به گزارش افکارخبر، داریوش سجادی ضمن ارائه این تحلیل نوشت: در مقام قرینه، عملکرد پوتین را می‌توان در نقطه مقابل رفتار احمقانه و خالی از حذق «محمد مرسی» رئیس جمهور برآمده از انقلاب مصریان قرار داد که طی سفرش به ایران در تابستان 91 به‌منظور شرکت در اجلاس غیر متعهدها در یک گستاخی با تعمدش در کوتاه کردن اقامتش در ایران (اقامت 4 ساعته) و فرارش از دیدار با رهبر ایران نشان داد از حداقل‌های تدبیر و درک و شعور سیاسی نیز بی‌بهره بود.

 

این در حالی است که به احترام حمایت ایران از انقلاب مصر و به اعتبار خطبه مهم و اثرگذار نماز جمعه آیت‌الله خامنه‌ای در اعلام حمایت از «انقلاب تحریر مصریان» در تیر ماه 91 ابتدائی‌ترین ملاحظات دیپلماتیک نیز به مرسی دیکته می‌کرد تا در مقام پاسداشت چنان حمایتی ملتزمانه به «ملاقات موظفانه» با رهبر ایران برود.

 

خصوصاً آنکه بی‌تدبیری و بی‌حذقی مرسی اکنون بوضوح و آنگاه روشن شد که بی‌وقعی وی به ایران را اینک در کنج زندان و در روزشماری تاریخ اعدامش سپری می‌کند(!) در حالی که می‌بیند اگر نامدبرانه حمایت ایران را به طمع دلارهای عربستان و مواعید آنکارا نمی‌فروخت اکنون مانند «بشار اسد» می‌توانست محکم و استوار بر کرسی قدرت اتکا داشته باشد. آن هم اسدی که همه قدرت‌های مؤثر دنیا حکم به رفتنش داده بودند.

 

اما ایران تنهایش نگذاشت و بالغ بر 5 سال تمام قد حمایت خود را متوجه اسدی کرد که در محاصره فتنه سنگین و مشترک ریاض و قطر و ترکیه و آمریکا و اروپا و اسرائیل محکوم به هلاکتی محتوم بود اما با نوشداروی ایران روئین‌تن شد. تفاوت پوتین تا مرسی تفاوت شعور تا غرور است! آن هم غروری که آغشته به حماقت و توهم باشد.