به گزارش افکارنیوز، " می‌دونی من جانم را مدیون این آقای علوی هستم و یکبار جان من را به واقع نجات داد؟ سالی که حج خونین برگزار شد من هم مشرف شده بودم و همین آقای علوی روحانی کاروان ما بود خیلی شدید مریض شدم و افتادم روی تخت بیمارستان، آمد ملاقاتم و گفت امروز روز برائت ازمشرکان است نمی‌خواهی بیایی؟

گفتم آقای علوی به خدا اصلا حس بلند شدن ندارم و… خلاصه به زور ما رو بلند کرد و زیر بغل ما را گرفت و برد مراسم برائت از مشرکان که آن اتفاق خونین افتاد، من که حسی در بدن نداشتم زیرخروارها آدم زخمی و جنازه مانده بودم که دیدم یک نفر با قد بلند آمد و دست من را گرفت و از زیران آوار جنازه بیرونید دیدم خود اقای علوی است، اگرمانده بودم واقعا مرده بودم، عجب روزی بود. "