به گزارشافکارنیوز،یک ۲۰ میلیارد داریم و یک ۳۶۵ که اولی درآمد روزانه خرده‌فروشان مواد است و دومی تعداد روزهای سال. این دو عدد را که در هم ضرب کنیم حاصل می‌شود یک ۷۳ با ۱۱ صفر مقابلش یعنی ۷.۳۰۰. ۰۰۰.۰۰۰. ۰۰۰(هفت هزار و سیصد میلیارد) که به تومان می‌شود یک ثروت هنگفت.

قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر، دیروز در اولین حضور خبری اش در سال جدید این رقم های کلان را رسانه ای کرد و گرچه آمار داد که خرید و فروش سالانه مواد مخدر در روسیه ۱۸ میلیارد دلار، در آمریکا هشت میلیارد دلار و در چین ۷.۳ میلیارد دلار است و به نظر می رسید قصد تاکید بر کوچکی تجارت مواد مخدر در ایران را داشت، اما ۷۳۰۰ میلیارد تومان درسال رقم کوچکی نیست که به جیب خرده فروشان مواد می رود.

این عدد، چرخه وسیع داد و ستد مواد مخدر در کشورمان را نشان می دهد که گردانندگان آن از فیلترهای امنیتی و انتظامی عبور می کنند و انواع مواد را به دست مصرف کننده ها می رسانند.

علیرضا جزینی که گزارش عملکرد سال ۹۳ را ارائه می داد از کشف ۵۵۵ تن مواد مخدر در سال گذشته که ۴۳ تن آن محصول تلاش سگ های موادیاب بود، همچنین از دستگیری ۲۷۵ هزار قاچاقچی و خرده فروش خبرداد که گرچه عملکرد قابل ملاحظه ای است، اما گویی قطره ای از دریای این بازار پرسود بوده است.

مواد مخدر در ایران همچنان قربانی می گیرد، اما این مرگ ها خدشه ای به چرخه توزیع و تولید مواد نمی زند.

پیش از این مسئولان آمار داده بودند که هرسه ساعت یک معتاد بر اثر عوارض ناشی از اعتیاد جان می سپارد که می شد جان باختن روزی هشت مصرف کننده و سالانه بیش از۲۹۰۰ مورد فوتی. اما حالا قائم مقام ستاد از عددی کوچک تر حرف می زند و می گوید پزشکی قانونی در سال ۹۳، مرگ ۲۴۶۸ مرد و فوت ۲۷۹ زن معتاد را تائید کرده است که روی هم می شود ۲۷۴۷ زندگی فنا شده زیر بار خردکننده مواد مخدر.

به گفته جزینی، مرگ مردان معتاد در سالی که گذشت ۳ درصد کاهش یافته، اما مرگ زنان ۳۳ درصد بیشتر شده که سرشکن کردن این رشد و آن کاهش، طبق گفته قائم مقام ستاد یعنی مرگ هایی که نسبت به سال ۹۲،۲ درصد رشد کرده است البته عددها در این حوزه کمی دچار تناقض است و آمار هر سه ساعت، یک مرگ با ۲۷۴۷ مرگ و میر در سال ۹۳ جور درنمی آید، ولی با این حال نکته مهم، مرگ و میر معتادان است که هنوز ادامه دارد، بویژه مرگ زنان که جهشی اسفبار داشته و گویی ترمزی برای آن وجود ندارد.

پاتوق ها در سیبل


علیرضا جزینی دیروز می گفت در سالی که گذشت ۱۳۰ کیلومتر جاده مرزی، ۴۴ برجک دیدبانی و پنج گروهان مرزی به ساختار کنترل مرزهای کشور اضافه شد تا عرصه بر واردکنندگان مواد تنگ شود، همچنین امسال سیاست انسداد مرزها همچنان در دستور کار قرار می گیرد که جام جم پرسید برنامه ها برای مدیریت پاتوق های معتادان چیست که مثل قارچ سر از زمین بلند می کنند و همان موادی که در مرزها کشف نشده اند، سرانجام سر از این پاتوق ها درمی آورند.

پاسخ جزینی این بود: «برخورد با پاتوق ها» که البته او نامش را می گذاشت ساماندهی پاتوق ها. جام جم اماگفت در برخورد با پاتوق ها سیاست واحدی وجود ندارد، زیرا عده ای با معتادان برخورد فیزیکی می کنند، گروهی مواد و جاسازهایشان را نابود می کنند و عده ای دیگر به آنها خدمات کاهش آسیب ارائه می دهند تا بیش از این در منجلاب نابودی فرونروند.

قائم مقام ستاد البته تناقض در سیاست ها را نپذیرفت و گفت هر گروهی که در پاتوق ها به نوعی رفتار می کند فقط وظیفه اش را انجام می دهد، چون ملاک عمل در برخورد با پاتوق ها خواسته مردم است که می خواهند این پاتوق ها نزدیک محل زندگی شان نباشد. البته این خواسته ای بحق است و تلاش برای جمع آوری پاتوق ها از لابه لای بافت شهری اقدام درخور توجهی است، اما حتی مسئولان هم می دانند که برخوردهای قهری در مواجهه با اعتیاد جواب عکس می دهد.

جزینی به همین علت در جمع خبرنگاران، قول دستگاه هایی را که موظف به ارائه فضای نگهداری معتادان به ستاد هستند، یادآوری کرد و گفت اگر در تهران آن ۶۸۰۰ نفر فضایی که شهرداری قول تامینش را داده، در اختیارستاد قرار بگیرد، پاتوق ها نیز جمع خواهد شد.

پیشگیری ضعیف در مدرسه و دانشگاه


۲۰ درصد کارکنان بخش صنعت مواد مخدر مصرف می کنند، ۲.۶ درصد از دانشجویان اعتیاد دارند و یک درصد دانش آموزان مصرف مواد را تجربه کرده اند. اینها آمارهای کهنه ای بود که روز گذشته قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر یک بار دیگر آنها را مرور کرد. مراد او نشان دادن حجم کاری بود که باید در این سه حوزه انجام شود و اقدامات پیشگیرانه ای که انجام آنها لازم است.

او البته گفت در حوزه پیشگیری بویژه در آموزش و پرورش موفق عمل نشده است. او خبر داد که دو ماده حشیش و گل که عجیب اعتیادآور است و نوجوان ها و جوان ها تصور می کنند که این طور نیست، در میان این قشر دیده می شود از جمله در بین دانش آموزان، با همان توهم ها، سرخوشی ها و حالات پرخاشگرانه که گل و حشیش ایجاد می کند.

او این مقدمه را گفت تا نتیجه بگیرد که در حوزه پیشگیری خوب عمل نکرده ایم، حتی نتوانسته ایم چهره واقعی مواد را به جوان ها و نوجوانان نشان دهیم که البته از این پس نباید این طور ادامه دهیم، بلکه باید حواسمان ششدانگ به مدارس، به دانشگاه ها و محیط های صنعتی باشد.

اگر جلوی پول های کثیف گرفته شود…


مرزها را می بندیم، با اشرار درگیر می شویم، عملیات مسلحانه انجام می دهیم، مجروح می شویم، شهید می دهیم، محموله های قاچاق مواد مخدر را کشف و ضبط می کنیم و سالی یک بار در حرکتی سمبلیک بخشی از کشفیات را به آتش می کشیم چون مبارزه با موادمخدر از سیاست های اصولی ماست.

اما ماجرای پول های کثیف که این روزها هنوز داغ است(و احتمالا داغ تر هم می شود) چند نقطه چین در این سیاست ها انداخته است.

وزیر کشور چندی قبل گفت که پول های کثیف به اقتصاد و امنیت کشور از جمله برای تامین تجهیزات اشرار وارد شده است و باید مراقب این پول ها بود.

پول کثیف، این پول های سفید و سیاه و خاکستری و سرخ از راه های کثیف، به واسطه قاچاق و ارتکاب جرایم سنگین به دست می آید که به گفته وزیر کشور رقمش در ایران تا سه میلیارد دلار می رسد.

وزیر کشور البته هنوز درباره این اظهار نظرش مستنداتی ارائه نکرده، ولی چون دیروز علیرضا جزینی، قائم مقام وی اعلام کرد که قرار است بزودی در جلسه ای غیرعلنی، وزیر به نمایندگان مجلس گزارش دهد و مستندات رو کند، باید منتظر روایت های تازه تری از پول های کثیف بود.

موضوع این پول ها مهم است چون ما هر چقدر در مرزها انرژی صرف کنیم و هر اندازه در مواجهه با قاچاقچیان قاطع باشیم، وقتی پول هایی وجود دارد که سرمنشأ آن قاچاق است و به طرزی موذیانه، بدنه قاچاق مواد مخدر را فربه تر از قبل می کند، آن همه جانفشانی در مرزها و زمین و هوا و دریا کم اثر می شود.

پس اگر ریشه پول های کثیف خشکانده شود، سیاست های مقابله با مواد مخدر نیز نتایج ملموس تری خواهد داشت البته برای ردگیری این پول ها کارشناسان مالی و بانکی نیز می توانند کمک موثری محسوب شوند.