
چند وقتی است که قیمت نفت روند نزولی را در پیش گرفته است. با کاهش قیمت نفت در سال جاری درآمدهای ارزی ایران کمتر خواهد شد اما نگرانی اصلی این است که قیمت نفت در همین سطح باقی بماند و این به معنی محدود شدن بیشتر درآمدهای ارزی ایران است.
به گزارشافکارنیوز؛ اگر صادرات نفت ایران را یک میلیون بشکه در روز فرض کنیم و قیمت نفت هم حدود ۷۰ دلار باشد به طور میانگین درآمد یک سال آینده کمتر از ۲۶ میلیارد دلار خواهد بود. این یعنی درآمد نفت نسبت به سال ۹۲ کمتر از نصف می شود.
از سویی دیگر اما وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی هرساله مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی بوده و هست. بنابراین می توان گفت این اتفاق فرصتی برای بررسی توانمندی های دولت هم از نظر علمی در مراحل تدوین لایحه و هم از نظر عملکردی در مراحل اجرای بودجه ۹۴ فراهم خواهد کرد.
وضعیت درآمدهای ارزی ایران در چنین شرایطی با دوره پایان دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و ابتدای دولت محمد خاتمی قابل مقایسه است. تنها تفاوت آن در این است که در آن دوران تحریم های ظالمانه علیه اقتصاد اعمال نشده بود.
دولت راه زیادی در پیش رو ندارد
شواهد نشان تاریخی سه دهه گذشته ایران می دهد که همواره سیل درآمدهای نفتی دولت را به سمت بی برنامگی و ریخت و پاش گسترده سوق داده و کاهش درآمدها دستکم دولت ها را واداشته است تا حدودی دخل و خرج خود را تنظیم کنند. بنابراین شاید این کاهش قیمت نقطه آغازی برای رهایی از وابستگی بودجه و حتی اقتصاد به درآمدهای نفتی باشد.
در همین زمینه دکتر علی سرزعیم، از کارشناسان ارشد اقتصادی معتقد است: «من فکر نمی کنم اینگونه باشد. ما این فشار را قبل از این تجربه کردیم و کاهش بیشتر از این جا ندارد. اقتصاد ما تازه در حال خروج از رکود است. بنابراین کاهش بیشتر قیمت نفت موارد مثبتی را برای اقتصاد ایران به ارمغان نخواهد داشت.»
در زمانی که اکثریت معتقدند که کاهش بیشتر قیمت نفت به ضرر اقتصاد ایران تمام خواهد شد، دولت باید در مسیر اقتصاد با احتیاط بیشتر قدم بردارد. اقتصاد بیمار ایران گرچه از شر تورم خلاص شده است اما هنوز سایه رکود بر نفس های آن سنگینی می کند. بنابراین در چنین شرایطی باید نوشدارو قبل از مرگ سهراب فراهم شود.
دکتر علی سرزعیم در مورد راه حل های دولت برای سر و سامان دادن به اوضاع می گوید: «در چنین شرایطی راه های زیادی پیش روی دولت قرار ندارد. مهم ترین راه این است که دولت معافیت های مالیاتی را کاهش دهد و درآنها تجدید نظرکند. وگرنه راه دیگری پیش روی دولت نیست. شاید دولت مجبور شود خدمات دولتی را مانند آب، برق و گاز گران تر کند و یا باید یارانه ها را هدفمندتر سازد.»
رکود عمیق تر خواهد شد
اتفاق دیگری که کاهش قیمت نفت بر بازار ایران رقم می زند، افزایش ارزش دلار است. بنابراین حتی تصور شتاب گرفتن دوباره تورم و بازگشت رکود تورمی، تن اقتصاد ایران را می لرزاند. سرزعیم در پاسخ به این سوال که «با توجه به گران تر شدن ارز با کاهش قیمت نفت، ممکن است دوباره وارد دوران رکود تورمی شویم؟» می گوید: «وارد رکود تورمی نخواهیم شد بلکه رکود عمیق تر خواهد شد و شکل رکود ما تغییر خواهد کرد.»
وی می افزاید: «این در حالتی اتفاق می افتد که سیاست های پولی را به خوبی اجرا کنیم، انتظارات تورمی مهار شده باقی بماند اما دولت نتواند هزینه کند. در این حالت وارد رکود خواهیم شد. حتی اگر دولت سیاست ها را به خوبی اجرا کند اما قیمت نفت کاهش یابد باز هم اقتصاد رکودی باقی خواهد ماند. چرا که دولت هر سیاستی که بخواهد اجرا کند به همین سادگی و در طی یکسال جوابگو نخواهد بود.»
این کارشناس اقتصادی معتقد است: «ما دیگر بر طرف تقاضا را نمی توانیم تاثیرگذار باشیم و دولت قدرت مانور بر روی تقاضا ندارد اما اگر به طرف عرضه کمک کند می تواند تاثیر گذار باشد. اما در کل با وضع کنونی بازار، گزینه های پیشروی دولت بسیار کم است.»
انگیزه خوانی از توطئه عربستان
اتفاق دیگری که در این کاهش قیمت نفت افتاد، نقش عربستان است. حسن روحانی، رییس جمهور کشورمان در جلسه هیات دولت کاهش قیمت نفت را توطئه ای علیه مردم منطقه خواند و گفت که مردم منطقه به این وضعیت واکنس نشان می دهند.
همچنین بیژن زنگنه وزیر نفت با بیان اینکه کاهش قیمت نفت در ابتدا سیاسی نبوده و بهدلیل عرضه مازاد نفت در بازار اتفاق افتاده است، تصریح کرد: ادامه روند کاهشی قیمت نفت یک توطئه سیاسی همراه با افراط و تفریط است.
از زمان اولین شوک نفتی، یعنی درست بعد از جنگ ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل، سعودیها فهمیدند با باز و بسته کردن شیر نفت میتوانند در معادلات منطقهای و جهانی اثرگذار باشند. در ماههای اخیر، بعد از اینکه آمریکا تولیدش را بیشتر کرد، به نظر معقول میآمد که سعودیها متناسب با آن عرضه را کم کنند که قیمتها در سطحی قابل قبول باقی بماند. اما ریاض دقیقا برعکس این عمل کرد.
اگر از دریچه ریاض دنیا را نگاه کنید، همهچیز تیره و تار است. سعودیها نگرانیهای رنگارنگی دارند که حس میکنند کسی آنطور که باید بهشان توجه نمیکند، چه متحدانشان در غرب، چه دوستانشان در منطقه.
بسیاری ناظران معتقدند ایران و عربستان در وضعیت جنگ سردند، یعنی سعودیها سود ایران را در هر مسئله مهم منطقهای معادل ضرر خودشان میبینند و زنگ خطر برای آل سعود به صدا در میآید.
اکنون ایرانی که قرار بود نگذارند در خاک خودش اورانیوم غنی کند، نه تنها این کار را میکند که ۷ میلیارد دلار هم در ازایش میگیرد. اروپاییها و آمریکاییها ماهها تلاش میکنند مشوقهای اقتصادی مناسبی پیدا کنند که حسن روحانی " معتدل " بتواند با آن تندروهای تهران را راضی کند.
علی سرزعیم در این زمینه می گوید: «این موضوع را به دو نوع می توان تعبیر کرد. به عبارتی داستان انگیزه خوانی است. به عبارتی از یک سو می توان انگیزه عربستان را مقابله با ایران و تحت فشار گذاشتن ایران و روسیه دانست و از سویی دیگر بگوییم به تهدید تکنولوژی جدید استخراج نفت جدید تبدیل شده است و الان عربستان به عنوان قدرتمندترین عضو اوپک، با این تصمیم می خواهد آنها را از میدان به در کند که معلوم نیست بتواند این کار را انجام دهد.»
به عقیده وی: «در اواخر دهه ۷۰ با ورود تکنولوژی های جدید عربستان سعی کرد با این موضوع مقابله کند و قیمت نفت را کاهش داد. اما واقعا این اقدام وی بی فایده بود چرا که غرب تکنولوژی جدید را استفاده کرد و قیمت نفت نیز پایین ماند. الان هم به عقیده بعضی افراد، همین تجربه ممکن است در حال تکرار باشد. در واقع گرچه قیمت نفت را کاهش می دهد اما ممکن است رقبا از میدان خارج نشوند. به همین دلیل نتوانست به هدف خود برای از مدیان خارج کردن رقابت، برسد.»
این کارشناس اقتصادی در ادامه می افزاید: بنابراین دو انگیزه از این اقدام عربستان وجود دارد. برخی ها به عنوان یک موضوع سیاسی به آن می نگرند و برخی با هدف اقتصادی.