به گزارش افکارخبر، حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه یادداشتهایی با عنوان «نکتهها و تحلیلهای روز (کوتاه و گویا)» منتشر کرد:
هستهای و شاهکلید اجرای برجام
الف) گزارش اخیر مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و ضرورت تأکید بر صدور قطعنامه شورای حکام مبنی بر بسته شدن پرونده PMD بهعنوان شاهکلید اجرایی شدن مفاد برجام، توضیح:
1. بخشهای قابل توجه گزارش مدیرکل آژانس قابل قبول و مطلوب نظام و ملت ایران نبوده و نیست، زیرا که اولاً جمعبندی و نظر یکطرفه مدیرکل میباشد و ثانیاً اتهاماتی در پوشش گزارش، آن هم با ملاحظه تمام طرفهای مذاکرات هستهای و با جهتگیری کاملاً سیاسی ارائه گردیده است. ادعای تکراری پنهانکاری ایران اسلامی از سال 2003 تا 2009 بهویژه در حوزه مطالعات و پژوهشهای هستهای با رویکرد نظامی و یا مدیریت در تولید مواد و چاشنی با سمت و سوی نظامیگری چیزی نیست که بتوان بهراحتی از کنار آن گذشت، چنان که نماینده ایران در آژانس بین المللی هستهای و برخی دیگر از مسئولان نظام نیز بهدرستی موضع گرفته خبر از صدور بیانیهای رسمی و قاطع در خصوص موارد ابهامی و اتهامی گزارش دادند که اگر این اتفاق نیفتد، اتهامات مندرج در گزارش اگرچه مربوط به قبل هم باشد بهمنزله استخوانی لای زخم باقی میماند و قطعاً در آینده بهبهانههای واهی قابل طرح دوباره خواهد بود.
2. گزارش صرفنظر از جنبههای منفی آن، سند روشنی است بر اعتراف مجامع بین المللی بر عدم انحراف فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی از مسیر قانونی و رد اتهامات گذشته و اثبات صداقت جمهوری اسلامی و پایبندی بر فتوای حرمت ساخت سلاح اتمی و منویات و سیاستهای اعلامی رهبری عزیز و هوشمند انقلاب (مد ظله العالی) مبنی بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی از اول تاکنون و عدم انحراف از مقررات ان.پی.تی. بهویژه تأیید عدم وجود چرخه سوخت در حوزه نظامی و نیز عدم وجود سایتهای هستهای و چرخه اعلام نشده و عدم وجود اورانیوم در بعد نظامی، چیزی که علیرغم ادعاهای واهی، دلالت دارد بر رد استناد به لپتاب و اطلاعات آن.
3. گزارش مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، گواه این معنا نیز می باشد که مسئولان جمهوری اسلامی ایران همواره نهایت همکاری را با آژانس داشته و سوابق نیز نشان میدهد که ایران در تمامی یازده سال گذشته در جهت رفع ابهامات و اتهامات بهویژه در چارچوب ان.پی.تی. گامهای اساسی برداشته است، در نتیجه براساس این گزارش، واهی و دروغ بودن تبلیغات غربی و صهیونیستی علیه فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی در بیش از یک دهه، به اثبات رسید.
ب) ماهیت فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، قبل و بعد از برجام:
1. تأکید بر صلحآمیز بودن و عاری از هرگونه انگیزه نظامی در فرایند فعالیتهای هستهای و ضرورت بهرهجویی از ابعاد غیرنظامی فنآوری هستهای بهعنوان حق مسلم ملت ایران.
2. موفقیت دیپلماسی هوشمندانه در فرایند مذاکرات و رسیدن به مرحله بسته شدن پرونده PMD (در صورت تأیید شورای حکام) که بهمنزله شاهکلید اجرای برجام تلقی میگردد، نبوده است مگر در سایه درایت و هدایتهای بزرگ دیدهبان انقلاب، مقام معظم رهبری (مد ظله) و ایستادگی ملی که علیرغم تبلیغات سوء دشمنان، صادق بودن و کارآمدی نظام اسلامی در حل مسائل پیچیده بین المللی مرتبط با خود را باری دیگر به اثبات رسانید.
سیاسی کردن فضای دانشگاهها، آری یا نه؟
سیاست چه علم باشد و چه هنر، امری است مأنوس با مبانی مدیریت اسلامی، تا جایی که اندیشمندانی همچون امام خمینی(ره) و شهید مدرس همواره میفرمودند: «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست.» اما آنچه قابل تأمل و تأکید است، اندیشه سیاسی است که برآمده از درک و فهم عمیق و تسلط بر متد تحلیل پدیدههای سیاسی و مبتنی بر آموزههای دینی و مکتبی با حفظ اصول و مبانی اعتقادی و توحیدی و انقلاب میباشد که بر این اساس سیستمهای مدیریتی و راهبردهای ایجاد ثبات و پیشرفت و عزت و اقتدار را در جامعه پیریزی و هدایت مینماید.
این مفهوم و برداشت از سیاست که دارای پشتوانه علمی و تاریخی و تجربی است با زدوبند سیاسی که صرفاً کشمکش بر سر قدرت است از زمین تا آسمان فاصله دارد، چه آن که در جامعه آرمانی و اسلامی آنچه اصالت دارد، پیگیری عوامل پیشرفت و عدالت و امنیت بههمراه معنویت و صداقت و پاکی است که تنها در فرایند مدیریت اسلامی و ایمان و اتحاد و بصیرت و آگاهی به دست میآید. این همان رسالتی است که متوجه مراکز علمی و پژوهشی بهویژه دانشگاهها در سطح ملی است. از این روی صدالبته دانشجو و دانشگاه باید سیاسی باشد، یعنی فهم و درک سیاسی توأم با قدرت تحلیل داشته باشد و با بصیرت افزایی، همواره توطئهها و فتنهها را هوشمندانه رصد کرده و در مقابله با دشمنان باصلابت و غیرتمند و در برابر مبانی اعتقادی و فرهنگی و ارزشهای ملی و انقلابی جامعه، مقاوم و استوار باشد.
حال با توجه به آنچه در برخی دانشگاههای کشور بهبهانه شانزدهم آذر گذشت و متأسفانه حواشی فراوانی بهدنبال داشت، آیا میتوان گفت جریان کار سیاسی در برخی دانشگاههای امروز ما در تراز دانشگاه مورد انتظار امام راحل(ره) و ملت شریف و مؤمن و انقلابی ایران تعریف میگردد؟! یا بیشتر به یک حرکت لیبرالی و سکولاری و بهدور از اندیشه ناب سیاسی مکتبی و انقلابی، شباهت دارد؟!
آیا انحراف شانزدهم آذر از شأن نزول اصلی آن که استقلال خواهی و تجلی روحیه ضداستکباری دانشجویان شجاع این مرز و بوم بوده است، خدمت به جامعه دانشگاهی و دانشجویان است یا ظلم بیّن و اهانت آشکار به آنهاست؟ آیا ترویج سیاستزدگی و زدوبند سیاسی بهجای تعمیق و ارتقای بینش سیاسی، و آیا ایجاد زمینه تشویش و تردید سیاسی بهجای روشنگری و بصیرت افزایی، و آیا ایجاد دوگانگی و تشدید حساسیتهای دشمنشادکن و بسترساز فتنهای دیگر بهجای گفتمان سازی و تقویت همگرایی و همنوایی آن هم در سالی که مقتدای ما آن را سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نامیدهاند، با کدامین ارزش ملی و یا منافع ملی سازگاری دارد که بعضی با کینههای به دل گرفته و با شعارهای عوامفریبانه در برابر آرمانهای نظام و انقلاب خواسته و یا ناخواسته آرایش سیاسی گرفتهاند.
کافی است در این خصوص نیمنگاهی به برخی مواضع و شیوهها و حتی سخنان سخنرانان در مراسمات شانزدهم آذر در برخی دانشگاههای کشور بیندازیم، خواهیم یافت که جریانهای مرموز و بلکه موازی، با اهدافی شوم، کلّیت نظام و ماهیت انقلاب و وحدت و انسجام ملی را هدف قرار دادهاند.
دعوت از ابراهیم یزدی برای سخنرانی در یکی از دانشگاهها و سپس جایگزینی خانم فائزه هاشمی (این عنصر محکوم فتنه 88) و آنگاه طرح این سخن سخیف "ما فتنهگر نبودیم بلکه کسانی فتنهگر بودند که نگذاشتند مطالبات مردم در سال 88 به نتیجه برسد"! یعنی هنوز هم بر طبل آنچه میرفت تا نظام اسلامی و جامعه انقلابی ایران را با چالش جدی تفرقه و فروپاشی و در نهایت نفوذ و سلطه بیگانگان در این کشور مواجه سازد، میکوبند و با ادعای حفظ انقلاب روحالله از انحراف، در مقام زدن اصول و مبانی مکتب امام و ارزشهای انقلاب، از هرگونه تلاشی دریغ نمینمایند.
لازم است این طایفه غفلتزده و تشنه قدرت را به فرازی از فرمایشات هشدارگونه امام راحل(ره) باری دیگر توجه بدهیم، آن جا که در تاریخ 7 شهریور 1361 فرمودند: «آنها (دشمنان) میدانند که از چهراه باید یک کشوری را به تباهی بکشانند، آنها میدانند که باید از راه خود حکومت، از راه خود دولت، از راه خود مجلس، از راه خود اینها، این کارها را انجام بدهند.
اینها میدانند با این ملت نمیشود با فشار و زور و سرنیزه رفتار کرد، قهراً آنها میخواهند یک نقشه بکشند، حواسشان هم خیلی جمع است و خیلی هم حوصله و صبر دارند.
آنها برای پنجاه سال دیگر، برای سی سال دیگر حالا نقشه درست میکنند، حالا نقشه میکشند که سی سال دیگر نتیجه بگیرند یعنی اگر دانشگاه ما یک انحرافی پیدا بکند، بعد از سی سال نتیجهاش را آنها میگیرند، اگر در دانشگاه ما یک اشخاصی غیراسلامی وارد بشوند، اشخاصی که انحراف دارند وارد بشوند ولو حالا نتوانند کاری بکنند، حالا هم عجله ندارند که کاری بکنند، کمکم همین دانشگاهیها را تبلیغ میکنند، صحبت میکنند هواخورشان میکنند، بالاخره هم مقدرات یک مملکت بعد از این دوره با آنهاست، آنها وقتی مقدرات یک دولت را و ملت را در دست گرفتند، آنوقت هست که اینها نتیجه میگیرند، با دست خود اینها نتیجه میگیرند». (صحیفه نور، ج16، ص447)
انتخابات و منافع ملی
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران که نمادی از جامعه مدنی اسلامی است، روح جمهوریت و دموکراسی است که مبتنی بر ارزشهای دینی و مکتبی بهعنوان دستاورد مهم انقلاب اسلامی مطرح میباشد. مردم و رأی و خاستگاه عمومی آنان یکی از پایههای اصلی در نظام اسلامی و ولایی به شمار میرود. گواه این حقیقت، انتخاباتی است که بهتعداد سالهای عمر بابرکت انقلاب اسلامی بهصورتی کاملاً ملی و مردمی و با نهایت سلامت و دقت انجام گردیده است. تقریباً تمامی کانونهای قدرت و حاکمیت در جمهوری اسلامی با رأی مستقیم مردم شکل میگیرند، حتی رهبری نظام نیز با رأی خبرگانی که مردم انتخاب میکنند روی کار میآید و لذا همواره دشمنان بهدنبال خدشه وارد کردن به این عنصر عزت و اقتدار ملت ایران بودهاند. اکنون که در آستانه دو انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه سال جاری هستیم، شاهد آنیم که علاوه بر عوامل اجرایی و ناظرین شورای نگهبان، جریانهای سیاسی هم آرایش انتخاباتی به خود گرفته و در تکاپوی تدارک انتخاباتی در راستای خاستگاه خود هستند. در این میان تلاش جریانهای سیاسی آزاد با هر گرایش سیاسی تا آن جا که مغایر و در تقابل با آرمانها و منافع ملی نباشد، نهتنها قابل توجیه هست که بر شکوه و گرمای انتخابات نیز میافزاید و بهقولی تنور انتخابات را گرم میکند اما آن جا که به دستاندرکاران و عوامل اجرایی و نظارتی و در رأس آن دولتمردان برمیگردد، ضرورت تدارک سازوکار و تمهیداتی برای انجام انتخاباتی پرشور و بهدور از هرگونه شائبه و ابهامی است که البته این امر امکان نمیپذیرد مگر با اصلْ قرار دادن منافع ملی و ترجیح آن بر منافع جناحی و قشری، آن هم در راستای اصول و مبانی نظام و انقلاب که البته خاستگاه توده مردم نیز همین امر است، از این روی پرهیز عوامل اجرایی و نظارتی از دخالت دادن اراده و گرایشات سیاسی خود در فرایند انتخابات، امری است ضروری که عدم رعایت آن ممکن است خاطرات تلخ و غیرقابل جبرانی را بهدنبال داشته باشد.
لذا در همین راستا لازم است یادآور بشویم که هجمه کور به نهادهای قانونی همچون شورای محترم نگهبان و یا ایجاد تردید و یا اعمال هرگونه فشار و تحکم در فرایند انتخابات، در همین جهت تعریف میگردد که امید است بهویژه مورد توجه مدیران و مسئولان اجرایی انتخابات ازجمله دولت محترم قرار گیرد، چه آن که آحاد مردم شریف ایران با تجربه حدود 36 انتخابات پس از پیروزی انقلاب، رصدکننده و قضاوت کننده هوشمندی هستند که با تیزبینی و حساسیت لازم، مواضع و عملکردها را بهخوبی زیر نظر خواهند داشت و در نهایت به تکلیف و وظیفه ملی خویش جلوتر از خواص عمل خواهند نمود. (انشاءالله)
استحاله فرهنگی این بار از طریق شبکههای پیامرسان
جبهه استکبار بهسرکردگی آمریکا، بعد از جنگ جهانی دوم، بسترهایی را برای تسلط و نفوذ در کشورهای مختلف دنیا ازجمله ایران در حوزههای برنامه ریزی، آموزش و تربیت، فرهنگ و هنر و اندیشه و... ایجاد نمود که بعد از انقلاب اسلامی نیز بهطور کامل از بین نرفت. با ظهور رسانههای نوین ازجمله اینترنت و تلفن همراه و متعاقب آن نرمافزارهای مختلف موبایلی بهویژه شبکههای اجتماعی، بهسرعت گسترش یافت. جبهه استکبار که خود را به نبردهای سخت اعم از نظامی و اقتصادی ناکام دید، بعد از فتنه 88 بر بستر فضای مجازی تسلط بیشتر یافته و دامنه تأثیرش را گسترش داد، ازجمله این بسترها، شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک، واتسآپ، توئیتر، اینستاگرام و دهها شبکه دیگر که بهدلایل مختلف و بیتوجه به آسیبهای فراوان آنها مورد توجه بخش زیادی از ملت شریف ایران قرار گرفته است که با توجه به جذابیتهای بصری و محتوای متنوع میتواند ضمن رایگان بودن مبادلات پیام، عکس، فیلم و گفتگوی متقابل را آن هم بعضاً با وضعیتهای نامطلوب در فضای مجازی منتقل نماید.
کافی است نیمنگاهی به شبکه پیامرسان تلگرام بیندازیم، شبکهای که بیشترین مخاطب و کاربرد آن در دنیا به ایران اختصاص دارد، جمعیتی حدود 25میلیون نفر را تاکنون توانسته است تحت پوشش درآورد. فعالیتهای این شبکه در ابعاد فکری، سیاسی، فرهنگی، هنری و اخلاقی با ترویج ادبیات سخیف و غیراخلاقی در قالب رمان، داستان، شو، آموزش زبان بیگانه، ترویج فرهنگ و سبک زندگی غربی، موسیقی مخرّب و مبتذل غربی و شرقی، مقالات و فراخوانهای سیاسی و اختلافات قومی، مذهبی و انحرافی، امیال جنسی و منافی عفت، جوکهای سخیف، عضویابی و جاسوس سازی و... فعالیت دارد و بهصورت گسترده و عمیق تأثیرات مخربی بر کاربران به جای میگذارد. آنچه قابل تأمل است این است که علاوه بر فعالیتهای مذکور، جبهه استکباری نیز قادر است در مواقع نیاز از این ظرفیت برای جریان سازی و اغتشاشهای سیاسی و اجتماعی نیز بهره ببرد، کافی است شایعه و دروغی را با ادبیاتی تدلیس شده و پرجاذبه از چند طریق وارد شبکه نماید، بلافاصله قابلیت موجسازی را خواهد داشت.
هرچند اقداماتی همچون فیلترینگ ضروری است و البته دستگاههای دولتی نیز بعضاً به آن مبادرت میکنند اما بهعلت سهولت دسترسی به فیلترشکن، در دو جهت اقدام عاجل باید صورت پذیرد:
1. برای برخورد جدی با پدیدههای نوظهوری که فرهنگ، دین و اخلاق جامعه و انقلاب اسلامی را هدف قرار داده است، باید بسیج و همتی در سطح ملی صورت پذیرد بهویژه در جهت ترغیب دولتمردان برای جایگزینهای مناسب و ایجاد شبکههای ملی؛
2. ارتقای سطح دانش و آگاهی رسانهای توده مردم بهویژه نسل جوان و نوجوان جامعه با استفاده از نهادهای تربیتی و آموزش، در ابعاد مختلف ازجمله:
الف. فرهنگ سازی در جهت استفاده صحیح و بهینه از نرمافزارها و ابزارهای رسانهای در فضای مجازی.
ب. روشنگری و آگاهی رسانی نسبت به آثار سوء و شکننده شبکههای اجتماعی.
ج. تبیین توجیه قابلیتهای مخرب فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و امنیتی شبکههای اجتماعی بهویژه در امر مهم جاسوسی و تخلیه اطلاعات حتی شخصی و اجتماعی.
در خاتمه چنان که مقابله با معضلات اقتصادی و روان سازی بازار کار و تجارت و کنترل تورم و رکود و دهها دغدغه دیگر اقتصادی جامعه، همه ما را بر آن داشته است تا طبق اصرار و تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر عمل انقلابی در قالب قرارگاه اقتصاد مقاومتی برای عملیاتی نمودن سیاستهای اقتصاد مقاومتی گامهای اساسی و بلند برداشته بشود، باید در کنترل و مقابله با آسیبهای اجتماعی و فرهنگی نیز اقدامی جانانه صورت پذیرد چه آن که با بیمسئولیتی و غفلت، نهتنها دردی درمان نمیگردد که فرصتها یکی پس از دیگری از دست میرود و آنگاه با از دست دادن زمینههای تحول و پیشرفت، باید در حسرت رسیدن به جامعه ایدهآل و سرشار از زیبایی و پاکی و امنیت، همچنان به سر کرده و چشم امید به فرداهای دور داشته باشیم.