بازی تازه علیه اقتصاد ملی

یکی از مصادیق بارز این مقاومت، هجمه‌های اخیر به هلدینگ خلیج فارس است؛ مجموعه‌ای که با دارا بودن ۳۷ درصد سهام عدالت، نمایندگی بخشی از سرمایه مردم را بر عهده دارد. این مجموعه در دوره جدید، با اصلاح رویه‌های معاملاتی، بازنگری در قراردادهای گذشته، حذف ترک تشریفات در خرید تجهیزات و طراحی فرایندهای رقابتی برای قراردادهای آتی، در مسیر شفاف‌سازی گام برداشته است. طبیعی است که این روند، منافع برخی باندهای سنتی قدرت و ثروت را تهدید کند و واکنش‌هایی تند و شتاب‌زده را رقم بزند.

در همین فضای سخت و پیچیده اقتصادی، یک مجموعه فعال در حوزه بانکی و گردشگری نیز با پذیرش ریسک سرمایه‌گذاری کلان، وارد مسیر حمایت از تولید و بهبود وضعیت اقتصادی کشور شده است. این اقدام، در شرایطی که بسیاری از فعالان اقتصادی دست به عصا حرکت می‌کنند، قابل تحسین و شایسته حمایت است. اما با تأسف، همین حرکت جسورانه نیز با تخریب و هجمه برخی سیاستمداران مواجه شده؛ کسانی که شاید حتی تجربه اداره یک نانوایی را هم در کارنامه خود ندارند، اما به راحتی تصمیم‌های پیچیده و تخصصی را زیر سوال می‌برند.

در این میان، اظهارات یکی از نمایندگان مجلس که برخی او را در مسیر احمدی‌نژاد دوم شدن می‌دانند، با کلی‌گویی و ادبیاتی غیرکارشناسی، در همین پازل تخریب و ناامن‌سازی سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرد.

این اتفاق‌ها بی‌ارتباط با هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب نیست. ایشان بارها تأکید کرده‌اند که ایجاد ناامنی روانی برای سرمایه‌گذاران، خیانت به کشور است. از جمله در دیدار با فعالان اقتصادی فرمودند:

«اگر کسی سرمایه‌گذار را تهدید کند یا بترساند یا دلسرد کند، در واقع خیانت کرده است به کشور.»

تخریب هدفمند مدیران دولتی و راهبران بخش خصوصی، در این مقطع حساس، تنها یک نتیجه دارد: ضربه به اعتماد عمومی، فرار سرمایه و متوقف شدن چرخ تولید. این مسیر نه نقد است، نه رقابت سیاسی؛ بلکه اقدامی ضد منافع ملی و تهدیدی علیه امنیت اقتصادی کشور.

شفافیت شاید برای برخی گران تمام شود، اما امروز تنها راه نجات اقتصاد ایران، عبور از همین مسیر سخت است. باید انتخاب کرد: یا ایستادن کنار اصلاح‌طلبی واقعی در اقتصاد، یا همراه شدن با باندهایی که هر گامی به‌سوی سلامت را، تهدیدی برای خود می‌دانند.