به گزارش افکارنیوز به نقل از خبرآنلاین، هر شب که نمایش ساقی در سالن اصلی تئاتر شهر به پایان میرسد، پشت صحنه میتوان تماشاگرانی را دید که مشتاقانه منتظر دیدن محمد رضا شیرخانلو هستند؛ کودکی شش ساله که با توجه به کارهای نمایشی و تلویزیونیاش، او را میتوان کوچکترین بازیگر ایران نامید.

شخصیت آیت(با بازی محمد رضا شیرخانلو) در نمایش دینی «ساقی» با کارگردانی امیر دژاکام، نشانه ایست بر مظلومیت، معصومیت، صداقت و حقانیت عقیده و مرامی که از ۱۴۰۰ پیش تا امروز اگرچه تحت فشار بوده، اما همواره گسترش هم یافته است. این کودک که در پایان نمایش «ساقی» از تشنگی و گشنگی جان می‌سپرد، نماد پاکی نهضت شیعیان امام علی(ع) است که محبتش به اهل بیت، در کنار استدلال‌های عقلی دیگر شخصیت‌های درام، راه درست را تبیین و روشن می‌کند.

محمد رضا شیرخانلو که مهر امسال به کلاس اول دبستان می‌رود، در چند ماه گذشته در دو نمایش، دو سریال و چند تله فیلم نقش آفرینی کرده است و از این نظر می‌توان او را از پر کار‌ترین بازیگران حال حاضر ایران دانست.

در تنظیم این گفتگو سعی کردیم تا حدی که امکان دارد، گفتار و لحن صحبت‌های محمد رضای کوچک، تا حد امکان حفظ شود.


محمد رضا شیرخانلو در نقش آیت، در بیشتر صحنه های نمایش «ساقی» حضور دارد.

چه شد که بازیگر شدی و در عرض کمتر از یک سال، این همه کار تلویزیونی و تئاتری را تجربه کردی؟

تابستان پارسال به کلاس بازیگری رفتم و بعدش مرا دیدند و خواستند تو نمایش «دزد آب» بازی کنم. اون اولین کار من بود که ازش خوشم آمد.

با آن کار فهمیدی که می‌توانی بازیگر شوی؟

قبلش می‌دونستم. من بازیگری رو خیلی دوست داشتم.

دوست داشتن که کافی نیست. خیلی از بچه‌ها فوتبال را هم دوست دارند، اما بیشترشان هیچ وقت بازیکن حرفه‌ای نمی‌شوند.

من کلاس فوتبال هم می‌رفتم، اما دیگه نرفتم.

چون دوستش نداشتی؟

اون رو هم دوست دارم، اما بازیگری بهتر است.

چرا؟

نقش بازی کردن رو دوست دارم، به نظرم مهمتره.

تا حالا چند تا فیلم بازی کرده‌ای؟

(از مادرش کمک می‌گیرد تا پاسخ بدهد) سریال «چک برگشتی» از سیروس مقدم که تو عید نوروز پخش شد، تو این فیلم، بچه امیر جعفری و بهاره رهنما بودم. بعدش تو تله فیلم «سفر زمان» کار آقای(شهاب) رضویان بازی کردم که هنوز پخش نشده است. تو سریال «دیوار» آقای مقدم و یک فیلم دیگر هم بوده‌ام.

بعد از بازی در این فیلم‌ها دوباره به تئا‌تر برگشتی. امیر دژاکام، کارگردان نمایش «ساقی» از قبل تو را می‌شناخت؟

با آقای(مرتضی) آقا حسینی که دستیار آقای دژاکام بود، تو نمایش «دزد آب» کار کرده بودم و او مرا به کارگردان معرفی کرد. آقای دژاکام سریال «چک برگشتی» را هم دیده بود و از من خواست تا در نمایش «ساقی» بازی کنم. چند جلسه رفتیم تمرین و آن وقت گفت که برای بازی خوب هستم.

هم روی صحنه تئا‌تر بازی کرده‌ای و هم مقابل دوربین فیلمبرداری رفته‌ای. کدامش سخت‌تر است؟

تئا‌تر.

چرا؟

تمرین زیاد دارد و مجبورم هر شب دو ساعت روی صحنه باشم. تو تئا‌تر استراحت نمی‌دهند.

یعنی خسته می‌شوی؟

نه خسته نمی‌شوم.

پس چی؟

تو فیلم هی استراحت می‌دهند و می‌توانم آن وقت بازی کنم. تو تئا‌تر این طور نیست. اون جا پشت دوربین می‌تونم ورجه وورجه کنم که تو تئا‌تر نمی‌ذارن.

این جور که می‌گی، تلویزیون و سینما را بیشتر از تئا‌تر دوست داری؟

نه. بیشتر دوست دارم تئا‌تر بازی کنم.

با اینکه سخت‌تر است، استراحت ندارد و نمی‌گذارند ورجه وورجه کنی؟

آره.

چرا؟

تئا‌تر زنده است. فیلم این طوری نیست.

کی این حرف را بهت یاد داده است؟

هیچ کس.

تئا‌تر زنده است، یعنی چی؟

هر شب جلوی تماشاگر بازی می‌کنی و اون‌ها رو می‌بینی. تماشاگر تلویزیون رو نمی‌شه دید.

شنیده‌ام تماشاگران نمایش «ساقی» هر شب بعد از اجرا پشت صحنه می‌آیند، تو را می بینند و از کارت تعریف می‌کنند. این را خیلی دوست داری؟

بعضی وقت‌ها نه.

چه وقت‌هایی؟

وقتی خیلی گیر می‌دهند و می‌خواهند مرا ببوسند، خوشم نمی‌آد. بعضی هم می‌آیند و ازم می‌خواهند دستمال گردنم را به آنان بدهم.

تو چه کار می‌کنی؟

(با خنده) از دست بعضی هاشان فرار می‌کنم.

اما تو چون خوب بازی می‌کنی، در واقع آنان دوستت دارند و با این کار‌ها می‌خواهند تشویقت کنند.

همان که گل می‌آورند و تشکر می‌کنند، خوبه.

شاید اینکه آخر نمایش از تشنگی می‌میری و تماشاگران را به گریه می‌اندازی، آنان بیش از اندازه دوست دارند محبتشان را ابراز کنند. از اینکه در نمایش «ساقی» می‌میری، ناراحت نمی‌شوی؟

اصلاً ناراحت نمی‌شوم. تازه از مردنم خوشحال هم می‌شوم، چون این نمایش در باره امام علی است.


مرگ آیت(با بازی شیرخانلو) در پایان نمایش «ساقی»، تراژدی سنگینی را رقم می زند

امام علی(ع) را چقدر می‌‌شناسی؟

بابا و مامانم خیلی در باره‌اش برایم حرف زده‌اند. تو پیش دبستانی هم خانم ما داستان‌هایی زیادی در باره امام علی برایمان گفت و شعر هم زیادی یادمان داد. امام علی بچه‌ها را خیلی دوست داشته و برایشان غذا می‌برده است. بچه‌ها هم امام علی را خیلی دوست داشته‌اند.

می‌خواهی بازیگری را ادامه بدهی؟

آره خیلی دوست دارم. اما شاید هم بازیگر شوم و هم کارگردان.

فیلم یا تئا‌تر؟

هر دوش، اما بیشتر تئا‌تر.

بزرگ شدی، می خواهی مثل کدام بازیگر بشوی؟

امیر یل ارجمند و امیر جعفری.

با ارجمند در نمایش «ساقی» و با جعفری در سریال «چک برگشتی» همبازی بوده‌ای. آنان دوستان تو هستند؟

آره. هر دوشون خیلی مهربون هستن.

دوست داری شبیه کدام کارگردان بشوی؟

آقای(امیر) دژاکام و آقای(سیروس) مقدم.

پدر و مادرت با بازیگر شدن تو مخالفتی ندارند. نمی‌گویند بهتر است درست را بخوانی؟

میگویند هم درست را بخوان و هم اگر خواستی، بازیگری را ادامه بده. پدر و مادرم خیلی به فکر من هستند و همیشه سر صحنه فیلمبرداری و بازی تو تئاتر، کنارم هستند تا تنها نباشم.