به گزارشافکارنیوز،صبح چهارشنبه گذشته ۲جوان نقابدار که سوار بر یک دستگاه پراید بودند در بولوار امامت مشهد، دختربچه ۱۰ساله ای را از داخل سرویس مدرسه ربودند و به مکان نامعلومی گریختند.

راننده سرویس مدرسه که یک زن بود با دیدن مردان نقابدار شوکه شده بود و نمی توانست هیچ اقدامی انجام دهد. در پی تماس شهروندان با پلیس ۱۱۰، دقایقی بعد کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی به فرماندهی سرهنگ غلامی ثانی(رئیس اداره جنایی آگاهی) عملیات دستگیری گروگانگیران و رهاسازی دختربچه را آغاز کردند.

در همین حال آدم ربایان طی تماس با خانواده گروگان، تقاضای ۸۰میلیون تومان وجه نقد کردند تا دختر آن ها را آزاد کنند. بنابراین گزارش حدود ساعت یک بعدازظهر، کارآگاهان با ردیابی های اطلاعاتی و کنترل مسیر حرکت آدم ربایان، موفق شدند با همکاری یکی از بسیجیان روستا، گروگان خردسال را در حالی که داخل ویرانه ای در اطراف روستای ده غیبی با دست و پای بسته رها شده بود، پیدا کنند.

با آزادی گروگان، عملیات وارد مرحله جدیدی شد. دختر خردسال که وضعیت روحی مناسبی نداشت از فردی نام برد که مشخص شد این فرد از شاگردان پدرش بوده است به همین خاطر بررسی های غیرمحسوس در این باره آغاز شد اما چند ساعت بعد کارآگاهان دریافتند که فرد موردنظر از ماجرای آدم ربایی اطلاعی ندارد. با پیچیده تر شدن پرونده گروگانگیری، سیر عملیات تغییر کرد و ساعتی بعد کارآگاهان به سرنخ های جدیدی دست یافتند که نشان می داد پسر جوان یکی از کارگرانی که در منزل پدر گروگان کار می کرد در این ماجرا نقش دارد.

این در حالی بود که گروهی از کارآگاهان اطراف خرابه(محل رها کردن گروگان) را تحت نظر قرار داده بودند ولی تا بعدازظهر هم هیچ کسی به سراغ دختر نیامد.

این گزارش حاکی است، کارآگاهان در یک قرار صوری با فردی که برای دریافت پول تماس می گرفت موفق شدند او را در بولوارفرودگاه مشهد دستگیر کنند.

این جوان همان «ایمان» فرزند کارگر پدر گروگان بود که خودروی خود را چند خیابان بالاتر از محل قرار پارک کرده بود. با کشف یک دسته گل از داخل خودروی متهم، او گفت: به خواستگاری دختری رفته بودم و قرار بود امشب مراسم بله برون برگزار شود گل را هم به این منظور خریده ام.

ایمان که ابتدا همه چیز را انکار می کرد با کشف چند سیم کارت از داخل خودرواش ساعت ۲بامداد لب به اعتراف گشود و همدست دیگرش را نیز لو داد. کارآگاهان شبانه به سراغ بهرام رفتند و او را نیز دستگیر کردند.

ایمان در ادامه اعترافات خود گفت: از حدود یک هفته قبل نقشه آدم ربایی را طراحی کردم. من به منزل گروگان که پدرم در آن جا کار می کرد رفت و آمد می کردم و از وضعیت مالی او باخبر بودم. اگرچه او آدم خیری بود و بارها به پدرم کمک کرده بود. چند روز قبل با دوستم(بهرام) در یک قهوه خانه قرار گذاشتم و ماجرا را برایش توضیح دادم. وی در پاسخ به این سوال که چرا بهرام را انتخاب کردی؟ گفت: او با آن که ۲۲سال دارد اما سابقه دار است و دوستان خلافکار زیادی دارد.

از سوی دیگر موتورسوار هم هست و زمینه ارتکاب جرم را داشت. اصل نقشه در قهوه خانه شکل گرفت. من می خواستم نزد خانواده عروس کلاس بگذارم و ۵-۴میلیون از این پول را در مراسم بله برون شاباش کنم. شب قبل از حادثه همه چیز را مرور کردیم. من خودروی پدرم را برداشتم و بهرام هم با موتور سر قرارمان در بولوار آزادی آمد. موتورش را قفل کرد و پس از آن که با چسباندن روزنامه، پلاک خودرو را پوشاندیم به مسیر حرکت سرویس مدرسه رفتیم و جلوی سرویس پیچیدیم.

بهرام رانندگی می کرد که من از خودرو پیاده شدم و دختر خردسال را ربودم. سرش را زیر داشبورد جا کردم و دوباره سر قرارمان رفتیم. آن جا بهرام سوار موتورش شد و رفت و من هم با خودرو دختربچه را به ویرانه ای در اطراف روستای ده غیبی بردم. چون روز سیزده بدر سال گذشته به آن جا رفته بودیم و می دانستم مکان مناسبی است و هیچ کس در آن اطراف تردد نمی کند.

«بهرام» متهم دیگر این پرونده نیز گفت: می خواستم برای دوستم کاری انجام بدهم. هزینه های زیاد و زیاده خواهی موجب شد تا به این اقدام دست بزنم. ما بیشتر تلفنی با هم در تماس بودیم و هیچ سراغی هم از گروگان نگرفتم. فقط می خواستیم به پول برسیم که نمی دانم چطور شد بعد از چند ساعت دستگیر شدیم در حالی که نقشه آدم ربایی را چند بار مرور کرده بودیم.

وي ادامه داد: در مسير حرکت آدم ربايي چسب پهن خريديم و دست و پاي دختر را با چسب و شال بستيم تا نتواند خود را نجات دهد.