![گلوی خرابه(شعر)](https://cdn.afkarnews.com/thumbnail/a5lJoaEVjLeF/rDxJk2yoXn9KV7c7C6kDweJVxtu4cY7G2hzV_1efiJea1I30PYCuRomiTnpLuD5qXTYXaWKO8q0wfYWGdiJBEedZbU5YLDeVYD0YX-wlyO735mq7w9fiGQ,,/n00166024-b.jpg)
کوچکترین نبود ولی چند ساله بود
خونین ترین نبود ولی داغ لاله بود
هرکس که دید چهره ی او را قبول کرد
زهراترین کبود رخ بی قباله بود
صد بغض در گلوی خرابه شکفته شد
هر گوشه ی خرابه خودش باغ ناله بود
سرمست می شد از طبق و نعره می کشید
انگار سر نبود به دستش، پیاله بود
از دامنش بجای کفن استفاده شد
این سهم پاره پاره ی عمر سه ساله بود
از روز دفن گشتن خود احتیاط کرد
آری فقیه بود ولی بی رساله بود
شاعر: رضا جعفری
منبع: حروف مقطعه، گردآورنده:علی اکبر لطیفیان،ص ۱۰۸.