به گزارشافکارنیوز، جوان است و خوش اخلاق. فارغ التحصیل هنر است و مسئول آتلیه سه در چهار. آتلیه سه در چهار کارهای فاخری داشته است. کارهایی به صورت مستقل و یا اشتراکی با دیگر مجموعه‌ها انجام داده است. از جمله کارهای این آتلیه می‌توان به مجموعه ادامه دارد یا " جهاد ادامه دارد " اشاره کرد.

در ایام جنگ غزه که این روزها در آتش بست موقت به سر می‌برد، مجموعه از پوسترهای ضد کالای صهیونیستی توسط این آتلیه در فضاهای مختلف منتشر شد. طوری که برخی از پوسترها در شبکه‌های اجتماعی بسیار بازنشر شد. قرار صحبتی داشتیم با این هنرمند در مورد اثر هنر بر صلح و به خصوص جریان غزه و کارهای هنری برای جلوگیری از این جنگ فاجعه بار باشد.آن چه در ادامه می‌خوانیم مصاحبه فرهنگ نیوز باعلی حیاتیاست:
فلسطین که تحت ظلم یک رژیم مانند اسرائیل بوده و هست و ما با خرید کالاهای روزمره مان از نمونه محصولاتی که سودشان به اسراییل می‌رسد؛ عملاً از دشمن حمایت می‌کنیم

به عنوان یک هنرمند به چه علتی به سراغ آثار ضد صهیونیستی رفتید؟
در واقع آن آثاری که شما به عنوان تبلیغات ضد صهیونیستی دیدید، همه‌اش کار امروز یا این روزهای جنگ نیست. این کار در یک دوره در نمایشگاه‌های مختلف دیده شده و قرار است در آینده هم کتابی با این عنوان کار شود. این پوسترها در واقع بخشی از پایان نامه من در سال ۱۳۸۷ است. آن زمان به علت آشنایی و ارتباط با برخی از دوستان دغدغه ای به وجود آمد. دغدغه ای به نام فلسطین. فلسطینی که به تعبیر بزرگان همواره مسئلهٔ اصلی جهان اسلام است.
فلسطین که تحت ظلم یک رژیم مانند اسرائیل بوده و هست و ما با خرید کالاهای روزمره مان از نمونه محصولاتی که سودشان به اسراییل می‌رسد؛ عملاً از دشمن حمایت می‌کنیم.در ادامه این مسیر و آشنایی با صهیونیزم جهانی و مطالعه در این زمینه و کسب اطلاعات حاشیه ای مخصوصاً در مورد این محصولات، طی چند سال این مجموعه کامل تر شد و چندین پوستر دیگر به این مجموعه اضافه کردیم.
ضمن این که پوسترهای جدید بیشتر به سمت کالا و صرفاً اثر هنری مبارز پیش نمی‌رفت و بیشتر رسانه ای بود. دلیل این مسئله هم واضح است این که تقریباً بیش از نود درصد رسانه‌های دنیا در اختیار صهیونیست‌هاست.برای همین لازم بود که این موضوع علاوه بر هنری و موضوعی بودن، رسانه ای هم باشد.
اگر کار را در دست خدا و با نیت الهی ببینی؛ گاهی یک پیامک می‌تواند کار رسانه ای و اثرگذاری در حد یک خبرگزاری داشته باشد
هنر به عنوان رسانه ای که می‌تواند اثرگذار باشد، به نظر شما می‌تواند از جنایات صهیونیست‌ها پرده بردارد؟
در واقع رسانه می‌تواند از هنر استفاده کند، واقعیت این است که اگر هنر را در معنی مرسوم ببینیم، شاید خیلی از هنرها اصلاً رسانه نباشند ولی وقتی رسانه را می‌بینید واضح است که یک رسانه می‌تواند با یک برخورد هنرمندانه، اثرگذار باشد. اما در این بین گاهی امکان دارد که بشود یا این که نشود. این شدن و نشدن؛ اثر داشتن و نداشتن هم به نظرم در صورتی است که کار را دست چه کسی ببینی.
اگر کار را در دست خدا و با نیت الهی ببینی؛ گاهی یک پیامک می‌تواند کار رسانه ای و اثرگذاری در حد یک خبرگزاری داشته باشد. اما اگر کار را برای خودمان و از خودمان ببینیم، مشکل پیش می‌آید. در این بین باید در مورد رسانه‌ها و اثرگذاری‌اش هم ببینیم. الان بیش از ۹۹ درصد رسانه‌های دنیا در اختیار لابی‌های صهیونیست است.
ما خودمان هم کلاً دو یا سه شبکه داریم که آن را هم تاب نمی‌آوردند. مثل پرس تی وی و … که فرستنده‌هایش را قطع می‌کنند. این در مورد خود رسانه‌ها و میزان محدودیت ما در رسانه. اما بعضی از اوقات برخورد هم هنرمندانه نیست، این می‌شود موضوع دقیق بحثما، یعنی یک رسانه نصفه نیمه ای که داریم، هنر هم نداشته باشد.این می‌شود همان قسمت اول صحبت ما، این هنرمندانه بودن باید دغدغه مندانه هم باشد، باید با نیت باشد. برای خدا باشد. گاهی از اوقات کارهای هنری در این مسیر هم از سر سیری است. مثلاً طرف یک اثری تولید می‌کند و بعدش می‌گوید من که وظیفه‌ام را برای غزه انجام دادم و تمام. نباید این طور باشد، یعنی این که طرف باید از روی درد و دغدغه کار کند و ببینید، الان و در این برهه از زمان درد وجود دارد و همه اذیت می شوند.
آن‌ها به مرگ و شهادت راضی‌اند دیگر هیچ چیزی برای از دست دادن ندارند. وقتی فرمانده نظامی مقاومت می‌گوید ما به مردم قول داده‌ایم که یا حصر را برداریم یا این که کشته شویم، معنی‌اش همین است
چرا هنرمندان در قبال این وقایع باید حساسیت داشته باشند؟
چون این روزها خون زیاد می‌بینیم. نوزادان خون آلوده و مادرانی که فرزندشان را از دست داده‌اند و ضجه می‌زنند. تصاویری که در فضای مجازی منتشر می‌شود از بدن، دست و پا و کسانی که مغزشان پوکیده زیاد می‌بینیم. با دیدن این صحنه‌ها اگر سنگ هم باشیم صدایمان در می‌آید.
این‌ها برایمان درد ایجاد کرده و درد داریم. اما بیاییم کمی واقع بینانه و بی رو در باستی ببینیم.الان جنگ است و کشتار و خون و شهادت، اما وضعیت این‌ها تا قبل از این جنگ چطور بود؟ الان آن‌ها به مرگ و شهادت راضی‌اند دیگر هیچ چیزی برای از دست دادن ندارند. وقتی فرمانده نظامی مقاومت می‌گوید ما به مردم قول داده‌ایم که یا حصر را برداریم یا این که کشته شویم، معنی‌اش همین است.
واقعیت این است که این‌ها قبل از این جنگ هم وضع بهتری نداشتند. ببینید این‌ها در محاصره‌اند. این که دارو و غذا به آنها نمی‌رسد. یعنی می‌خواهند کاری بکنند که خود اهالی غزه آن جا را رها کنند و بروند و هر دو سه سال یک بار هم یک حمله این طوری دارند ولی باز هم موفق نمی‌شوند. حالا شما بگویید در غیر از این ایام جنگ نقش رسانه‌ها و هنر کجاست؟
به نظر من در این بین ما می‌خوابیم. ما کاری نمی‌کنیم. ببینید اسرائیل سر جایش هست، کارش را انجام می‌دهد. غزه هم همان‌جاست و همان بلاها هر از گاهی سرش می‌آید. در مورد ماجرای صهیونیست طوری نیست که بگوییم با گفتگو و اثرگذاری با او حلش کنیم. او برای همه این کارهایش ایدئولوژی تعریف کرده است. برای کشتن کودکان هم دلیل و برهان برای خودش تراشیده است. آن‌ها حتی از زبان هنر برای انتقال ایدئولوژی‌شان استفاده می‌کنند.
آیانمونه ای از این نوع غرض ورزی مد نظرتان هست؟
بله. برای نمونه یک کاریکاتوری هست که شاید به نظرم دیده باشید، یک زن و بچه فلسطینی در گوشه تصویر هستند که یک رزمنده حماس پشت سر این خانواده سنگر گرفته است. و یک خانواده اسرائیلی با کودکانشان هستند و سرباز اسرائیلی در مقابل آن‌ها سینه سپر کرده است. این مفهوم دارد همین می‌تواند شرح ایدئولوژی باشد. آن‌ها برای کشتن غیر نظامی‌ها و خانه‌هایشان استدلال دارند برای زدن مدارس و بیمارستان‌ها دلیل می‌تراشند.آن‌ها می گویند از این مواضع به ما حمله می‌شود برای همین باید این مواضع را از بین ببریم.
کشورهای اسلامی نمی‌خواهد موشک و سلاح بدهند، کوکاکولا و پپسی را تحریم کند
عکس العمل ما در مقابل این ایدئولوژی‌ها چست؟
ما جز پر مصرف‌ترین کشورهای نوشابه هستیم. بعد در این بازار نوشابه بیش از ۹۰ درصدشان ثابت شده که به رژیم صهیونیستی کمک می‌کنند. من فکر می‌کنم بجای کارهای عجیب و غریب رسانه ای بیاییم این محصولات را جمع کنیم. مثلاً همین کوکاکولا را کلاً ممنوع کنیم.
کلاً از بازارها جمع کنیم. همین ماجرا یک کمک بزرگ است. یک ضرر به اسرائیل و منافع اش است. کشورهای اسلامی نمی‌خواهد موشک و سلاح بدهند، کوکاکولا و پپسی را تحریم کنند. مسئله همان درد و دغدغه است.
چند روز دیگر جنگ در آن جا به آتش بست دائم می‌رسد. آن جا چه خبر است؟
خانه‌های خراب شده و ویران، خانواده‌هایی که یک یا دو عضو خود را از دست دادند. خانواده ای که پدر و مادر ندارند. مادرانی که فرزند شیرخوار از دست داده‌اند. این یعنی دقیقاً بعد از جنگ تازه سختی‌ها و گرفتاری‌های آن‌ها شروع شده است. ولی ما هم بعد از جنگ دقیقاً سرد می‌شویم به خواب می‌رویم. ما هم زود یادمان می‌رود. چون شدت موشک باران و خون و جنایت‌ها کم می‌شود، ما هم به واسطه ای کلاً کم می‌شویم. همه و همه این‌ها برای این است که هنر و رسانه کاری نکرده‌اند.
هنر هم مثل بقیه ابزارها وقتی جنگ تمام شده است، موشک باران تمام شده سکوت کرده و بخواب رفته است. هنر باید وارد شود و بماند. هنر همیشه می‌تواند اثرگذار باشد. ولی مسئله این است که تا حالا هنر و رسانه کاری نکرده‌اند. کار باید مستمر باشد. به خصوص برای ماجرای فلسطین باید هنر مستمر و ثابت کار کند.
یعنی رسانه‌ها و اهل هنر، کاری را که باید انجام نداده اند؟
شاید هم کلاً کاری نکردند، ببینید الان اسرائیل کاملاً خیالش راحت است که یک تیر هم به او شلیک نمی‌شود. چرا؟ چون مسلمانان به خودشان مشغول اند. بحثشیعه و سنی؛ حضور داعش با آن قدرت رسانه ای تو خالی همه و همه دلیل کار نکردن و درست عمل نکردن هنر و ابزارهای رسانه ای ماست. ما در واقع رسانه و هنر دغدغه مند نداریم. اگر داشتیم کار بهتر بود.اگر چنین چیزی داشتیم، راهش را پیدا می‌کردیم. کسی که ببیند ابزارش جواب نمی‌دهد، وی نیتش خدایی است و تلاش می‌کند، او ابزارش را عوض می‌کند. وبلاگ و سایت نشد، تلویزیون. تلویزیون نتوانست کاری بکند شبکه اجتماعی. این نیت درست راه را نشان می‌دهد. در مورد هنر هم همین‌طور است، هنری که از دغدغه و برای خدا باشد کار را راه می‌اندازد.
به شبکه‌های اجتماعی اشاره کردید. این شبکه‌ها نمی‌توانند کار را پیش ببرند؟ هنر با نفوذش در این شبکه ها می‌تواند کاری کند؟
ببینید این شبکه‌های اجتماعی تا یک حد مشخصی می‌تواند کار را پیش ببرند. ببینید الان صفحه مثلاً اینستاگرام رئیس رژیم جعلی اسرائیل توسط کاربران ایرانی مورد حمله قرار گرفت و با مشکل مواجه شد. یا مثلاً صفحه فیس بوک آقای فلان امریکایی لطمه خورد، این‌ها نشانه‌های اعتراض و روشنگری برای جامعه جهانی هست.
ولی بعدش چی؟ این حرکت‌ها باید اثرگذار و مستمر باشد. اگر اثرگذار شد می‌تواند کار راه بیندازد. حرف من دقیقاً همین بود. الان قدس همه ما رو دور هم جمع کرده، القدس یجمعنا؛ همه با هر تفکر سیاسی و حزبی و … نگاه‌های متفاوت برای فاجعه غزه گرد هم هستیم. باید این هماهنگی مدیریت شود. مدیریتی برای مبارزه و هماهنگی کامل باشد. در واقع کلید همه این‌ها هنر است. یک رسانه که هنرمندانه کار را پیش ببرد.
نمی‌دانم می‌توانید منتشر کنید یا نه ولی ولی شبکه العالم ما کاملاً شبکه ضعیفی است. چون اصلاً هنرمندانه نیست. هنرمندانه طراحی نشده است. نمونه‌اش در جریان سوریه است، برخورد بد شبکه با جریان سوریه اعتبارش را تا نزدیک صفر پایین می‌آورد.
در مورد اسرائیل باید هنر نقش معکوس داشته باشد. نقش جنگ طلبانه. نقش دعوت به جنگ،چون این صلح به نفع اسرائیل است و نه به نفع فلسطین
از نمونه‌هایی که هنر برای جلوگیری از جنگ و جنایت در دنیا وارد شدند و موفق هم باشد، موردی در ذهن دارید؟
ببینید یک اصل وجود دارد و آن این است که هنرمند به واسطه هنرمند بودنش دارای روح لطیف است و ضد جنگ. یعنی شاید شما هیچ هنرمندی، به معنی هنرمند خالص را نتوانید پیدا کنید که صلح طلب نباشد و دلش کشتار و جنگ بخواهد.در زمان پیکاسو هم آثار ضد جنگ نقاشی می‌شده یا در مورد خواننده‌ها و شعرا هم همین طور بوده است. ولی این همه چیز نیست. این که ما روحیه صلح طلبانه داشته باشیم، همه چیز تمام می‌شود؟
واقعاً همین طور است؟ چون موضوع صحبت ما در مورد اسرائیل است می گویم.در مورد اسرائیل باید هنر نقش معکوس داشته باشد. نقش جنگ طلبانه. نقش دعوت به جنگ. هنر و رسانه‌ها در مورد اسرائیل به اسد چنین نقشی داشته باشند نه این که بخواهند صلح کنند چون این صلح به نفع اسرائیل است و نه به نفع فلسطین. این نمونه صلح‌ها بین ما و اهل سنت درست است. اما در مورد اسرائیل باید نابود شود و اصلاً و ابداً نباید به فکر صلح بوده است.
اما در مورد سؤال شما این که یک جنبش هنری یا کمپینی راه افتاده باشد و جلوی جنگ را گرفته و صلح ایجاد کرده را من نمی‌دانم. مطالعاتم در مورد تاریخ هنر کامل نیست اما به نظرم صرفاً هنر بدون دیگر عواملی که قبلاً گفتم نمی‌تواند صاحب موقعیت درستی شود و بتواند کاری از پیش ببرد. هنرمند متأثر از اطرافش است و هر بار هم او در مورد اطرافش اثر تولید می‌کند.
برای همین معمولاً هنر بعد از وقایع وارد عمل می‌شود، الا این که هنرمند بشناسد سریع وارد عمل شود. مثلاً هنرمندان آمریکایی، چند سال بعد از وقایع هیروشیما اقدام به برپایی گالری‌ها و آثار مختلف ضد جنگ هیروشیما کردند ولی عملاً چه فایده ای داشت؟ باید یک سری از عوامل باشند، هنرمند وقایع شناس باشد، عوامل و ابزارها هم درست مدیریت شوند. بعد شما می‌توانی به وضوح تغییر و تأثر در اثر هنر را ببینی.