راغفر: رشد اقتصادی ۴درصد نمی تواند موجب دلخوشی اقتصاد ایران شود
گروه اقتصادی -

بانک مرکزی ایران گزارش داده است که رشد اقتصادی ایران در نیمه اول امسال ۴ درصد بوده است و حسن روحانی رئیس جمهور نیز گفته که از " رکود عبور کردیم و رونق و شکوفایی آغاز شده است. "

به گزارشافکارنیوز؛ بانک مرکزی ایران گزارش داده که رشد اقتصادی در شش ماه اول سال ۱۳۹۳ به چهار درصد رسیده است که نسبت به شش ماه اول سال گذ شته ۶.۴ درصد رشد نشان می دهد. این درحالیست که رشد اقتصادی ایران در شش ماه اول سال گذشته منفی ۲.۴ درصد بوده است.

دکتر حسین راغفر، صاحب نظر مسائل اقتصادی در گفتگو با افکارنیوز، می گوید: «واقعیت این است که رشد با دوره ای مقایسه می شود که در آن اقتصاد کاملا در رکود به سر می برده و رشد منفی ۶درصدی را تجربه کرده است. درحقیقت این رشد با رشد اقتصادی ۶ماهه اول سال ۹۲ مقایسه می شود که این دوره یکی از بدترین دوره هاست. از طرفی به طور طبیعی در رکود شدید اقتصادی به سر می بردیم و از سویی دیگر در زمانی که دولت ها تغییر می کنند به طور طبیعی رکود داریم. متاسفانه انگیزه زیادی برای کار کردن بین دولت ها وجود ندارد و شرایط دولت دهم دارای ویژگی های بسیار خاصی بود که منجر به وقوع رشد اقتصادی منفی ۵.۸درصدی در اقتصاد شد.»

وی می افزاید: «در چنین شرایطی که وضعیت اقتصادی با رکود شدیدی روبرو بود، هر اقدامی که اقتصاد را از وضعیت بغرنج و بحرانی سابق خارج و جدا کند می تواند منجر به رشد اقتصادی شود و قطعا یک وضعیت بهتر است.»

اقتصاد ایران در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ به طور متوالی رشد منفی داشت و حتی در سال ۱۳۹۱ رشد منفی ۶.۸ درصدی را تجربه کرد.

این صاحب نظر اقتصادی می گوید: «اما ایا این که رشد اقتصادی ۴درصد نسبت به شرایط آن زمان می تواند رشد مطلوب یا حداقل مناسب باشد، قابل بحثاست. رشد اقتصادی ۴ درصد عمدتا از طریق نفت و گاز تامین شده و بیشترین سهم رشد اقتصادی مربوط به تولید نفت و گاز است. با توجه رکودی که در آن زمان وجود داشته و هدفی خیلی غیرقابل دسترسی نبوده است. به هر صورت تلاشی صورت گرفته و ما این رشد را توانستیم در بخش نفت و گاز به دست آوریم.»

راغفر تصریح می کند: «اما سوالی مطرح است. اینکه تولید صورت گرفته و در بازارهای جهانی فروش رفته، ایا درآمدش به اقتصاد کشور بازگشته است یا خیر. تا جایی که ما متوجه می شویم این است که این درآمدها برای بازگشت به کشور با مشکل روبرو بوده و هستند. مهم این نیست که ما ارزشی را خلق کرده ایم، مهم این است که این ارزش خود را در اقتصاد ایران چگونه نشان داده است.»

رشد اقتصادی گروه نفت در نیمه اول سال گذشته منفی ۱۳.۵ درصد بود که در نیمه اول امسال به ۹.۲ درصد رسیده و بخش صنعت معدن منفی ۶.۳ درصد بود به رشد مثبت ۷.۲ رسیده است. با این رشد سهم بخش صنعت در رشد اقتصادی نیمه اول سال به ۱.۷ رسیده است.

به عقیده راغفر: «این رشد در استخراج نفت و گاز منجر به ایجاد شغل نمی شوند و مشاغل جدیدی را خلق نکرده است. بلکه تنها ظرفیت های بیکاری که وجود داشته فعالتر شده اند.»

گزارش تازه بانک مرکزی نشان می دهد که رشد بخش های عمده اقتصادی که در نیمه اول سال گذشته منفی بود، در نیمه اول امسال مثبت شده است اما رشد بخش کشاورزی که در نیمه اول سال گذشته ۶.۹ درصد بود نصف شده و به ۳.۲ درصد کاهش پیدا کرده است. این گزارش نشان می دهد که بخش عمده رشد چهارصدی تولید ناخالص داخلی در " افزایش افزوده فعالیت های بخش " نفت " با ۰.۹، " صنعت " با ۱، " ساختمان " با ۰.۵، " بازرگانی، رستوران و هتلداری " با ۰.۷، و خدمات موسسات پولی و مالی با ۰.۶ " اتفاق افتاده است.

روحانی که به خراسان جنوبی سفر کرده، در شهر بیرجند گفته که در نیمه اول امسال بعد از دو سال، اولین سالی است که دارای رشد مثبت هستیم و " وقتی کشوری دو سه ماه پشت سر هم رشد دارد، به معنای آغاز رونق اقتصادی در ایران است. "

معمولا اقتصاددانان رشد مثبت طی دست کم دو دوره متوالی سه ماهه را نشانه پایان رکود اقتصادی می‌دانند.

استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا معتقد است: «این موضوع گرچه حرکتی رو به جلوست اما اینها نمی توانند خیلی موجب دلخوشی اقتصاد ایران شود. چرا که این موضوع موجب رشد اشتغال، درآمد مردم و کاهش تورم نشده اند. تورم اگر چه کاهش یافته باشد اما این ناشی از عمق رکود است و در حقیقت تقاضا کاهش یافته است. دربخش تولید تعطیلی بنگاه ها متاسفانه هنوز ادامه دارد و این خود موجب بیکاری بیشتر شده است. در بخش درآمد خانوار نیز افزایشی رخ نداده است. اینها شاخصه هایی هستند که ما می توانیم بگوییم ایا این رشد درخدمت اقتصاد و جامعه ایران بوده است و آیا یک رشدمعنادار است و یا عملا تنها یک بحثفنی است.»

وی می گوید: رشد اقتصادی باید خودش را در زندگی مردم و جامعه نشان دهد. اما به نظر نمی رسد این رشد خودش را در زندگی مردم نشان داده باشد. ما همچنان شاهد تورم بالا هستیم. نرخ تورم یک نرخ میانگینی از افزایش سطح عمومی قیمت هاست. یعنی مجموعه زیادی از کالاها را دربر می گیرد. اما خود این معنا هم قابل بحث است. آنچه که مردم در سبد مصرفی خود احساس می کنند این است که نرخ تورم بیش از آن چیزی است که اعلام می شود و به خصوص گروه های پایین درآمدی و متوسط درآمد که سبدهای متفاوتی از سبدهای مصرفی بالادرآمدی دارند. احتمالا هم با توجه به افزایش بیشتر قیمت شاخص های که عمده ترین سهم را در مصرف خانوارهای فقیر دارد، به نظر می رسد این نرخ تورم برای خیلی از افراد و خانواده ها معنادار نیست و تصور می کنند که تورم بالاتر از نرخ اعلام شده است.