1. در شرایط کنونی، ارزیابی دقیق از دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری منتخب و سیاستمداری که پیشتر نیز بر مسند قدرت بوده است، دشوار مینماید. هرچند میتوان بر اساس تجربههای پیشین و بیانات او در دوران نامزدی و ریاستجمهوری گذشتهاش تحلیلهایی ارائه کرد، اما قضاوت قطعی درباره سیاستها و رویکردهای آتی او، نیازمند مشاهده دقیقتر اقدامات و گفتار او در مقام قدرت است. آنچه مسلم است، سمتوسوی تصمیمات ترامپ در آینده تعیینکننده مسیر تعامل یا تقابل خواهد بود.
2. در فضای کنونی، بحث ازسرگیری مذاکرات ایران و آمریکا بار دیگر به موضوعی پررنگ در عرصه رسانهها بدل شده است. مذاکره با آمریکا امری ممکن است، مشروط بر آنکه ایران خواستههای آمریکا را بپذیرد. اما مشکل اصلی در اینجاست که بسیاری از مطالبات آمریکا برای ایران غیرقابلقبول است. هرگاه اصول سهگانه عزت، حکمت و مصلحت ایجاب کند، ایران آمادگی گفتوگو حتی با ترامپ را خواهد داشت. بااینحال، باید توجه داشت که مذاکره لزوماً به معنای توافق نیست؛ ممکن است مذاکراتی انجام شود، اما به نتیجهای نینجامد.
3. در چهار دهه گذشته، ایران همواره به نوعی در حال مذاکره با آمریکا بوده است. این مذاکرات عمدتاً غیرمستقیم و گاه به صورت بسیار محدود، مستقیم بودهاند. از سوی دیگر، بیشتر این تعاملات در قالب مذاکرات چندجانبه صورت گرفته و تعداد مذاکرات دوجانبه بسیار معدود بوده است. به نظر میرسد در دوران ریاستجمهوری مجدد ترامپ، این مسیر ادامه یابد؛ هرچند احتمال دستیابی به توافقی مشابه برجام در این فضا بسیار کمرنگ است.
4. بااینحال، در وضعیت کنونی، نمیتوان به آینده تعاملات با دیدی خوشبینانه نگریست. آینده این تعاملات به عملکرد ترامپ و پاسخ ایران به شرایط جدید وابسته است. آنچه مسلم است، حتی در صورت نبود مذاکرات رسمی، رویکرد ایران همچنان بر ادامه مسیر دیپلماتیک به نوعی از انواع استوار خواهد بود.
5.ترامپ در رفتار سیاسی خود از منطق صلح رومی بهره میگیرد؛ او صلح را از طریق قدرتنمایی و تهدید نظامی دنبال میکند. او میکوشد با نمایش اقتدار و تهدیدهای سخت، طرف مقابل را به پذیرش خواستههای خود وادارد. درعینحال، نمیتوان شخصیت نمایشی ترامپ را نادیده گرفت. بسیاری از تهدیدات او، بیش از آنکه واقعی باشند، ابزاری برای جلب توجه و شوآف سیاسیاند. بنابراین، هرچند نباید تهدیدات او را نادیده گرفت، اما نباید آنها را کاملاً قطعی و مطلق نیز دانست.
6.ترامپ در کنار تهدیدهایش، گاه وعدههایی را نیز مطرح میکند که ممکن است برای برخی وسوسهانگیز به نظر برسد. اما باید میان تهدیدهای او و وعدههایش، تعادلی دقیق برقرار کرد و به ماهیت سیاستورزی او با نگاهی نقادانه و منطقی نگریست. در نهایت، واقعگرایی در تحلیل رفتار ترامپ و احتیاط در تصمیمگیریهای آتی، ضرورتی است که نمیتوان از آن غافل شد. رویکرد ترامپ، تلفیقی از تهدید و تعامل است که در برخی موارد نتایج خاصی به همراه داشته، اما در مجموع، اعتماد به سیاستهای او نیازمند دقت و هوشیاری مضاعف است.