به گزارشافکارنیوز،امروز دیگر رسانهها تنها به اطلاعرسانی و صرفاً انتقال پیام نمیپردازند بلکه برای قدرتهای استکباری ابزاری بهمنظور تشدید جنگ نرم و تهاجم فرهنگی علیه استقلال و آزادی کشورها بهویژه کشورهای اسلامی محسوب میشود.
تنها کافی است رسانههای جهان اسلام لحظهای غلفت کنند تا رسانههای تحت سلطه قدرتهای استکباری با انتشار یک خبر بخشی از جامعه هدف در کشورهای اسلامی را بهسوی خود جذب کنند؛ چنانکه همواره شاهد تکاپوی این رسانههای استکباری در سراسر دنیا برای «اعتمادسازی» و «اطمینانسازی» و جذب مخاطبان کشورهای هدف هستیم.
شاید دیگر در جامعه امروز که همگان با هجوم اخبار و بمباران خبری مواجه هستند، «مارپیچ سکوت» معنا پیدا نکند، دیگر مخاطب نهتنها در انزوا نیست بلکه با کوهی از اخبار و پیامهای مختلف مواجه شده و لحظه به لحظه سعی در دریافت و درک پیامها دارد.
امروز هر یک از مردم رسانه هستند، مترو، تاکسی و همه و همه یک رسانه هستند، شاید روزی نگرانی این بودیم که کسی در معرض اخبار یا در اولویت قرار نگیرد که اخباری به او داده نشود اما امروز اینقدر در معرض اخبار و اولویت هستند که نگرانی ایجاد کرده است.
یکی از مسائلی که امروز رسانههای استکباری بهعنوان ابزار و رویکرد جدید پیش گرفتهاند، «قرق رسانهای» است؛ بدین معنا که با ایجاد فضای قرق در میان کشورها و ملتهای هدف خود، اخبار دلخواه و مورد هدف را انتشار میدهند و نمیگذارند رسانههای دیگر به این فضا ورود پیدا کنند. در همین راستا با توجه به اهمیت این موضوع با «محمدرضا تقویفرد صاحب نظریه قرق رسانهای» به گفتوگو نشستیم.
وی در ابتدای گفتوگوی خود به معنی دو واژه " قرق " و " رسانه " پرداخت و گفت: قرق رسانهای یک واژه مرکب است که از ترکیب دو کلمه " رسانه " و " قرق " تشکیل شده است، قرق در فرهنگ لغت بهمعنای راه ندادن و ممانعت و چیزی را راه ندادن است. رسانه نیز بهمعنای مدیا یا بهمعنای وسیله انتقال خبری یا پیام تعریف میشود هرچند که در بحثرسانه با توجه به گسترش روزافزون دامنه آن در سطح جهان میتوان سالها روز آن بحثداشت.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به تاریخ راهاندازی و بهکارگیری تلفنهای همراه در چند سال اخیر و نیز شبکههای اجتماعی و موبایلی میگوید: نمیتوان گفت که کارکرد هریک از این ابزارها از ابتدا تعریف نشده بود، بلکه کسی که برنامه و سختافزاری را ایجاد میکند، قطعاً افقی را تعریف کرده است؛ در چند سال اخیر شاهد شبکههای اجتماعی هستیم که هر یک کارکرد ویژه خود را دارد. قطعاً کارکرد این برنامهها بههمین مرزهای کنونی محدود نیست بلکه روز به روز شاهد کارکرد جدید از سوی این برنامهها خواهیم بود.
وی میافزاید: واقعیت این است که در دنیا سختافزار و نرمافزار در دست قدرتهای بزرگ است؛ نرمافزار بهمعنای هم نرمافزارهای سیستمهای رایانهای و موبایلی و نیز در تعریفی دیگر بهمعنای منابع انسانی و منابع علمی است. این نرمافزار و سختافزارها را در واقع قدرتهای استکباری در هر نقطهای از جهان مدیریت میکنند.
صاحب نظریه «قرق رسانهای» با تاکید براینکه در ایران نهتنها به سختافزار و نرمافزار دسترسی کلان نداریم بلکه مصرفکننده علوم بهویژه در زمینه ارتباطات و رسانه هستیم، ادامه میدهد: این موضوع دقیقاً همان ریلی است که قدرتهای بزرگ برای ما گذاشتند، بنابراین آنها میدانند در مسیر انتقال پیام، کدام قسمت را مسدود کرده یا باز کنند و یا مسیر و حتی پیام را تغییر دهند.
وی تاکید میکند: قدرتهای بزرگ در واقع با رسانههای خود باورها و ارزشهای ملتها را تغییر میدهند، همانطور که در جنگ سخت اساساً جامعه هدف مطرح است، در فضای رسانهای نیز جامعه هدف مطرح است؛ آنها کشورها و ملتها را بهعنوان جامعه هدف مطرح میکنند و با استفاده از نرمافزارها و سختافزارها، باورها و ارزشها را تغییر میدهند.
تقویفرد ضمن اشاره به توطئههای لابی صهیونیستی و کشورهای غربی با استفاده از شبکههای ماهوارهای و فیلمهای هالیوودی در راستای گسترش «اسلامهراسی» و «ایرانهراسی» در سطح دنیا گفت: هالیوودی که با نگاه زیباشناختی و با رویکرد اقتصادی تحت سلطه مثلث" سرمایهدار، صنعتگر و هنرمند " شناخته میشد، با ورود لابی صهیونیستی و غربیها امروز بهعنوان اولویت نخست خود گسترش «اسلامهراسی» و «ایرانهراسی» را در دنیا دنبال میکند و لحظهای از این هدف خود دست نمیکشد.
وی میافزاید: همچنین امروز هریک از شبکههای ماهوارهای بخشی از باورهای ما را هدف قرار داده و سعی در تغییر ارزشها دارد. برخی از شبکهها کاملاً با برندهای ضد انقلابی فعالیت میکنند درحالی که برخی از این شبکهها بهگونهای فعالیت دارند که گویا کاری با جمهوری اسلامی ندارند درحالی که محتوای برنامهها کاملاً در راستای تغییر باورها و ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه هر آنچه که عنوان رسانه میتوان به آن اتلاق کرد، مفهوم " قرق " نیز در آن مصداق پیدا میکند، اظهار میکند: این قرق توسط قدرتها و صاحبان دانش سختافزاری و نرمافزاری در حوزه رسانه انجام میشود که وابستگیهای جدی به ثروت، قدرت و زور و تزویر دارند. جریان قرق رسانهای تاحدودی در این فضا فعالیت میکند که اخبار، مطالب و پیامها را در راستای تغییر باورها و ارزش منتقل کند.
وی در ادامه ضمن اشاره به جریان قرق رسانهای در پی تجاوز نظامی رژیم آلسعود به ملت مظلوم یمن خاطرنشان میکند: در جریان تجاوز نظامی رژیم آلسعود به یمن، از آنجا که ورودی و خروجی این برنامهها دست قدرتهای بزرگ است، شریان اطلاعرسانی را قطع کردند و اجازه انتقال فجایای انسانی رخ داده را ندادند. قطع شریان اطلاعرسانی نیز دیگر گونه قرق است که بهصورت کاملاً آشکار از سوی قدرتهای استکبار ایجاد میشود هرچند که خود آنها شاید نخواهند تا این حد صریح " قرق " ایجاد کنند.
تقویفرد در بخش دیگری از سخنانش به جریان قرق رسانهای در جمهوری اسلامی ایران پرداخت و گفت: در جمهوری اسلامی ایران نیز شاهدیم که همواره غربیها بهانهجویی کرده و دائماً عنوان میکنند ایران نقضکننده حقوق بشر است، حال با توجه به ایجاد چنین فضایی در یک محاکمه ساده، جریان خبری ایجاد میکنند و در تمام شبکههای اجتماعی و رسانهای به درج اخبار کذب و بیاساس میپردازند، در ادامه جریان نیز، اجازه ورود به هیچ رسانهای را نمیدهند تا خودشان میداندار باشند و بتوانند در میان جامعه هدف «اعتمادسازی» و «اطمینانسازی» کنند.
وی ضمن اشاره به اختلافات میان اکراین و روسیه می افزاید: اساساً راهانداز جریان قرق رسانهای صاحبان رسانه تحت سلطه و زیر پوشش قدرتهای بزرگ و استکباری و صاحبان سختافزار و نرمافزار رسانهای هستند، به گونهای که زمانی شاهدیم مخاطب و هدف آنها یک منطقه خاص هستند. به عنوان مثال در شکل منطقهای شاهدیم اگر بین روسیه و اکراین جنگ و اختلافاتی اتفاق میافتد، یک سری اخبار در روسیه مورد قرق رسانهای قرار میگیرد و یک سری اخبار در اوکراین، اما در همین فضا یک رسانه میتواند با انتشار یک خبر «قرقشکن» باشد.
صاحب نظریه «قرق رسانهای» با بیان اینکه امروز رسانه در اختیار عموم مردم قرار گرفته است اما مردم در مسیر ارتقای سطح رسانهای قرار نگرفتند، تاکید میکند: در این مسیر بهواقع دانشگاهها و اصحاب فکر و کسانی که باید مولد دانش باشند، کمکاری کردهاند چراکه سالهاست مقام معظم رهبری بر برگزاری کرسیهای آزاداندیشی تاکید کرده و دستوراتی را صادر کردند اما در این رابطه چندان تکاپویی را از سوی اصحاب فکر و دانشگاه شاهد نبودیم، متاسفانه همین مسائل سبب شده ما در علوم انسانی، علوم اجتماعی، علوم ارتباطات اجتماعی و در روزنامهنگاری و رسانه و هنر مصرفکننده علم باشیم نه
تولیدکننده.
وی در ادامه سخنانش به جریان رنسانس غرب اشاره کرد و گفت: باید توجه داشت که اساساً اسلام با ورودش رنسانس داشت؛ پیش از اینکه غربیها در قالب رنسانس آزادی بیان و آزادیهای انسانی و حرکتهای انسانمحور را مطرح کنند، اسلام ناب محمدی همزمان با ظهور و بروزش این شاخصهها را مطرح کرد.
تقویفرد ادامه میدهد: توجهات به انسان سالها بعد از اسلام در غرب اتفاق افتاد، غربیها در قرون وسطا دست و پا میزدند درحالی که اسلام همه این فضاها را باز کرده بود، حال امروز جریان قرق رسانهای از اسلام تعالیبخش و روشنگرا، اسلامی وارونه نشان میدهد.
وی تاکید میکند: امروز اسلام وارونه مقابل اسلام واقعی و اسلام آمریکایی مقابل اسلام ناب محمدی است، این فضا به مسیری میرود که اسلامهراسی را هدف قرار میدهد؛ قرق رسانهای امروز میگوید کشورهای اسلامی امن نیستند و همین موضوع را هم در دنیا ترویج میکنند. اینها در واقع باورها و ارزشهایی است که در راستای «اسلامهراسی» هدف قرار دادهاند.
صاحب نظریه «قرق رسانهای» با تاکید براین مطلب که امروز در جمهوری اسلامی ایران با جریان قرق رسانهای بینالمللی از سوی رسانههای استکباری مواجه هستیم، اظهار میکند: رسانههای کشور باید ضمن همافزایی و افزایش سطح سواد رسانهای چه در سطح اصحاب قلم و چه در سطح مردم؛ قرق رسانهای در سطوح ملی، منطقهای و جهانی را شناخته و به آن بپردازند تا جریانهای هدفگذار بینالمللی قدرت تاثیرگذاری در فضای رسانهای را نداشته باشند و بدین ترتیب رسانههای داخلی بتوانند با " ایجاد اطمینان و اعتمادسازی " خط قرق رسانهای مبتنی بر تکرار برای باورسازی و اعتمادسازی کاذب را
بشکنند.
تقویفرد در بخش دیگری از سخنانش به راهکارهای همافزایی میان رسانههای داخلی به منظور مواجهه با جریان قرق بینالمللی اشاره میکند و میگوید: بنده در سال ۹۰ با طرح نظریه قرق رسانهای به بسیاری از اصحاب رسانه و قلم در داخل کشور گفتم، که اگر بخواهد این جریان قرق در داخل کشور ادامه پیدا کند، به مرزبندیهای خشک و انعطافناپذیری منجر خواهد شد که در نهایت سبب میشود اخبار صحیح وارد مجاری خبری نشده و اخبار غلط فضای مجازی را پر کند.
وی با بیان اینکه تکثیر خبر در رسانهها یکی از عوامل ایجاد باور در میان مردم است، میافزاید: زمانی در کشور شاهد بودیم یک سری از روزنامهها که از آنها بهعنوان روزنامههای زنجیرهای نام میبردند و وابستگی حزبی و جریانی داشتند، طی یک روز یا یک هفته موضوعی خاص را تیتر میکردند بنابراین جریان فکری واحد در پشت صحنه این انتخاب تیتر و اخبار بهدنبال ایجاد باور در سطح گروههای هدف خود بود.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: امروز هم شاهدیم اگر از شخصی که خبری را در چند رسانه مجازی و اینترنتی و موتورهای جستجوگر مشاهده کرده است حتی خبر کذب هم باشد، از وی بپرسیم منبع خبر چیست، پاسخ میدهد: " همه گفتند "؛ بنابراین همواره تکرار سبب «باورپذیری» میشود.
تقویفرد با بیان اینکه راهحل نخست برای مواجهه با این جریان این است که رسانهها بهعنوان رکن چهارم کشور محسوب شوند، میافزاید: امروز اصحاب رسانه در کشور باید بدانند که خود صاحب نظرند و بدانند کشور را از آسیبهایی که برای آن طراحی شده چگونه باید حفاظت کنند، باید رسانهها بدانند که نشر یک خبر چه پیامدهایی دارد.
وی تاکید میکند: بهواقع امروز جریان قرق رسانهای که در کشور بهوجود آمده جریان معیوبی است که تاریخ کشور را دگرگون میکند بهگونهای که بعضاً اخبار جهتدار از سوی رسانههای استکباری و عناصر داخلی آنها در کشور در فضای مجازی منتشر میشود و سپس برخی رسانههای مکتوب نیز آن را بازنشر میدهند درحالی که این نسخهها میماند و آیندگان با تاریخی دگرگون و نامطلوب مواجه میشوند؛ از همین حیثیک پژوهشگر ۲۰ سال آینده به منابع مجهولی دست پیدا میکند که تحت سیطره جریان قرق رسانهای به وجود آمده و ثبت شده است.
تقویفرد با تاکید براینکه جریان قرق رسانهای قطعاً سبب تحریف تاریخ در کشور میشود و آینده علم و پیشرفت کشور را تحت شعاع قرار میدهد، تاکید میکند: رسانهها باید با هوشمندی و درایت به منافع ملی و مصالح منطقهای و جهانی توجه کنند. اگر امروز رسانهها غفلت کنند و درگیر خودزنیهای داخلی شده و سبب تقویت قرق رسانهای در کشور شوند، مطمئن باشند که در تاریخ اثر منفی را میگذارند.
وی در ادامه با طرح این سئوال که برای اینکه بتوان قرق رسانهای را در کشور بشکنیم چه اقداماتی را پیش بگیریم، ادامه میدهد: باید در رسانههای کشور جریانی ایجاد ایجاد شود و رسانهها به صورت زنجیرهای پشت صحنه و پشت پرده حوادثرا بهصورت کاملا ًعقلگرا و دقیق و درست به مردم منتقل کنند، باید رسانهها همگرا باهم و هم راستای هم، پشت پرده را منتشر کنند تا قرق رسانهای جهانی شکسته شود.
صاحب نظریه قرق رسانه ای تاکید میکند: اگر رسانهها امروز در میان مردم اطمینانسازی و اعتمادسازی کنند، قطعاً مردم هم بهجای اتکا به اخبار رسانههای بیگانه به رسانههای کشور اطمینان کرده و اخبار را از مبادی رسمی داخلی دریافت میکنند.
وی با بیان اینکه تنها بارقه امید برای شکست قرق رسانهای اطمینانسازی از سوی رسانههاست و باید در کشور در حوزه رسانه جریان اعتمادسازی میان مخاطبان شکل گیرد تا جریان قرق رسانهای بینالمللی شکسته شود، میگوید: بنابراین رسانههای انقلابی و ارزشی باید با هوشمندانه، علمی و با درایت و مدیریت درست میان مخاطبان اعتمادسازی کنند چراکه وقتی مخاطبان اعتماد کنند، هرچند هم که رسانههای تحت سلطه قدرتهای بزرگ آنها را در میان تعدد پیامها قرار دهند، دیگر درگیر تکرار پیام و اخبار نمیشوند و باور آنها تغییر نمیکند، همچنین اصل و ماجرای پیام و خبر را در میان
رسانههای داخلی جستجو خواهند کرد.
وی در بخش پایانی سخنانش با تاکیدبراینکه باید رسانههای انقلابی و ارزشی در شرایط کنونی سه اصل همافزایی، اعتمادسازی و شفافسازی را در مسیر انتقال پیام و اخبار توأم با یکدیگر دنبال کنند، تاکید میکند: برای شکستن قاعده تکرار فقط باید اطمینان سازی و اعتماد سازی کنیم. برای اعتمادسازی نیز باید شفافسازی کرد؛ اگر اعتمادسازی که برپایه شفافسازی انجام میشود با همافزایی میان رسانهها همراه باشد، اساساً سطح سواد رسانهای جامعه ارتقا پیدا میکند به گونهای که صاحبان رسانه در جامعه احساس میکنند باید شکل تولید و ارائه پیام را تغییر دهند تا در جامعه بیش از گذشته مورد
پسند قرار گیرند.
شناسه خبر:
۴۲۴۵۵۲
رسانههای انقلابی با «اطمینانسازی» با جریان قرق رسانهای بینالمللی مقابله کنند
صاحب نظریه «قرق رسانهای» میگوید: " امروز رسانههای انقلابی و ارزشی برای مقابله با جریان «قرق رسانهای» بینالمللی با هوشمندی باید میان مردم «اطمینانسازی» و «اعتمادسازی» کنند تا دیگر مخاطبان در فضای قرق رسانه غربی قرار نگیرند. "
۰