنى در قرن چهاردهم این کار مىشود، یا چهارده قرن بعد این کار مىشود؟ به نظر شاید بیاید این، محتمل هست که این بناى ظلم شاهنشاهى بعد از چهارده قرن از بین مىرود و بحمداللَّه رفت از بین»(صحیفه امام/19/432و435) این یعنی بعد از چهارده قرن دین پیامبر اسلام(ص) در ایران اسلامی حاکم خواهد شد. حضرت امام(ره) با تعبیر «شاید» این مطلب را بیان فرمود که البته ایشان سخن به گزافه نمیگفتند و ایشان سخنان عارفانۀ خود را معمولاً با همین تعابیر بهکار میبردند.
به تعبیر حضرت امام(ره) انقلاب اسلامی آنقدر در تاریخ بشریت مهم است که وقتی شخص اول عالم خلقت، یعنی پیامبر اکرم(ص) بهدنیا میآید، شب تولد او مژدۀ ظهور خمینی داده میشود.
کاستیها قبل از هرکسی، تقصیر مسئولان است/ آدمهای معمولی خوب، باید آدمهای معمولی باشند نه در رأس کار!
انتظار ما از انقلاب امام(ره) خیلی بیشتر از این حرفهاست. توانایی ما هم بسیار بیشتر از این حرفهاست. هر جا کاستیای هست، تقصیر ماست، و قبل از اینکه تقصیر مردم ما باشد، تقصیر مسئولان جامعه است.
انتظار ما از مسئولان جامعه، خیلی بیشتر از این حرفهاست. ما نمیتوانیم آنها را به اندازۀ آدمهای معمولی خوب، پذیریم. آدمهای معمولی خوب، باید آدمهای معمولی باشند نه اینکه در رأس کار باشند. کسانی که در رأس امور هستند، باید از نظر ایمان و تقوا در رأس باشند.
زورگویی دُول استکباری نتیجۀ کوتاهی 35 سالۀ مسئولان این مملکت است
ما با همۀ مشکلاتمان امروز در منطقه در اوج اقتدار هستیم، ولی این جایی که ایستادهایم کم است. نباید دوَل استکباری بتوانند با صدای بلند با ما حرف بزنند. اگر امروز دوَل استکباری با صدای بلند با ما حرف میزنند یا زورگویی میکنند، نتیجۀ کوتاهی 35 سالۀ مسئولان این مملکت است؛ آنها آنچنان که باید، رفتار نکردهاند.
این مسأله هم یک مسألۀ سیاسی-جناحی نیست، بلکه از همۀ جناحها ضعف وجود دارد. انگار حرف حساب گوش نکردن، نرخ شاهعباسی شده است! و این را لازم نیست ما بگوییم؛ ناظران بینالمللی میگویند: «چرا سیاستمداران شما معمولاً اینطوری رفتار میکنند؟! چرا اینها خوب حرف حساب گوش نمیدهند؟» این بحث ما هم فراجناحی است و در همۀ دولتها اینطور است.
ما اگر مسئولان خود را آدمهای خوبی بدانیم، باید بگوییم: آنقدر نفوذیها در اطرافشان مؤثر بودهاند که نمیگذارند اینها حرف گوش بدهند.
انقلاب ما 35 سال است دارد از داخل «مهار» میشود! / اینها امید اول و آخر صهیونیستها هستند!
انقلاب ما 35 سال است که دارد مهار میشود و بر انقلاب ما فشار آورده میشود؛ فشار از خارج کشور و مهار از داخل کشور. برای اینکه فقط کمی سرعت و قدرت انقلاب ما را کاهش دهند.
من برخی از این مهارکنندگان انقلاب را به شما نشان دهم:
کسانی که حضرت امام(ره) فرمود: «آن فرد را به عنوان قائم مقام رهبری معرفی نکنید»، اما آنها معرفی کردند.
کسانی که حضرت امام(ره) فرمود: «جنگ را ادامه بدهید»، اما جام زهر را به امام(ره) نوشاندند.
کسانی که با رعایت نکردن سادهترین قوانین، اوضاعی مثل فتنۀ 88 پدید آوردند.
اینها جریانهای مهارکنندۀ انقلاب هستند. مأموریتشان از کجا بهدست آمده است؛ از سرِ سادهلوحی است یا از سرِ وابستگی، نمیدانم، اما مأموریتشان این است که انقلاب ما را مهار کنند و نگذارند که ما با اسلام به آنجایی که باید، برسیم. اینها امید اول و آخر صهیونیستها هستند.
ای امام! ما فهمیدیم چرا شما جام زهر را نوشیدید، چون همراهان امروز داعشیها، شما را محاصره کرده بودند!
حضرت امام(ره) در ماجرای قطعنامه-که فرمود من این جام زهر را نوشیدم- بعد فرمود: الان جوانان انقلابی نمیخواهد سؤال کنند که چرا اینطور شد ولی در آینده روشن خواهد شد که این پدر پیر شما چه کشیده است.
(من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مىدیدم؛ ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلًا خوددارى مىکنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد...؛ صحیفۀ امام/21/92 در این روزها ممکن است بسیارى از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند. هر چند این مسئله به خودى خود یک ارزش بسیار زیباست، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست..؛ همان، ص95. تحمل کنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابىتان را در سینهها نگه دارید.. ؛ ص96)
بنده میخواهم به امام(ره) عرض کنم: ای امام! ما متوجه شدیم که شما چرا جام زهر را نوشیدید! چون کسانی که این جام زهر را به شما دادند، در طول این چند سال حمایت خود را از تروریستهای داعشی و همراهی و هممرامی خود را با آنان نشان دادهاند. وقتی چنین کسانی شما را محاصره کرده باشند، طبیعی است که مجبور هستید جام زهر بنوشید.
کسانی جام زهر را به امام(ره) دادند که وقتی بشار اسد، با تروریستها مقابله میکرد، دربارۀ بشار اسد میگفتند: «او دارد مردم! را میکُشد» یعنی به تروریستها میگفتند: «مردم»! کسانی جام زهر را به امام(ره) دادند که وقتی مواضع تروریستهای تکفیری داعشی بمباران میشود، اینها مخالفت میکنند و-در همین چند ماه گذشته- میگویند: «چرا مردم را میزنید!» چنین کسانی حضرت امام(ره) را محاصره کرده بودند.
ایران ضعیفتر بود یا غزه و یمن؟! چرا یمنیها با دستان خالی در هشت ماه نتیجۀ هشت سال دفاع مقدس ما را گرفتند؟!
الان از این جوانها و نوجوانها بپرسید: ایران-در زمان جنگ- ضعیفتر بود یا غزۀ الان؟ ایران ضعیفتر بود یا جمع کوچک حزبالله لبنان که در کشوری زندگی میکند که دولت در دست او نیست؟ صدام قویتر بود یا اسرائیل؟ ایران ضعیفتر بود یا وضع امروز مردم شام و مردم مظلوم عراق؟ ایران ضعیفتر بود یا یمن؟ چطور الان یمنیها با دستهایی خالیتر از دستهای ایران آن زمان، دارند دولت تجاوزگر عربستان سعودی را سرِ جای خود مینشانند؟! در هشت ماه نتیجۀ هشت سال دفاع مقدس ما را گرفتهاند! چرا ما نتوانستیم؟
در دوران جنگ، در دولت پشت جبهه چه خبر بود؟! دولت جنگ دست کسانی بود که فتنۀ 88 راه انداختند!
در دوران جنگ در ایران چه خبر بود؟! در دولتی که پشت جبهه بود، چه خبر بود؟! امام! ما الان فهمیدیم که دولت در آن زمان دست کسانی بود که-بعداً- فتنۀ 88 را راه انداختند! ما الان فهمیدیم که شما چه میکشیدید که تا یکی دو هفته قبل از پذیرش قطعنامه، فرمودید: امروز کوتاهی کردن در جنگ، خیانت به رسول الله(ص) است. مگر کسی آن زمان به رسول الله(ص) خیانت میکرد؟ ( باید همه براى جنگى تمام عیار علیه امریکا و اذنابش به سوى جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلى خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خیانت به رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- است؛ صحیفۀ امام/21/69)
وزیر پشتیبانیکنندۀ لجستیک جنگ کسی بود که دنبال راهانداختن تروریستها در خیابانهای تهران است! میخواهید امام(ره) جام زهر ننوشد؟!
در زمان جنگ، بودجههای صنعتی و مالی این مملکت در دست کسی بود که در این فتنۀ 88 دستگیر شد و به زندان افتاد. او قبل از فتنۀ 88 میگفت: «ما به میلیشیا(چریکی که به خیابان بریزد و شلوغ کند و جنگ کند) نیاز داریم!» شما از چنین کسی انتظار دارید که-در زمان دفاع مقدس- از جنگ پشتیبان لجستیک کند؟! کسی که دنبال راه انداختن تروریستها در خیابانهای تهران است! چنین کسی که دنبال میلیشیا است تا مملکت را به خاک و خون بکشد، وقتی پشتیبانیکنندۀ لجستیک جنگ باشد، انتظار دارید که جنگ مهار نشود؟! میخواهید امام(ره) جام زهر ننوشد؟! میخواهید به دروغ به امام نگویند که «مردم به جنگ نمیروند»؟!
در فتنۀ 88 متوجه شدیم چرا امام(ره) جام زهر نوشید!/ در کشور ما گروهی مأمور مهار انقلاب اسلامی هستند
امام در آن زمان فرمود: جوانان انقلابی بعدها خواهند فهمید که چرا من جام زهر را نوشیدم. حالا ما میگوییم: «امام! ما در فتنۀ 88 متوجه شدیم که شما چرا جام زهر نوشیدید؟ سؤالهایمان پاسخ گرفت. آن کسانی که قرار بود از شما اطاعت کنند؛ الان ماهیت خودشان را نشان دادهاند»
برخی سیاستمدارانی که امروز در رأس امورند، جلسات «مجمع عقلا» راه انداختند تا امام را مهار کنند!
در کشور ما گروهی مأمور مهار انقلاب اسلامی هستند. بعضی از سیاستمدارانی که امروز در رأس امور هستند، جلساتی تشکیل دادند به نام «مجمع عقلا» تا امام را مهار کنند. امام(ره) فرمان داد آن کمیته را منحل کنید. آن زمان خود را عاقلتر از امام(ره) میدانستند!
چرا ما با دین پیامبر(ص) هنوز به اوج قدرت نرسیدهایم؟!/ چون در میانمان «مهارکننده» داریم!
چرا ما با دین پیامبر(ص) به سرعت به اوج نرسیدهایم؟ چرا به نهایت قدرت نرسیدهایم؟ چون ما مهارکننده در میانمان داریم. اینها گروهی از نخبگان جامعه هستند که خون به دل امام کردند. سلسلۀ کسانی هستند که حضرت امام(ره) وقتی سخنان آنها را شنید، آرزوی مرگ کرد.
این وِلوله باید در میان جوانان ما بیفتد که «آیا ما نمیتوانستیم در جنگ پیروز شویم؟» آیا ما آن زمان از ملت هم اکنونِ عراق و شام و لبنان و غزه و یمن، ضعیفتر بودیم؟! یا کسانی بودند که حرف امام را گوش نمیکردند؟ آنها چه کسانی بودند؟ آنها همین کسانی بودند که فتنۀ 88 را راه انداختند و دوست داشتند همین جریانهای تکفیری و تروریستی که در سوریه و عراق راه افتاده است، همینها را در ایران راه بیندازند. اما مردم در مناسبت 9 دی آمدند و بساط آنها را به هم ریختند.
امام! ما فهمیدیم شما چرا جام زهر نوشیدید؟ چون بعضاً کسانی با شما کار میکردند که فتنۀ 88 را راه انداختند و هیچ منطقی را قبول نمیکردند.
خدایا! به حق حضرت امام(ره)، گروه مهار و فشار داخلی علیه انقلاب را نابود بفرما. کسانی که تاکنون این ملت را به عقبنشینی وادار کردهاند تا به اوج پیروزی نرسند، تا به آزادی و آبادی نهایی نرسند، رسوا و نابود بگردان.