برجام، «فیلی» که با «پونز» به دیوار آمریکایی چسبیده است

هنوز روند تائید برجام در آمریکا از خاطرها زدوده نشده است. برجام در سیستم قانون‌گذاری ایالات متحده به تصویب نرسید اما کنگره نتوانست آن‌قدر رای به‌دست آورد که مانع از اجرای آن شود. در مجلس نمایندگان، جایی که نماد جمعیت آمریکا در سیستم قانون‌گذاری این کشور است، اکثریت قاطع نمایندگان ولی کمتر از دو سوم آنها با برجام مخالفت کردند. در مجلس سنا که نماد ایالت‌هاست هم برجام با فیلی‌باستر از معرکه به در رفت تا کار به وتوی اوباما نکشد.

به این ترتیب، برجام در آمریکا تصویب نشد، بلکه تنها مخالفت با آن آن‌قدر نبود که بتوان جلوی دستگاه اجرایی را در اجرای آن گرفت. نکته مهم دیگر آنکه حتی در بین دموکرات‌ها هم در روند فوق در خصوص برجام صدای واحد وجود نداشت، اگرچه اکثریت دموکرات‌ها از آن حمایت کردند اما سناتور مشهوری چون «رابرت منندز» در خیل مخالفان برجام قرار گرفت. بنابراین اکنون در آمریکا برجام سندی است که با مخالفت جدی جمهوری‌خواهان از یک‌سو و موافقت نه‌چندان متحد دموکرات‌ها از سوی دیگر مواجه است. آن دسته دموکرات‌هایی هم که از برجام حمایت می‌کنند، نگاهشان به آن به‌مثابه مانعی بر سر راه هسته‌ای شدن ایران است که به اسرائیل، منطقه خاورمیانه و کل جهان امنیت بیشتری می‌بخشد.

اکنون هم که آمریکایی‌ها، اندکی پیش از فرارسیدن روز اجرا، اقدام به تصویب قانونی کرده‌اند که بر مبنای آن شهروندان 38 کشور دوست آمریکا که پس از مارس 2011 به ایران سفر کرده‌ باشند، از معافیت 90 روزه اخذ ویزا برای سفر به آمریکا محروم شده‌اند، باز هم امید دولتمردان ایرانی به نامه وزیر امور خارجه آمریکا و معافیتی است که احتمالا اوباما برای این قانون صادر خواهد کرد.

به عبارت دیگر، در حالی که برخی کارشناسان در ایران و غیر ایران، برجام را هنوز اجرا نشده، «نقض‌شده» می‌بینند، دولت ایران به یک تعهد یک‌جانبه واشنگتن دل خوش کرده که ضمانت اجرایی آن مشخص نیست. معلوم نیست پس از پایان دولت اوباما، حتی اگر دولت بعدی دموکرات باشد، باز هم به معافیت‌های قانونی مزبور ادامه دهد.

بر این اساس، همان روندی که در خصوص تائید برجام یا عدم مخالفت با آن دیده شد، در فقره قانون مصوب اخیر نیز دیده می‌شود: «اتکا بر ابزارهای دستگاه اجرایی برای دور زدن قوه مقننه آمریکا». به‌نظر می‌رسد اساس برجام بر این نهاده شده که در ایالات متحده تنها دستگاه اجرایی به آن متعهد باشد نه سایر ارکان حاکمیت. بحران وقتی جدی‌تر می‌شود که بدانیم اکثر نظرسنجی‌های منتشر شده در آمریکا در خصوص برجام، نتیجه‌ای منفی از پی دارند. یعنی برجام در افکار عمومی آمریکا هم آن‌چنان پشتوانه محکمی ندارد و حمله به آن می‌تواند ابزار کسب شهرت برای سیاست‌مداران و بالاخص جمهوری‌خواهان باشد.

این نکته هم خالی از لطف نیست که پس از پایان نظم دوقطبی بین‌المللی و در دوران هژمونی ایالات متحده (از 1991 تا 2006) و دوران نظام تک‌قطبی بین‌المللی (2006 تاکنون)، ارزش افکار عمومی آمریکا در تنظیم رفتارهای بین‌المللی واشنگتن به‌غایت افزوده شده، از آن‌رو که از مانع‌سازی سایر اقطاب در نظم فاقد قدرت قاهره بین‌المللی کاسته گردیده و به سیاست‌مداران آمریکایی این فرصت را می‌دهد که تنها مبتنی بر معادلات داخلی به تعیین رفتار بپردازند؛ و مهم‌ترین معادله داخلی هم طبعا افکار عمومی و آرای ناشی از آن است.

با چنین وصفی، برجام به فیلی می‌ماند که با پونز به دیوار آمریکایی 1+5 نصب شده است. فعلا دولت اوباما خود را تکیه‌گاه زیرین این فیل عظیم‌الجثه قرار داده تا زمین نخورد اما چون دولت اوباما برافتد، معلوم نیست که دولت بعدی نیز همین نقش را بازی کند.

صدالبته در دیوارهای دیگر 1+5، اوضاع اتصال این فیل بهتر از این است اما باید توجه داشت که مشکل اصلی همواره ایالات متحده بوده است، نه بریتانیا، آلمان، روسیه، چین و فرانسه. شاید احیای شرایط پیشابرجام برای آمریکایی‌ها در آینده مشکل باشد اما خوب می‌دانیم که غیرممکن نیست. آنها یک‌بار این کار را کرده‌اند و بار دیگر نیز ممکن است بتوانند. بالاخص توجه به این نکته هم بد نیست که اگر آن زمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی «گمان» می‌کرد که در گذشته ایران تلاش‌هایی برای تولید بمب اتمی صورت داده، اکنون در سندی رسمی تائید کرده است که ایران دست به مطالعاتی در این خصوص زده است و اجماع‌سازی در میان کشورهای دوست علیه یک «مجرم»، همواره آسان‌تر است تا در خصوص یک «متهم».

باری، عزم دولت کنونی ایران برای اجرای برجام جزم است و خللی در آن عزم متصور نیست و به‌نظر هم نمی‌رسد تا زمانی که اوباما در کاخ سفید بر اریکه قدرت تکیه دارد، مشکلی برای اجرای برجام پیش آید. اما تضمینی هم نیست که روند کنونی پس از دولت اوباما هم ادامه یابد. فعلا البته دولت‌مردان می‌توانند خوش‌بین باشند چون در میان جمهوری‌خواهان چهره‌ای پیشتاز رقابت‌های انتخاباتی است که کمتر تحلیل‌گری تصور می‌کند بتواند در انتخابات آینده پیروز شود. دست‌کم در برآوردهای اولیه، هیلاری کلینتون محتمل‌ترین گزینه ریاست‌جمهوری آمریکاست و او نیز خود را متعهد به برجام می‌داند، اما به‌قطعیت نمی‌توان در خصوص آینده انتخابات آمریکا اظهار نظر کرد.