به گزارشافکارنیوز،از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱، دولتهای غربی با استفاده از اهرمهای اقتصادی و نظامی در قالب تحریمهای ناعادلانه علیه دولت بشار اسد وارد عمل شدند، از جمله به ممنوعیت صادرات نفت سوریه در مناطق شمال شرقی سوریه، در دیرالزور و الرقة که در حال حاضر تحت کنترل داعش است، میتوان اشاره داشت.
علاوه بر این، داعش و گروههای دیگر وابسته به القاعده(مانند جبهة النصرة) بخشی از منابع مالی خود را با قاچاق نفت سوریه از طریق مسیر ترکیه تامین کردهاند.
به گزارش المانیتور:
" از آن زمان(۲۰۱۱)، ائتلاف ملی حتی یک بشکه نفت هم نفروخته است و وزارت انرژی، وابسته به ائتلاف و مستقر در قاضی آنتپ ترکیه، قادر به پر کردن مخزن نفت سوریه در دروازههای نزدیک به شهر " تل ابید " نبوده است. دقیقا از همین منطقه نفت سوریه پالایش و در بازار سیاه به فروش میرسد و پول آن نیز به حسابهای امیران سوریه، عرب و خارجی جنگافروز واریز میشود. "
به گفته کارشناسان نفتی، در مقایسه با ذخایر نفت عراق، تولید ۳۸۰،۰۰۰ بشکه در روز از میادین نفت سوریه یک پیشنهاد و بهانهای وسوسه انگیز برای به راه انداختن یک جنگ نیست. با این حال، نفت سوریه در پشت صحنه، به ویژه در شرق سوریه که در آن منطقه بیشترین تولید نفت را شاهد بودهایم، نقش مهمی برای بقاء داعش بازی کرده و میکند.
مسلما غرب به نفت سوریه نیاز ندارد. اما ماشین جنگی داخلی(داعش) به آن نیاز مبرم دارد.
واقعیت امر این است که داعش به دنبال آغاز دوباره جهاد افراطی و اسلام هراسی به منابع مالی گسترده نیاز دارد.محور غربی بر قاچاق نفت و دزدی دریایی تا زمانی که این گروههای وابسته به القاعده به مبارزه بیرحم در برابر دولت سوریه اهتمام دارند، حساب ویژهای دارد. با این حال، داعش با حمایت برخی دولتها در نهایت مناطق تحت کنترل خود در عراق را گسترش داد. آنها مناطق سنینشین را در آغاز تجاوز خود به طور کامل در اختیار گرفتند و در ادامه با جنگجویان طرفدار صدام به رهبری عزت الدوری متحد شدند. پس از آن، آنها شهر موصل در شمال عراق را کنترل کردند و به ایزیدیها در سنجار حمله
کردند.
داعش در حمله به موصل ۴۲۵ میلیون دلار را به سرقت برد و به ثروتمندترین گروه تروریستی در جهان تبدیل شد.دولتهای خاورمیانه و طرفدار غرب نه تنها به تسهیل عبور و مرور گروههای وابسته به القاعده به سوریه کمک کردهاند، بلکه آنها حمایتهای اطلاعاتی و مالی را به این گروهها برای سرنگونی نظام سوریه و کاستن سرعت نفوذ ایران در منطقه به عنوان یک نتیجه مهم، در دستور کار خود قرار دادهاند.
به جای مداخله نظامی محدود و دورهای، و برای خشک کردن شریانهای اصلی اقتصادی داعش و مبارزه با ایدئولوژیهای فاشیستی و جلوگیری از انتقال بین المللی افراد وابسته به داعش، به ویژه از طریق خاک ترکیه، اقدامات جدی باید اتخاذ شود.
*** فروش روزانه ۳ میلیون دلار نفت توسط داعش
تلاش داعش(ISIS) در جنگ با اسد برای کنترل بر چاههای گاز الشعار، اهمیت مالی آن را برای گروههای جهادی کاملا نشان میدهد، به عبارتی دیگر در اختیار داشتن میادین نفتی و متعاقبا تامین مالی، برای بقاء و ادامه خوشنتهای آن مهم است.در همین راستا، به مدت دو هفته، داعش(ISIS) و نیروهای بشار اسد برای کنترل میدان گازی الشعار، یکی از بزرگترین میادین سوریه، در نزدیکی شهرستان پالمیرا، با هم درگیر بودند. در ۱۹ جولای، شبه نظامیان سنی ۲۷۰ جنگنجوی سوریه را برای به دست گرفتن کنترل این میدان نفتی به قتل رساندند.
تحلیلگران میگویند که بخش قابل توجهی از منابع مالی داعش در سوریه از طریق فروش نفت خام در بازار سیاه تامین میگردد به همین خاطر میادین نفتی سوریه و عراق هدفهای اصلی داعش بوده است.
دولت سوریه اخیرا اعلام کرده که این میدان گازی را از داعش باز پس گرفته و داعش هم متعاقبا مدعیست که این میدان گازی را تخریب کرده است. براساس گزارشات موجود، پیشتر داعش به فروش نفت و گاز به دولت بشار از این میدان اقدام کرده است.
این میدان گازی به لحاظ تامین انرژی سوریها برای دولت از اهمیت ویژهای برخوردار است. قطعا برای تشکیل دولت تروریستی داعش در مرزهای سوریه و عراق، منابع مالی مانند این موارد از اهمیت ویژهای نیز برخوردار است.
به گفته مقامات صنعت نفت عراق، داعش ۱،۰۰۰، ۰۰۰ دلار در روز(در عراق) درآمد دارد و با احتساب میادین نفتی سوریه، ۱۰۰ میلیون دلار در ماه از عراق و سوریه بدست می آورد. آنها هر بشکه نفت را در بازار سیاه به قیمت ۳۰ دلار میفروشند. داعش به استانداردهای بین المللی برای قیمت نفت، که بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه است، اهمیتی نمیدهد. مسیر ترکیه، شاهراه اصلی قاچاق نفت داعش از سوریه و خاک ترکیه است.
تولید نفت اکنون ۱۰ درصد میزان تولید قبل از جنگ است.
مهمترین بعد اهمیت این میادین نفتی برای داعش، جنبه درآمدزایی آنان است. داعش از چند طریق منابع مالی خود را تامین میکند که نفت بخش مهمی از آن است. اکنون داعش نفت را به خریداران نامشخص و یا خود دولت بشار اسد که پول نقد داشته باشند، میفروشد.
اخیرا داعش به تخریب میادین نفتی روی آورده است که عمده هدف آن تضعیف دولت بشار اسد و قطع انرژی مردم سوریه است.هدف نهایی داعش، تضعیف حمایت مردمی از بشار با بدترکردن شرایط زندگی مردم سوریه است. تسلط داعش بر میادین نفتی چشم انداز توسعه و بهبود اوضاع اقتصادی سوریه را ناامیدکننده میکند.
النجیفی،والی ولایت نینوا، میگوید؛ تروریست ها در تجاوز به موصل از بانکهای متعدد میلیونها دلار(۴۲۵) بعلاوه شمش طلا را به غارت بردند و با این اوصاف، داعش " ثروتمندترین نیروی ترور جهانی است. "
به گزارش نیویورک تایمز، بودجه عملیاتی سالانه طالبان حدود ۷۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار است. FARC در کلمبیا درآمد سالانه ۸۰ میلیون دلار تا ۳۵۰ دلار دارد. الشباب در سومالی نیز بین ۷۰ تا ۱۱۰ میلیون دلار بودجه دارد.
القاعده در یازده سپتامبر ۲۰۰۱ بودجه عملیاتی اش حدود ۳۰ میلیون دلار بود.
ثروت تازه کشف شده، داعش را از بسیاری از کشورهای کوچک، از جمله نائورو، تونگا، و جزایر مارشال غنی تر ساخته است.
با ۴۲۵ میلیون دلار داعش میتواند ۶۰ هزار جنگجو را استخدام و برای یک سال به آنها حقوق ۶۰۰ دلار در ماه را بپردازد.
براساس گزارشات موجود داعش تاکنون ۱۲ هزار شبه نظامی را از خارج جذب کرده که ۳هزار تن از آنها از کشورهای غربی بوده است.
*** قطر حامی اصلی داعش جنایتکار
پس از حملات یازده سپتابر در سال ۲۰۰۱، شبکه دولتی الجزیره قطر با انتشار نواری منتسب به اسامه بن لادن که مسئولیت بدترین حمله تروریستی در خاک آمریکا و در تاریخ این کشور را بعهده گرفته بود، به جامعه افکار عمومی آمریکا معرفی شد.
خاندان حاکم قطر صاحب انحصاری شبکه الجزیره است، که در حال حاضر و پس از خرید Current TV الگور، در ایالات متحده نیز نفوذ دارد. الجزیره امریکا در حال حاضر ۱۲ دفتر در داخل ایالات متحده دارد، از جمله واشنگتن دی سی، که دفتر مرکزی آن نیز در شهر نیویورک واقع شده است.
پس از گسترش رد پای رسانهای قطر در جهان، اکنون نقش قطر در انتشار و معاونت در ترور، نه تنها از طریق شبکههای رسانهای، بلکه از طریق اقدامات تحت حمایت دولت از کانال حمایت مالی، بحثروز دنیا است. کشور کوچک اما نفت خیز دولت قطر در سرخط خبرهای روز دنیا است.
برخی از رهبران بین المللی، مقامات قطر را به تامین مالی گروه تروریستی داعش که سوریه و عراق را مورد تجاوز قرار داده و به گسترش خلافت سنی خود اهتمام دارد، متهم میکنند.
در اواخر ماه اوت، " گرد مولر " وزیر توسعه آلمان آشکارا در مورد کشور تامین کننده مالی این نیروها جواب روشنی داد: " قطر "!.
حتیشیمون پرزرئیس سابق اسرائیل ۹۱ ساله از تبدیل شدن قطر به " بزرگترین حامی مالی ترور در جهان "، سخن گفته بود.
در ماه ژوئن، توماس جاسلین از The Long War Journal’s در مصاحبه اختصاصی با breitbart گفته است:
براساس مدارک و اسناد موجود، قطر یک مرکز بزرگ مالی، جمع آوری پول برای گروههای جهادی افراطی از جمله طالبان، القاعده، و دیگر گروهها است. در ماه آوریل، در گزارش وزارت امور خارجه درباره تروریسم، آنها نیز به طور خاص در مورد رابطه قطر با گروههای افراطی ابراز نگرانی کرده بودند. بر این اساس قطر یک محیط بسیار مناسب، برای جمع آوری پول برای گروههای جهادی فعال شده است. واضح است که چرا طالبان دفتر سیاسی خود را در دوحه راه اندازی کرده است. آنها به خوبی میدانند که قطر یک محیط بسیار مناسب برای همیاری با افراطیون است.
حمایت همه جانبه از اخوان المسلمین نیز برگ دیگری از فعالیتهای بین المللی قطر شمرده میشود.
هفته گذشته،عبدالفتاح السیسیرئیس جمهور مصر، در نشست خبری گفت: " قطر میلیونها دلار برای ایجاد هرج و مرج در خاورمیانه هزینه کرده است ". به گفته السیسی: " قطر، ترکیه و سازمان بین المللی اخوان المسلمین در حال تاسیس شرکتها، روزنامهها و وب سایتهای گستردهای هستند. آنها صدها میلیون دلار برای گسترش هرج و مرج در میان ملتهای عرب، بی ثبات کردن مصر و از بین بردن مصریها اختصاص دادهاند.
اما اگر به حرف چپ گراهای سیاسی گوش کنیم، اتهامات مبنی بر دخالت قطر در تامین بودجه دولت اسلامی داعش و همکاری با اخوان المسلمین برای سرنگونی دولتها، به سادگی با واژه " اسطورهها " بیان میشود. بر اساس مقاله اخیر منتشر شده از سوی موسسه بروکینگز، نویسنده آن ویلیام مک کانت، قطر را به عنوان یک قربانی نام میبرد(رد انتقاد از قطر برای تامین مالی اسلامگرایان). با این حال، هیچ جای مقاله به این موضوع اشاره نشده است که بروکینگز سالانه ۲.۵ تا ۵ میلیون دلار از سوی قطر دریافت میکند.