مذاکره غیر مستقیم برای عیارسنجی آمریکا

اصرار جمهوری اسلامی ایران بر پرهیز از مذاکره مستقیم با ایالات متحده، ریشه در تجاربی تلخ و مشاهداتی دقیق از رفتار و منش سیاست‌مداران آمریکایی دارد؛ خاصه شخصیت جنجالی و نمایش‌گرای دونالد ترامپ. واقعیت آن است که ترامپ نه با نیت حل‌وفصل اختلافات، بلکه برای کسب اعتبار رسانه‌ای و تثبیت چهره‌ای مقتدر از خود، پای به میدان گفت‌وگو می‌نهد. رویکرد وی در ملاقات نمایشی با رهبر کره شمالی، و تحقیر رئیس‌جمهور اوکراین در انظار جهانیان، نمونه‌های روشنی از این گونه رفتار نمایشی‌اند؛ رفتاری که با روح دیپلماسیِ مبتنی بر احترام و انصاف، فرسنگ‌ها فاصله دارد.

بدین ترتیب، بدیهی است که ایران در مواجهه با چنین رویکردی، با احتیاط قدم برداشته و از درِ مذاکره مستقیم وارد نشود. افزون بر آن، خاطره خروج یک‌جانبه ایالات متحده از توافق هسته‌ای در دوره نخست زمام‌داری ترامپ و نقض آشکار تعهدات، زنگ هشدار دیگری بود که نشان داد اعتماد به وعده‌های آمریکا، سرانجامی جز زیان نخواهد داشت. آنان نه‌تنها به مفاد توافق پایبند نماندند، بلکه با طرح خواسته‌هایی فراتر از توافق، نظیر محدودیت در حوزه موشکی و سیاست‌های دفاعی، نشان دادند هدفی جز تضعیف استقلال و توانمندی ایران ندارند.

در چنین فضایی، اتخاذ مسیر مذاکره غیر مستقیم، نه نشانه ضعف، بلکه تمهیدی هوشمندانه برای سنجش میزان صداقت طرف آمریکایی است. از خلال این واسطه‌گری، می‌توان دریافت که آیا آمریکا به‌دنبال بهره‌برداری تبلیغاتی است یا آن‌که قصد گفت‌وگویی واقعی، محترمانه و منطبق با منافع متقابل دارد. ایران بارها ثابت کرده که در مسیر هسته‌ای، اهدافی صلح‌آمیز را دنبال می‌کند؛ فتوای رهبر انقلاب و همکاری‌های مکرر با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شاهدی روشن بر این مدعاست. از این‌رو، هرگونه مذاکره‌ای، باید با حفظ عزت و حقوق ملت ایران، و نه از سر فشار و فریب، صورت پذیرد.