محور مقاومت در آفریقا

یک رسانه اسرائیلی، اظهارات یک نماینده کنگره آمریکا را مستند نفوذ ایران در آفریقا خواند و از پولیساریا به‌عنوان گروهی نام برد که باید جلوی آن گرفته شود.

پایگاه یدیعوت آحارونوت در مطلبی در بخش دیدگاه‌های خود چنین منتشر کرد:

جو ویلسون نماینده کنگره ایالات متحده تنها یک نظر سیاست خارجی در توییتر منتشر نکرد؛ او یک فتیله ژئوپلیتیکی را روشن کرد. این نماینده ایالت کارولینای جنوبی در یک پست، خواستار اقدامی شد که باید سال‌ها پیش انجام می‌شد: تعیین جبهه پولیساریو به‌عنوان یک سازمان تروریستی. او با این اقدام، موضوعی را که بسیاری در واشنگتن از آن طفره می‌رفتند، آشکار کرد: ایران، حزب‌الله و حتی روسیه از مناقشه صحرای غربی برای نفوذ به عمق آفریقا استفاده می‌کنند. اکنون زمان آن است که نقاط را به هم متصل کنیم، همان‌طور که ویلسون به‌درستی خواستار آن شده است.

ویلسون در پست خود نوشت: «من با سناتور روبیو موافقم: خودمختاری واقعی تحت حاکمیت مراکش تنها راه‌حل عملی برای صحراست. من قانونی برای تعیین پولیساریو به‌عنوان تروریست ارائه خواهم کرد. ایران و پوتین از طریق پولیساریو در آفریقا جای پایی به دست می‌آورند. نقاط را به هم وصل کنید: محور تجاوز.»

این فقط یک توییت نیست؛ هشداری به دشمنان آمریکا و زنگ خطری برای سیاست‌گذاران این کشور است. صحرا دیگر صرفا یک منطقه مورد مناقشه نیست؛ این منطقه به خط مقدم محور شرارت و گروه نیابتی آن‌ها در صحرا، یعنی پولیساریو، تبدیل شده است.

باید این تظاهر را کنار بگذاریم که پولیساریو یک گروه جدایی‌طلب بی‌ضرر است. آن‌ها مبارزان آزادی‌خواه نیستند؛ آن‌ها مزدوران مورد حمایت ایران هستند (ادعای رسانه اسرائیلی) که از خاک الجزایر فعالیت می‌کنند، توسط نیروی قدس تهران تامین مالی می‌شوند، توسط نیروهای حزب‌الله آموزش می‌بینند و روزبه‌روز برای مسکو مفیدتر می‌شوند.

اطلاعات معتبر - از جمله گزارش‌های آمریکا و فرانسه - نشان می‌دهد که نیروهای حزب‌الله در اردوگاه‌های تندوف در الجزایر به آموزش جنگجویان پولیساریو پرداخته‌اند. رد پای ایران در این ماجرا کاملا مشهود است. هدف آن‌ها چیست؟ تضعیف مراکش، بی‌ثبات کردن شمال آفریقا و باز کردن راهی جدید برای نفوذ جهادی‌ها و اطلاعات دروغ روسیه.

در بخشی از گزارش ادعا شده است: این حدس و گمان نیست. سفیر سابق ایران در الجزایر، امیر موسوی - که به ارتباط با نیروی قدس شناخته می‌شود - پس از افشای انتقال کمک‌ها و تسلیحات ایران به واحدهای پولیساریو، توسط دولت الجزایر اخراج شد. زمان‌بندی این اتفاق نیز تصادفی نیست. در حالی که مراکش روابط خود را با اسرائیل و آمریکا عمیق‌تر می‌کند، محور ایران - حزب‌الله صحرای غربی را مکانی ایده‌آل برای تلافی می‌بیند.

در ادامه آمده است: نمی‌توان درباره پولیساریو صحبت کرد، بدون اشاره به حامی دولتی آن‌ها: الجزایر. پولیساریو بدون الجزایر وجود ندارد. اردوگاه‌های تندوف پناهگاه پناهندگان نیستند؛ آن‌ها مراکز نظامی برای پرورش جدیدترین نیروهای نیابتی ایران هستند. الجزایر به آن‌ها سلاح می‌دهد، پوشش دیپلماتیک فراهم می‌کند و با همسویی روزافزون با روسیه و چین، مشکلی با فعالیت مربیان حزب‌الله در خاک خود ندارد؛ تا زمانی که اسلحه‌ها به سمت مراکش نشانه روند.

بنابراین، باید صریح باشیم: تعیین پولیساریو به‌عنوان تروریست توسط آمریکا، پیامی دیپلماتیک به الجزایر نیز هست: یک طرف را انتخاب کنید؛ غرب یا محور جدید تهران-مسکو. جو ویلسون این بحث را ایجاد نکرد؛ او فقط به آن قدرت بخشید.

دولت ترام‍پ در سال ۲۰۲۰ حاکمیت مراکش بر صحرا را به رسمیت شناخت. از آن زمان، حمایت ۲حزبی (دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان) از این موضوع در حال افزایش است. مارکو روبیو خواستار حمایت قوی‌تر از طرح خودمختاری مراکش شد که اکنون آمریکا آن را «جدی، معتبر و واقع‌بینانه» می‌داند. اما کلمات دیگر کافی نیستند. صحرا به میدان نبردی برای نفوذ جهانی تبدیل شده و مخاطرات به‌سرعت در حال افزایش است. ایران پهپادهایی به متحدان خود در سراسر آفریقا می‌فرستد. روسیه عملیات‌هایی به سبک واگنر را در ساحل تأمین مالی می‌کند. و پولیساریو به عروسک خیمه‌شب‌بازی آن‌ها تبدیل شده است.

ویلسون اولین کسی است که این را با صدای بلند می‌گوید: ما دیگر با یک مسئله منطقه‌ای مواجه نیستیم، این یک تهدید برای امنیت ملی ایالات متحده است. فراموش نکنیم: مراکش یکی از قدیمی‌ترین متحدان آمریکا است. این پادشاهی اولین کشوری بود که استقلال آمریکا را در سال ۱۷۷۷ به رسمیت شناخت. امروز، مراکش یکی از معدود کشورهای عربی است که طرفدار غرب، حامی اسرائیل و مخالف ایران است.

مراکش میزبان رزمایش‌های نظامی آمریکا است، اطلاعات را با واشنگتن به اشتراک می‌گذارد، با تروریسم در سراسر ساحل مبارزه می‌کند و به‌عنوان سدی در برابر موج جهادی‌ها از جنوب ایستاده است. در مقابل، پولیساریو بی‌ثبات می‌کند، جوانان را در اردوگاه‌های تندوف رادیکال می‌سازد، همکاری منطقه‌ای را متوقف می‌کند و اکنون به پایگاهی برای نفوذ ایران تبدیل شده است.

در حالی که اروپا تردید می‌کند، آمریکا می‌تواند پیشگام شود. اسپانیا و فرانسه به دلیل سیاست‌های داخلی و باج‌خواهی گازی الجزایر فلج شده‌اند. اتحادیه اروپا، طبق معمول، در بروکراسی خود گیر کرده است.

به همین دلیل است که اقدام ویلسون بسیار مهم است: او سکوت را می‌شکند، اقدام را اجباری می‌کند و این سوال را به‌وضوح پیش روی کنگره قرار می‌دهد: آیا اجازه می‌دهیم ایران و روسیه پرچمی در شمال آفریقا برافرازند؟ یا پیش از آنکه این تهدید گسترش یابد، جلوی آن را می‌گیریم؟

جو ویلسون فقط نقاط را به هم وصل نکرد—او کل نقشه را ترسیم کرد. این نقشه مسیری روشن از تهران به تندوف و به سوی تروریسم (ادعای رسانه اسرائیلی) را نشان می‌دهد؛ هر گام توسط همان رژیم‌هایی تامین مالی می‌شود که ما ۲ دهه با آن‌ها مقابله کرده‌ایم. در نبرد برای آینده آفریقا، صحرای غربی یک حاشیه نیست؛ خط مقدم است. و با اظهارات ویلسون، آمریکا فرصتی برای موضع‌گیری دارد