چرا شمشیر حضرت علی (ع)  دوسر داشت؟| داستان شمشیر ذوالفقار

برخی به خطا تصور می‌کنند که ذوالفقار یعنی، شمشیری که دو تیغه دارد و بر همین اساس، در نقاشی‌ها و حتی فیلم‌ها، آن را دو تیغه نشان می‌دهند در حالی که چنین نیست. ذوالفقار یعنی چیزی که دارای مهره ‌ها و شیارها و حفره‌ ها است.

فقار جمع فقره(مهره‌های کمر) و فقره(شیارها و حفره‌ها) است.

شمشیر مفقّر یعنی، شمشیری که شیارهای باریک و با عمقی اندک یا حفره هایی در وسط تیغه دارد. شیارها از وسط تیغه، به سمت بیرون کشیده شده است. به شمشیر امام علی(ع) ذوالفقفار می‌گفتند چون روی تیغه آن حفره‌های(گودی‌ها) کوچک و زیبایی، جهت تزیین داشت. هم چنین گفته ‌اند روی تیغه آن - از کنار دسته تا نوک - شیاری بلند و باریک داشت که شیارهایی باریک از آن شیار بلند به طرف نوک شمشیر در دو طرف ایجاد شده بود، بنابر این فقار یعنی، بریدگی‌ها، شیارها و گودی‌ها، محروم شدن و مهره‌های کمر، این معنا، هیچ شباهتی به دو تیغه بودن، ندارد. تنها ابن شهر آشوب گفته است و کان ذوالفقار ذا شعبتین؛ ذوالفقار دو تیغه داشت که به نظر می‌آید برداشت شخصی او، از معنای ذوالفقار است.

در روایتی منسوب به امام صادق(ع) آمده است که: " ذوالفقار بدین جهت این نام گرفت که در وسط تیغه در طول آن، شیاری بود که آن را به مهره ‌های کمر تشبیه کرده بودند. " هم چنین از آن حضرت نقل شده است: " بدان علت به شمشیر حضرت علی(ع)، ذوالفقار می‌گفتند که آن را بر هر کس می‌زد، در دنیا از زندگی و در آخرت از بهشت محروم می‌شد. "

صدوق گوید:"ذوالفقار شمشیری است که پیامبر(ص) به امام علی(ع) داد و بدین جهت این نام گرفت که در پشت آن مهره ‌هایی چون مهره‌ های کمر انسان بود، یا بدین جهت که کمر کافران را قطع می‌کرد.

چرا شمشیر حضرت عل(ع)  دوسر داشت؟| داستان شمشیر ذوالفقار

داستان کامل شمشیر ذوالفقار

ذوالفقار شمشیری است که پیامبر اکرم(ص) آنرا در روز جنگ خندق به امیرالمومنین علی علیه السلام داد و آنحضرت به مدد خداوند تبارک و تعالی عمروبن عبدود را به هلاکت رساند و موجب پیروزی سپاه اسلام شد.

اصل داستان در تمامی کتب روایی و تاریخی به طور مفصل ذکر شده که ما به طور نمونه آنرا به نقل از سیره حلبیه نقل می کنیم:

در سیره‌ی حلبیه روایت می‌کند: در یکی از روزهای جنگ خندق ؛ هنگامیکه عمرو بن عبدود به میدان آمد فریاد زد: کیست که به جنگ من آید: بعد از لحظه‌ای سکوت

که همه‌ی نامداران صحابه سر به گریبان انداخته بودند، فقط علی, که نزد رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ بود برخاست و گفت یا رسول الله: من به جنگ او می‌روم. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: بنشین، او عمرو بن عبدود است، عمرو برای بار دوم فریاد زد و شروع کرد به سرزنش و توبیخ مسلمانان، می‌گفت: کجاست آن بهشتی که شما پندارید که هر کس از شما کشته شود به آنجا می‌رود. آیا مردی نیست که به جنگ من آید و سپس شعری بدین مضمون خواند: صدای من گرفت از بس فریاد زدم آیا مبارزی هست. و بار دوم نیز علی ـ علیه السلام ـ برخاست و گفت: یا رسول الله! من به جنگ او می‌روم. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: او عمرو است. علی ـ علیه السلام ـ گفت: اگرچه عمرو باشد. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به علی ـ علیه السلام ـ اجازه داد، تا به جنگ عمرو برود. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در آن حال شمشیر خود ذوالفقار را به علی ـ علیه السلام ـ داد و زره خود را به او پوشانید و عمامه‌ی مخصوص خود را بر سر او نهاد، آنگاه دست به دعا برداشت و گفت: بارالها! این بردار و پسر عموی من است. پروردگارا مرا تنها مگذار. علی ـ علیه السلام ـ عازم میدان نبرد گردید، بعد از مبارزات شدید عمرو شمشیرش را بر فرق علی ـ علیه السلام ـ فرود آورد و علی ـ علیه السلام ـ سپر را روی سر کشید ولی ضربت عمرو آنقدر شدید بود که سپر علی ـ علیه السلام ـ را شکافت و عمامه را پاره نمود و به فرق سر آن حضرت رسید که شدیدا مجروح گردید، علی ـ علیه السلام ـ نیز به او مهلت نداد با شمشیر به پای عمرو زد و عمرو روی زمین افتاد و مسلمانان با صدای بلند تکبیر گفتند، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ از صدای تکبیر دانست که علی, عمرو را به قتل رسانده است. در روایت است که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در آن حال فرمود فضیلت این کار علی بن ابی طالب(کشتن عمرو) از عبادت جن و انس بالاتر است(علی بن برهان الدین حلبی شافعی، سیره‌ی حلبیه، بیروت، ناشر المکتبه الاسلامیه، ج 2، ص 319، 320، و ینابیع المودة، ج 1، ص 93)

 

ذوالفقار یعنى چیزى که داراى مهره‌ها و شیارها و حفره‌ها است. فقار جمع فَقره (مهره‌هاى کمر) و «فُقره» (شیارها و حفره‌ها) است. شمشیر «مُفقَّر» یعنى، شمشیرى که شیارهاى باریک و با عمقى اندک یا حفره‌هایى در وسط تیغه دارد. شیارها از وسط تیغه، به سمت بیرون کشیده شده است.

به شمشیر امام على(ع) ذوالفقار مى‌گفتند؛ چون روى تیغه‌ى آن حفره‌هایى (گودى‌ها) کوچک و زیبایى، جهت تزیین داشت.(لسان العرب، ج 10، ص 300؛ تاج العروس، ج 7، ص 356 – 357. ماده‌ى فقر؛ ربیع الأبرار، زمخشرى، ج 3، ص 315)

همچنین گفته‌اند روى تیغه‌ى آن از کنار دسته تا نوک شیارى بلند و باریک داشت که شیارهایى باریک از آن شیار بلند، به طرف نوک شمشیر در دو طرف ایجاد شده بود (علل الشرایع، ج 1، ص 160؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 340)

البته برخى به خطا تصور مى‌کنند که «ذوالفقار»؛ یعنى، شمشیرى که دو تیغه دارد و بر همین اساس، در نقاشى‌ها و حتى فیلم‌ها، آن را دو تیغه نشان مى‌دهند.

تنها ابن شهر آشوب گفته است: و کان ذوالفقار ذا شعبتین، ذوالفقار دو تیغه داشت‌که به نظر مى‌آید برداشت شخصى او، از معناى «ذوالفقار» است (ر.ک: مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 290)

در روایتى منسوب به امام صادق(ع) آمده است : «ذوالفقار بدین جهت این نام گرفت که در وسط تیغه در طول آن، شیارى بود که آن را به مهره‌هاى کمر تشبیه کرده بودند» (علل الشرایع، ج 1، ص 160؛ مناقب، ج 3، ص 340)

همچنین از آن حضرت نقل شده است: «بدان علّت به شمشیر حضرت على(ع)، ذوالفقار مى‌گفتند که آن را بر هر کس مى‌زد، در دنیا از زندگى و در آخرت از بهشت محروم مى‌شد»، (مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 339)

شیخ صدوق گوید: ذوالفقار شمشیرى بود که پیامبر(ص) به امام على(ع) داد و بدین جهت این نام گرفت که در پشت آن مهره‌هایى چون مهره‌هاى کمر انسان بود، یا بدین جهت که کمر کافران را قطع مى‌کرد.

بنابر منابع شیعه، «ذوالفقار»، بعد از پیامبر(ص) به امام علی (ع) رسید و از آن حضرت به امام حسن(ع) و سپس به حسین(ع) تا آخر امامان و اکنون ذوالفقار نزد حضرت مهدى(عج) است. شیعیان، امام را به چند نشانه مى‌شناختند که از آن جمله ذوالفقار بود. آن را نزد هر کس مى‌یافتند که با نشانه‌هاى

دیگر همراه بود، او را به امامت مى‌پذیرفتند. از امام صادق و امام رضا(ع) روایاتى نقل است که سلاح (ذوالفقار و زره)، از جمله شنانه‌هاى امامت است و در زمان ایشان نزد آنان بود؛ (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 418 419؛ خصال صدوق، جزء 2، ص 8 527؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج‌1، ص 312؛ الثاقب فى المناقب، ص 416 420؛ احمد بن محمد بن حنبل، کتاب العلل و معرفة الرجال، ص 73 74) و…)