![چرا پسر شاه خائن به کنفرانس مونیخ دعوت نشد؟](https://cdn.afkarnews.com/thumbnail/8vhy18F4NqC9/rDxJk2yoXn9KV7c7C6kDweJVxtu4cY7G2hzV_1efiJea1I30PYCuRqolFhYjlGcmXTYXaWKO8q0wfYWGdiJBEedZbU5YLDeV_IwYYTgU3nrW41bi53Z6sg,,/%D8%B1%D8%B6%D8%A7+%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C.jpg)
دعوت نکردن از « رضا پهلوی » فرزند شاه مخلوع، برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ و تأکید مسئولان این کنفرانس درباره مشورت با دولت آلمان، میتواند نشانهای از تغییر رویکرد برلین در قبال برخی از گروههای اپوزیسیون ایرانی باشد؛ جریانهایی که با وجود ادعای نمایندگی ایرانیان خارج از کشور، در واقع اقلیتی پرسروصدا هستند که صدای اکثریت فرهیخته را به حاشیه راندهاند.
کنفرانس امنیتی مونیخ طبق روایت رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، اعلام کرده است که دعوت از «رضا پهلوی» تنها بهصورت غیررسمی مطرح بوده و پس از مشورت با دولت آلمان، تصمیم گرفته شد که این دعوت، رسمی نشود؛ موضوعی که خود بیانگر پروژه گسترده لابیگری اقلیت پرسروصدا برای حضور در این کنفرانس و اعمال فشار بر نهادهای آلمانی است.
اپوزیسیون خشونتطلب خارج از کشور طی سالهای اخیر با نفوذ در رسانهها و محافل سیاسی غربی، تلاش کردهاند خود را بهعنوان نماینده تمام ایرانیان مقیم معرفی کنند. این در حالی است که بیشتر ایرانیان مقیم خارج، کسانی که برخی تحلیلگران از آنها بهعنوان «اکثریت خاموش» یاد میکنند و اغلب از ورود به بحثهای سیاسی پرهیز میکنند، از این گروهها فاصله گرفته و آنها را نماینده خود نمیدانند.
نوع واکنش و فحاشی این گروه به برخی مقامات آلمانی در فضای مجازی طی ساعات اخیر، پس از آنچه پسگرفتن دعوت خوانده میشود، خود گواه دیگری بر رفتارهای خشونتطلبانه و فشارهای غیردموکراتیک این اقلیت است. این در حالی است که بهنظر میرسد از ابتدا نیز دعوت رسمی و قطعی از پهلوی در کار نبوده است.
واقعیت این است که بسیاری از ایرانیان مقیم خارج، بهویژه در اروپا، نه تنها دلبسته به وطن خود هستند، بلکه با تلاش در حوزههای علمی، فرهنگی و اقتصادی، نقشی مثبت و سازنده در جامعه میزبان ایفا میکنند. اما هراس از هجمههای گسترده گروههای اپوزیسیون خشونتطلب که هر صدای متفاوتی را بهشدت سرکوب میکنند، باعث شده است تا اکثریت فرهیخته ایرانیان خارج از کشور سکوت اختیار کنند.
این اقلیت پرسروصدا، که عمدتاً با پروژههای رسانهای و حمایتهای مالی خارجی به فعالیت خود ادامه میدهند، نه تنها بهدنبال ثبات و آرامش در ایران نیستند، بلکه تنها با تشدید ناآرامیها و خشونت در داخل ایران، بقای خود را تضمین میکنند. برای آنها، هر تنش، هر اعتراض و هر بحران، فرصتی برای ادامه فعالیت و دریافت حمایتهای مالی است.
پیشتر نیز صحنههای متعددی از هتاکی این گروه به ایرانیانی که با وطن خود در ارتباط هستند، در انتخابات شرکت میکنند و برای آینده کشورشان تلاش میکنند، مشاهده شده است.
تغییر رویکرد مقامهای اروپایی
نشانههای اخیر حاکی از آن است که مقامهای آلمانی و نهادهای اروپایی، که همواره میزبان این گروههای پرهیاهو بودند، اکنون به این درک رسیدهاند که حمایت از اپوزیسیون خشونتطلب، نه تنها به بهبود شرایط منجر نمیشود، بلکه تهدیدی برای امنیت و ثبات جوامع میزبان نیز بهشمار میآید.
آلمان بهعنوان میزبان بزرگترین جامعه ایرانی در اروپا، با موجی از شکایات و نگرانیها از سوی ایرانیان فرهیخته و مقیم این کشور مواجه شده است که از رفتارهای توهینآمیز و تهدیدآمیز این گروههای تندرو، بهویژه در فضای مجازی، به ستوه آمدهاند.
بسیاری از این ایرانیان که از خشونت و سیاستزدگی بیزارند، معتقدند که فعالیتهای این گروههای اقلیت، چهرهای نادرست از جامعه ایرانیان مقیم خارج به نمایش میگذارد و به شکاف میان ایران و ایرانیان مقیم خارج دامن میزند.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا محافل رسمی در اروپا به شناخت درستی از این گروهها و اشخاص رسیدهاند و با تغییر احتمالی رویه، فضایی برای شنیده شدن صدای اکثریت ایرانیان فراهم خواهند کرد؟ نمونه مونیخ شاید آغاز این مسیر باشد.