حال امکانات‌مان خوب است؛ اما تو باور نکن
افکارنیوز گروه ورزشی:

فرهاد فخرآبادی / دوازده سال از شروع تلاش برای حرفه ای شدن فوتبال ایران می گذرد، طی این سالها مسئولان فدراسیون فوتبال و باشگاه ها همیشه مدعی این بودند که در راستای حرفه ای شدن قدم برداشته اند. اما به واقع وقتی به طور دقیق زوایای کار را نگاه می کنیم به این نکته می رسیم که علاوه بر اینکه در بُعد فنی در مقایسه با دوازده سال پیش پیشرفتی نداشته ایم بلکه در ابعاد سخت افزاری نیز کمترین پیشرفتی نتیجه تمام هزینه های میلیاردی نبوده است.

یکی از تاکیدات ورزش حرفه ای احترام به تماشاگر است، احترامی که هم شامل تماشاگران حاضر در ورزشگاه می شود و هم تماشاگرانی که از طریق تصاویر تلویزیونی دیدارهای ورزشی را تماشا می کنند. تمام کشورهای صاحب ورزش دنیا و به پیروی از آنها کشورهایی که قصد دارند ورزش را بطور حرفه ای دنبال کنند تمام امکانات خود را برای آسایش تماشاگران به کار می گیرند و تلاششان بر این است که روز به روز گامی بلندتر در این راستا بردارند. اما به نظر می رسد این روال در ایران به عنوان کشوری که سالها ادعای حرفه ای شدن دارد معکوس است.

ورزشگاه آزادی بزرگترین مجموعه ورزشی ایران و بدون شک شناخته شده ترین استادیوم فوتبال ایران را در اختیار دارد. استادیومی که میزبان بازی های ملی است و در طی سال بارها از سوی رسانه های جهانی مورد توجه قرار می گیرد. حال در ورزشگاهی که اینچنین تحت نظر است، تا چه اندازه در راستای حرفه ای شدن امکانات قدم برداشته شده است؟

طی سه مرحله پس از پیروزی انقلاب اسلامی قدم هایی در راستای حرفه ای شدن احترام به تماشاگران این ورزشگاه پیر برداشته شده است که در ابتدای کار این اتفاقات بسیار چشم نواز بوده است. اتفاق اول مربوط به نصب صندلی درطبقه اول ورزشگاه که افتتاحش مربوط به سال ۸۲ می شد؛ حرکت دوم نصب اسکوربرد بزرگ ورزشگاه در مهرماه ۸۳ و اقدام سوم نصب دوربین فوق حرفه ای عنکبوتی در اسفند ۸۹ بود.

وقتی که به این اقدامات و وضعیت امروز ورزشگاه آزادی نگاه می کنیم این نکته در ذهنمان تداعی می شود که شاید همه اقدامات انجام شده فقط نوعی حرکت خبری برای نشان دادن خیز روبه جلو ورزش ایران بوده است و پس از مدتی برخی دوستان دچار فراموشی شده اند که باید از آن حرکت به خوبی نگهدای کرد.

سکوهای ورزشگاه که همچنان اوضاع سابق را دارد و تنها طبقه اول ورزشکاه است که هر چند وقت یکبار مورد تعمیر قرار می گیرد و طبقه دوم به طور کامل فراموش شده است. زمانی که سکوهای شکسته طبقه دوم ورزشگاه از دوربین های رسانه ها مخابره می شوند بیینده تصور می کند که این تصاویر مربوط به پنجاه سال قبل است که هنوز صندلی ها وارد ورزشگاه ها نشده بودند.

تکنولوژی پر سر و صدای دیگر که در بازی ایران و آلمان افتتاح شد اسکوربرد ورزشگاه آزادی بود که در روزهای اول تماشاگران حاضر در ورزشگاه را به ذوق آورده بود. اما هر چه گذشت عملکرد این وسیله غول پیکر ضعیف تر شد، ابتدا بازی ها به بهانه سانسور تصاویر جنجال ساز با تاخیر چند ثانیه ای از طریق این صفحه پخش می شد و کم کم با لطف های فراوان کار به جایی رسید که از این تکنولوژی تنها به عنوان تابلو اعلان نتایج و نشان دادن صحنه های گل های به ثمر رسیده استفاده می شود. جالب اینجاست که صحنه گل ها هم با بدترین کیفیت ممکن پخش می شود.

اسپایدر کم یا همان دوربین عنکبوتی هم که در اسفند ماه ۸۹ با هزینه های نزدیک به یک و نیم میلیارد در حضور دکتر سعیدلو و با سر و صدای خبری فراوان بهره برداری شد عمرش بسیار کوتاه بود و این روزها هیچ اثری از آن در ورزشگاه بزرگ آزادی نیست. حتی در حرکتی جالب تمام پایه ها و کابل های این دوربین جمع آوری شده است تا خیال تماشاگران تلویزیونی راحت شود که دیگر اثری از پخش تصاویر زیبای این دوربین نخواهد بود.

حال سوال اینجاست که درآمد حاصل از اجاره ورزشگاه آزادی صرف چه مواردی می شود که روز به روز شاهد افت سخت افزاری این ورزشگاه هستیم ؟ حتما با این روند احترام به تماشاگری که در ورزشگاه های ما دیده می شود مسئولان ورزش ما توقع دارند به راحتی میزبان مسابقات بزرگ قاره ای و جهانی هم بشوند. تا مسئولان محترم یادشان نرفته است باید یادآوری کرد که مسابقات کشتی جام جهانی نزدیک است و بی شک هزاران رسانه خارجی آن مسابقات را پوشش خواهند داد. لطفا کمی به تماشاگران خارجی احترام بگذارید!