به گزارش افکارخبر، کارشناسان میگویند خاک سردشت هنوز آلوده به گازهای شیمیایی است. سازمان محیط زیست نیز در سالهای ۸۵ تا ۸۸ بررسیهایی را در این زمینه انجام داده اما فعالیتها پس از آن متوقف شده است اما کارشناس مسئول دفتر آب و خاک سازمان محیط زیست معتقد است «محیط زیست در این باره نمیتواند مستقیما اقدام کند و همکاری وزارت دفاع و نیروهای مسلح ضروری است».
مسئولیت با محیط زیست است
مدیر پیشین دفتر آب و خاک سازمان محیط زیست در این باره میگوید: نقاط زیادی از خاک کشور ما زمان جنگ مورد حمله شیمیایی قرار گرفت. صدام از عوامل شیمیایی استفاده میکرد و تلاش داشت از موادی در سلاحها استفاده کند که اثرگذاری بیشتری داشته باشد و مخربتر باشد. موادی که به هر حال شیمیایی هستند و هرچه ماندگاری بیشتری داشته باشند اثرش در طبیعت هم ماندگارتر میشود.
کتر سروش مدبری با تأکید بر اینکه مسئولیت این موضوع قطعا با سازمان محیط زیست است، توضیح میدهد: مسئولیت هر نوع آلودگی با سازمان محیط زیست است. در قانون ما هرکسی جایی را آلوده میکند خودش موظف است هزینههای رفع آلودگی را بدهد اما در این مورد خاص موضوع متفاوت است. این مطالعات در زمره وظایف سازمانی دفتر بررسی آلودگی آب و خاک سازمان حفاظت از محیط زیست میگنجد.
با وجود این، آنگونه که مدبری میگوید متأسفانه در سالهای اخیر مطالعاتی انجام نشده است که بر اساس آن بتوانیم بگوییم که الان این مواد وجود دارند یا نه ولی مواد شیمیایی مواد ماندگاری هستند و طی چرخه عمر خودشان گاهی از یک ماده به ماده دیگری تبدیل میشوند که آن ماده ثانویه ممکن است حتی خطرناکتر از ماده اولیه هم باشد و این احتمال می رود که این مواد خطرناک در خاک آن مناطق وجود داشته باشد.
با این حال کارشناس مسئول دفتر بررسی آلودگی خاک سازمان محیط زیست با تأیید اینکه «گازهای خردل و گازهای شیمیایی واقعا بیش از ۱۰۰ سال در خاک پایداری دارند» میگوید:
ما تا خروج کامل نظامیان و پاکسازی مناطق نمیتوانیم برای پایش خاکهای آلوده مناطق جنگی کاری انجام بدهیم. از سوی دیگر گازهای خردل و گازهای شیمیایی واقعا بیش از ۱۰۰ سال در خاک پایداری دارند ولی این در خاکهای اولیه و تا عمق ۳۰ سانتیمتر اول خاک نیست و به بحثهای ژئوشیمیایی و زمینشناسی بر میگردد.
محیط زیست به تنهایی نمیتواند اقدام کند
دکتر لادن رضی با تأیید اینکه موضوع آلودگی خاک سردشت جزو اولویتهای سازمان بوده اما نمیتوانیم مستقیماً عمل کنیم میگوید: این کار باید در قالب فعالیت مشترک با وزارت دفاع و نیروهای مسلح باشد. یعنی ما مستقیما نمیتوانیم عمل کنیم.
رضی با اعلام اینکه در مناطقی که به شکل عادی میشود نمونهبرداری و آنالیز انجام داد پایش انجام شده و بحث خاصی وجود ندارد، میگوید: هنوز در مناطقی که اصلی است و مد نظر ماست پاکسازی به طور کامل انجام نشده که بتوانیم به صورت مستقیم و راسا اقدام کنیم و پایش انجام دهیم اما مواردی که ما خودمان میتوانستیم مستقیما عمل کنیم، در خوزستان و کرمانشاه و ... رفتیم و آلودگیهای مربوط به خاک را درآوردیم.
وی درباره پیشینه موضوع میگوید: در دهه ۷۰ وزارت امور خارجه یک گزارش تهیه کرد که بر اساس آن میخواست اعلام کند که آلودگی آب و خاک ما ناشی از عملیات جنگی بوده و ما قبل از جنگ آن آلودگیها را نداشتهایم. بر این اساس یک سری نمونهبرداریها و آنالیزها را در همه مناطق انجام دادند و نتیجه را به سازمان ملل هم اعلام کردند ولی پس از آن چون مناطق همه بسته شده تا پاکسازی مین و ... انجام شود همه چیز باید با همکاری وزارت دفاع انجام شود.
ما فقط ۳۰ سانتیمتر اول را بررسی میکنیم
به اعتقاد رضی تعیین اینکه آلودگیهای کنونی خاک ناشی از عملیات جنگی است یا خیر اکنون دیگر عملاً ممکن نیست. او در این باره توضیح میدهد: از نظر فنی وقتی میخواهند خاک را تعریف کنند تنها تا عمق ۳۰ سانتیمتر را میگویند خاک که این خاک مرتب هم دستخوش تغییر میشود. این همان خاک حاصلخیزی است که محصولات کشاورزی از آن عمل میآید. بعد از آن دیگر لایههای زمینشناختی و سنگ بستر است و بحث آلودگی آن هم به آلودگیهای ژئوشیمیایی و زمینشناسی منطقه برمیگردد. ما وقتی آلودگی خاک را بررسی میکنیم همان ۳۰ سانتیمتر اول را بررسی میکنیم که در آن هم دیگر عملا اثباتش خیلی سخت است که بخواهیم چیزی پیدا کنیم.
وی با تأیید اینکه در عمقهای بیشتر هم راههایی برای بررسی آلودگی هست میگوید: از طریق آزمایشهای ویژهای میتوانند این بررسی را انجام دهند. آبهای زیرزمینی، ایزوتوپها و لایهبرداریهایی که در منطقه هست را میتوان با روشهای مربوط به ژئوشیمیایی و زمینشناسی منطقه مورد آزمایش قرار داد. سازمان زمینشناسی اگر بخواهد به مطلب ورود پیدا کند میتواند از طریق یک سری آزمایشهای خاص رادیوایزوتوپی مطلب را بررسی و اثبات کند.
رضی با اعلام اینکه آلودگی ممکن است به لایههای پایینتر منتقل شود میگوید: وقتی آلودگی در لایههای زمینشناختی نفوذ پیدا کند موضوع از نظر خطرات سلامتی رفع شده است مگر اینکه قرار باشد به دلیل عملیات ساختمانی یا صنعتی خاصی گودبرداری عمیق انجام شود که در این صورت پیشنهاد میشود نمونهبرداری و آنالیزهای خاصی انجام بشود تا موضوع قابل پیشبینی باشد.
بودجه چندانی نیاز نیست
سروش مدبری که از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ مسئولیت دفتر آب و خاک سازمان محیط زیست را برعهده داشته است در پاسخ به این پرسش که برای بررسی موضوع چه اندازه بودجه نیاز است میگوید: بودجه ای که این موضوع لازم دارد بودجه چندانی نیست و با توجه به حساسیت مساله خیلی راحت میشود بودجه را در قالب یک طرح خاص مطرح کرد. من پیشنهاد میکنم که نه فقط سردشت بلکه تمام نوار مرزی را در این طرح بررسی کنیم. تمام جاهایی که عملیات مختلف انجام شد و رزمندگان ما دچار این مشکلات شدند و اثراتشان هنوز هم در خاک منطقه وجود دارد و حالا میتواند به گاز تبدیل شود و در معرض تنفس قرار بگیرد. میتواند از طریق گیاه و آب وارد چرخه زیستی انسان ها و تمام موجودات بشود. بودجهای که این طرح خاص میطلبد در برابر خیلی از هزینههایی که ما تقبل کردهایم اصلا قابل توجه نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که در زمان مدیریت خودش چه اقدامی در راستای این موضوع انجام شده میگوید: آن زمان ما طرح را تا مرحلهای که انجام بشود رساندیم و حتی به مرحله انتخاب مشاور هم رسید. به هر حال با توجه به اینکه مساله هم از نظر امنیتی و هم از نظر تخصصی حساس است هر مشاوری نمیتواند آن را انجام بدهد. نهایتاً یکی از دانشگاههای نظامی را برای این کار انتخاب کردیم اما هیچ وقت به مرحله عقدقرار داد نرسید. اینکه چرا اینطور نشد را من هنوز هم نمیدانم.
ابتکار در شورا منتقد خوبی بود
مدبری با بیان اینکه اگر مسئولان یا مقامات بالاتر معتقدند که خودشان دید کارشناسی کافی دارند و فکر میکنند چیزی آنجا وجود ندارد بروند ۴ تا نمونه بگیرند و بر اساس همان ۴ تا نمونه بگویند هیچ چیزی وجود ندارد نه این که کار متوقف کنند و بخوابانند، میگوید: زمان ما نه فقط این مساله، که کارهای دیگری هم انجام شد اما همه متوقف شدند. ما روی ۸۰ تا ۹۰ درصد رودخانههای کشور مطالعاتی انجام دادیم و نقاط آلوده را درآوردیم. یا در ۱۶ استان اطلس آلودگی خاک تهیه کردیم. یا در حدود ۱۵ تا از سفرههای آب زیرزمینی مهم کشور مطالعاتی انجام دادیم. طرح جامعی تعریف کرده بودیم که همه و همه گزارشها و نتایجش هم آمد اما بعد از آن دیگر به فاز دوم یعنی طرحهای رفع آلودگی خاک که رسید همه کار متوقف شد.
او در پاسخ به این پرسش که در زمان ریاست معصومه ابتکار بر سازمان محیط زیست چه اقداماتی در این راستا انجام شده است میگوید: ایشان نه فقط در این مساله که در بسیاری از موضوعات وقتی در شورای شهر بودند یک منتقد بسیار خوب به شمار میرفتند. موضوع آزبست یکی از نمونههای بسیار مطرح بود. اما من الان صرفا به عنوان یک کارشناس و نه حتی منتقد هیچ چیزی ندیدم که روی آن نقدها و ادعاها کاری انجام بشود.
به این ترتیب بحث آلودگی شیمیایی خاک سردشت در کشاکش نهادهای مسئول باقیمانده است. با همه این ها اما نفس سردشت هنوز زخمی و قربانی گازهای شیمیایی جنگ است. چشم انتظار دستی که گره بوروکراسی سردرگم بررسی و رفع آلودگی خاک سردشت را بگشاید.