این روزها آلودگی هوای کلانشهرها به خصوص تهران، نفس مردم را به شماره انداخته است. موضوعی که با فرا رسیدن فصل زمستان و سرمای هوا تشدید میشود. مثل بسیاری موارد دیگر، در این گونه موارد که مشکلی در کشور رخ میدهد بازی قدیمی «کی بود کی بود من نبودم» شروع میشود؛ مسئولان مربوط به جای برنامهریزی و ارائه راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت اغلب به دنبال شانه خالی کردن از مسئولیتهایشان و یا به دنبال پاسکاری کردن بین خود هستند. رفتاری که مردم را یاد ضربالمثل معروف «من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود» میاندازد!
در این بین چشم همه مردم به سازمانی دوخته شده که متولی اصلی کیفیت هوای تهران و سایر شهرها است: «سازمان محیط زیست» سازمانی که قانون قدرت کافی نظارتی را به آن داده تا با پایش و نظارت بر کلیه ورودیها، خروجیها و مولفههای موثر بر آلایندهها کنترل دقیقی بر آنها داشته باشد و حتی در صورت لزوم هر واحد متخلفی را تعطیل یا معلق نماید. اما ظاهرا مسئولین این سازمان با شروع فصل آلودگی هوا و با افزایش مطالبات مردمی و رسانهای، سناریوی نخ نما شدهای را در دست میگیرند و سعی میکنند تقصیرها را به گردن سایر دستگاهها بیاندازند.
سناریوی اول بنزین تولیدی پالایشگاهها
رئیس سازمان محیط زیست در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ عامل اصلی بحران آلودگی هوای تهران را کیفیت پایین بنزین تولیدی در کشور میدانست. وی آنقدر بر این موضع خود پافشاری کرد که پس از انتخاب به عنوان رئیس سازمان محیط زیست به همراه همکار قدیمی خود بیژن زنگنه وزیر نفت دولتهای هفتم، هشتم و یازدهم پروژه به حداقل رساندن بنزین تولید داخل را کلید زد. اما ورود بنزینهای وارداتی به اصطلاح استاندارد یورو ۴ (که البته کیفیت این بنزینها از سوی برخی کارشناسان زیر سوال رفته است) هم نتوانست مشکل آلودگی هوا را حل کند. بنابراین سناریوهای جدیدی میبایست در دستور کار خانم رئیس قرار گیرد.
سناریوی دوم ذرات 5. 2 میکرون
ابتکار در این باره میگوید: «مشکل آلودگی فعلی بیشتر به ذرات زیر دو و نیم میکرون مربوط میشود که به علت پایداری هوا و رطوبت بیش از اندازه باعث افزایش آلودگی هوای تهران شده است». ادعایی که عامل اصلی آلودگی هوا را که بنزین پتروشیمیها بوده، حل شده میداند و آلودگی هوای این روزها را ناشی از پدیدههای جوی مانند پایداری هوا معرفی میکند که البته عامل بشری نمیتواند آن را تغییر دهد.
سناریو سوم مقصریابی؛ مقصر اول دولتهای نهم و دهم
ابتکار در سومین سال دولت یازدهم تقصیر آلودگی هوا را به گردن دولتهای گذشته میاندازد. معاون رئیسجمهور در خصوص آلودگی هوا در کشور میگوید: «این آلودگی که محصول نبود برنامهریزی مناسب در سالهای گذشته است، در حال حاضر زندگی ۳۰ میلیون نفر از مردم جامعه را تحت تاثیر قرار داده است».
مقصردوم؛ شهرداری تهران
سعید متصدی معاون محیط زیست انسانی رئیس سازمان محیط زیست میگوید: «در سالهای اخیر ساخت و سازهای بیرویه در تهران اتفاق افتاده و شهرنشینی گسترش یافته و بحث افزایش تراکم و ایجاد درآمد برای شهرداریها یکی از بزرگترین اشتباهات بوده که باید اصلاح شود. یکی از عوامل آلودهکننده هوا مباحث مربوط به جذب جمعیت بیشتر از ظرفیت و ساخت و سازهای بیرویه است که بایستی شهرداری نسبت به آن حساسیت داشته و مراقبت و کنترل لازم را انجام دهد».
محمدباقر قالیباف شهردار تهران در پاسخ به این ادعا میگوید: «البته همه این موضوعات در حیطه وظایف شهرداری تهران نیست. البته ما در شهرداری تهران از زیر بار مسئولیت فرار نمیکنیم ولی همه افرادی که در تهران زندگی میکنند، تک تک آنها در برابر آلودگی هوا مسئولیت دارند و در این میان شهرداری بیشتر از همه شهروندان مسئول است اما توجه داشته باشید که مسئولیت قانونی برای کاهش آلودگی هوای تهران با جای دیگری است.»
سناریوی چهارم، نرسیدن به شرایط اظطرار
معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور ضمن اشاره به شرایط هوا طی هفته گذشته در تهران، اظهار داشته بود: "در حالیکه شاهد پایداری شدید هوا در تهران بودیم اما شاخصها به شرایط اضطرار نرسید و این نشان دهنده نتایج مثبت اقداماتی است که برای بهبود کیفیت سوخت و بنزین و گازوئیل صورت گرفته است!"
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بیان داشته بود: "افزایش تعداد خودروها، افزایش ترددها، افزایش ساخت و ساز، نشان میدهد که تمام شاخصهای موثر در افزایش آلایندگی هوا رو به رشد است و عدم قرار گیری شاخصهای هوای تهران در شرایط اضطرار ناشی از اقدامات کنترلی تاثیرگذار بوده است".
ظاهرا شنیدن خبر مرگ یک پلیس راهور بر اثر آلودگی هوا در محل انجام خدمت و افزایش ۲۰ تا ۳۰ نفری میزان فوت شهروندان در روزهای با آلودگی هوای بالا نتوانسته است زنگ خطر را برای مسئولان به صدا در آورد. به نظر میرسد دیگر طرح بحثهای انحرافی در رسانهها نمیتواند پاسخگوی شهروندانی باشد که ریههای آنها از ذرات معلق آلوده پر شده است. به جای انحراف افکار عمومی میبایست با همکاری متخصصان و بهرهگیری از تجارب موفق جهانی برنامهریزی مناسبی برای حل مشکلات صورت گیرد و روالهای غلطی که مسئولان در دو یا سه سال ابتدایی فعالیتشان تمام تقصیرها و نارساییها را به گردن پیشینیان میاندازند اصلاح گردد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی، در ۲۷ خرداد سال ۸۳ اواخر دولت اصلاحات به ویژگیهای امیر کبیر اشاره میکنند و میفرمایند: «یکی از نامهای دارای افتخار در تاریخ ما به همان اندازهای که واقعیت دارد امیرکبیر است. امیرکبیر در کشور ما سه سال در رأس دولت بوده است. معلوم میشود سه سال وقت خیلی زیادی است. همه کارهایی که امیرکبیر انجام داده و همه خاطرات خوبی که تاریخ و ملت ما از این شخصیت دارد، محصول سه سال است. بنابراین چهار سال، وقت کمی نیست وقت خیلی زیادی است به شرط اینکه از همه این وقت به نحو درست استفاده شود.»