آینده مبهم روابط ایران و آمریکا با سفر گروسی به تهران

در مواجهه با تهدید فزاینده‌ای که با گردهمایی شخصیت‌های ضدایرانی در اطراف دونالد ترامپ در حال شکل‌گیری است، ایران تلاش دارد یک سپر دفاعی دیپلماتیک در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی ایجاد کند. این استراتژی به‌طور ویژه بر تقویت همکاری‌ها با همسایگان عرب، از جمله عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی متکی است. علاوه بر این، نشانه‌هایی وجود دارد که تهران آماده است در حوزه برنامه هسته‌ای به توافقاتی با غرب دست یابد.

رسانه‌ها به‌شدت درباره نیت‌های ایران گمانه‌زنی می‌کنند. به‌عنوان مثال، شبکه اسکای نیوز عربی گزارش داده است که ایران تصمیم گرفته است انتقام حملات اسرائیل در تاریخ ۲۶ اکتبر را تا زمان آغاز به کار ترامپ در کاخ سفید به تعویق بیندازد. همچنین گزارش دیگری مدعی است که تهران پیش‌نویس توافقی با واشنگتن تهیه کرده است که بر اساس آن، گروه‌های مقاومت عراقی تهدید علیه مواضع آمریکا و اسرائیل را متوقف خواهند کرد.

بر اساس این گزارش، عراق در مقابل این توافق، متعهد شده است شورشیان کرد که از خاک عراق به ایران حمله می‌کنند، خلع سلاح کند. این پیام از طریق قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق، به همتای ایرانی وی منتقل شده است. این اقدام پس از گفت‌وگوی محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا انجام شد. السودانی در این گفتگو نگرانی خود را از تبدیل شدن عراق به میدان نبرد در صورت وقوع جنگ گسترده میان ایران و اسرائیل ابراز کرد.

رایزنی‌های هسته‌ای ایران و سفر رافائل گروسی به تهران

با نزدیک شدن به مراسم تحلیف دونالد ترامپ در تاریخ ۲۰ ژانویه، گمانه‌زنی‌ها در رسانه‌ها پیرامون تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی ادامه دارد. اما یک موضوع که جای هیچ حدس و گمانی ندارد، سفر اخیر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران است. گروسی روز چهارشنبه وارد تهران شد و در روز پنج‌شنبه با مسعود پزشکیان رئیس جمهور، عباس عراقچی وزیر خارجه و محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران دیدار و گفتگو کرد. این نخستین سفر گروسی به ایران از ماه مه تاکنون است، اما انتظارات چندانی از آن وجود ندارد.

در ماه سپتامبر، رافائل گروسی در دیدار با عباس عراقچی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک اعلام کرد که ایران ظاهراً آماده است به‌صورت جدی درباره مسائل مورد مناقشه وارد مذاکره شود. گروسی که به‌عنوان یک دیپلمات باتجربه و متخصص مسائل هسته‌ای، پنج سال پیش به ریاست آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منصوب شد، گاهی به داشتن «خوش‌بینی بیش از حد» و ارائه گزارش‌های نرم درباره ایران متهم شده است.

با این حال، گروسی در شرایط کنونی توهمی نسبت به وضعیت ندارد. ایران اخیراً گروه کارشناسان بازرسی آژانس را اخراج کرده و مقدار قابل‌توجهی اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنی‌سازی کرده است که هر دو مورد نقض آشکار توافق برجام محسوب می‌شوند. علاوه بر این، برخی مقامات ارشد ایرانی از جمله نمایندگان مجلس، در هفته‌های اخیر صحبت‌هایی درباره لزوم بازنگری در دکترین هسته‌ای کشور مطرح کرده‌اند.

موضع ایران در برابر تهدیدات هسته‌ای و واکنش به قطعنامه‌های احتمالی

از سال ۲۰۱۰، آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، فتوایی صادر کرده که تسلیحات کشتار جمعی را مغایر با اصول اسلامی دانسته و به‌طور شرعی ممنوع اعلام کرده است. این حکم که از منظر مقام رهبری الزام‌آورتر و مهم‌تر از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای است، همواره به‌عنوان سندی برای اثبات عدم تمایل ایران به توسعه تسلیحات هسته‌ای مورد استناد قرار گرفته است.

با این حال، در ماه مه، کمال خرازی، مشاور سیاست خارجی رهبر ایران، هشدار داد که هرگونه تهدید علیه موجودیت ایران می‌تواند منجر به بازنگری در دکترین هسته‌ای کشور شود. این موضع‌گیری در چهارشنبه گذشته بار دیگر توسط محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، مورد تأکید قرار گرفت. محمد اسلامی اعلام کرد: «هرگونه قطعنامه‌ای که با هدف مداخله در امور هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران صادر شود، بدون شک با اقدامات متقابل و فوری مواجه خواهد شد.»

به‌نظر می‌رسد اشاره محمد اسلامی به برنامه‌ای از سوی آلمان، فرانسه و بریتانیا باشد که قصد دارند در نشست هفته آینده شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، قطعنامه‌ای ارائه دهند. در این قطعنامه از گروسی خواسته شده است به جای گزارش‌های مختصر دوره‌ای، گزارشی جامع و دقیق از تمامی تخلفات ایران ارائه دهد. ایران نگران است که چنین گزارشی بتواند زمینه‌ساز بازگشت تحریم‌های بین‌المللی توسط شورای امنیت سازمان ملل باشد؛ تحریم‌هایی که بخش عمده‌ای از آنها پس از امضای توافق هسته‌ای به حالت تعلیق درآمده بود.

فرایند بازگشت خودکار تحریم‌ها و تاثیر آن بر ایران

فرآیند «بازگشت خودکار تحریم‌ها» (مکانیزم ماشه) که در متن توافق هسته‌ای آمده است، اجازه می‌دهد هر یک از کشور‌های امضاکننده توافق، بدون امکان وتوی اعضای دائم شورای امنیت، این مکانیزم را فعال کنند. با این حال، تاکنون هیچ‌یک از امضاکنندگان توافق این فرآیند را آغاز نکرده‌اند، زیرا این اقدام به معنای لغو کامل توافق خواهد بود.

در دوره ریاست‌جمهوری قبلی، دونالد ترامپ تلاش کرد این مکانیزم را به اجرا درآورد، اما درخواست او به دلیل خروج آمریکا از توافق در مه ۲۰۱۸ رد شد. از آن زمان، آمریکا دیگر به عنوان یک کشور امضاکننده توافق شناخته نمی‌شد و حق استفاده از بند بازگشت خودکار تحریم‌ها را نداشت. در واکنش، ترامپ سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران را با اعمال فهرستی بلندبالا از تحریم‌های سختگیرانه اجرایی کرد. این بند از توافق سال آینده منقضی می‌شود. با این حال، حتی اگر امضاکنندگان بخواهند پیش از موعد آن را فعال کنند، بعید است تأثیر قابل‌توجهی بر ایران بگذارد، زیرا تحریم‌های آمریکا به مراتب شدیدتر هستند. در نتیجه، تاکنون هیچ شرکت بزرگ بین‌المللی جرات نکرده است این تحریم‌ها را نقض کند، حتی اگر از نظر قانونی ملزم به رعایت آنها نباشد.

در عین حال، منطقی است میزان واقعی تهدیدی که دولت ترامپ برای ایران ایجاد می‌کند، زیر سؤال برده شود. در سال ۲۰۱۹، تنها یک سال پس از خروج از توافق، ترامپ اعلام کرد: «کاری که آنها باید انجام دهند این است که با من تماس بگیرند، بنشینیم و به یک توافق عادلانه برسیم. ما فقط نمی‌خواهیم آنها سلاح هسته‌ای داشته باشند. این خواسته زیادی نیست و ما به آنها کمک می‌کنیم که به شرایط خوبی بازگردند.»

ایران، استراتژی دیپلماتیک منطقه‌ای و آینده روابط با ترامپ

اظهارات تقریباً آشتی‌جویانه دونالد ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری، بسیاری از مقامات ارشد دولت او، از جمله تیم سیاست خارجی‌اش را غافلگیر کرد. این اظهارات که پس از مواضع سختگیرانه مایک پومپئو، وزیر امور خارجه مطرح شد، تغییر محسوسی در استراتژی آمریکا در قبال ایران به نظر می‌رسید. پومپئو پیشتر با ارائه یک اولتیماتوم ۱۲ بندی، خواستار توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم، پایان حمایت ایران از گروه‌هایی مانند حماس و حزب‌الله، خروج نیرو‌های ایرانی از سوریه و توقف برنامه‌های موشکی ایران شده بود.

اکنون، سؤالاتی اساسی درباره رویکرد دولت ترامپ در آینده مطرح است: آیا ترامپ به استراتژی سختگیرانه‌ای مانند خروج از توافق هسته‌ای ادامه خواهد داد یا به دنبال دستیابی به یک «توافق عادلانه» با ایران خواهد بود؟ همچنین مشخص نیست که آیا سند ۱۲ بندی پومپئو دوباره مطرح می‌شود یا ترامپ این بار به دستاوردی محدودتر و واقع‌بینانه‌تر رضایت خواهد داد. از سوی دیگر، فرضیه‌ای مبنی بر اینکه اسرائیل با چراغ سبز آمریکا تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار دهد، همچنان نیاز به اثبات دارد. با توجه به سیاست‌های ترامپ در دوره اول، او از جنگ تمام‌عیار در خاورمیانه که می‌تواند آمریکا را به مداخله مستقیم نظامی وادارد، اجتناب خواهد کرد.

ایران نیز در این مدت استراتژی دیپلماتیکی مبتنی بر ترمیم روابط با کشور‌های منطقه، به‌ویژه کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس، اتخاذ کرده است. این استراتژی تاکنون موفقیت‌آمیز بوده است. ایران روابط خود را با امارات متحده عربی  و عربستان سعودی احیا کرده و به عضویت انجمن عربی-اسلامی درآمده است که با هدف پایان دادن به جنگ غزه و پیشبرد راه‌حل دو کشور برای مناقشه فلسطین و اسرائیل، توسط ریاض تأسیس شده است.

ایران از این طریق توانسته سپری دیپلماتیک برای خود ایجاد کند و شکاف‌هایی در تقسیم‌بندی سنتی منطقه میان کشور‌های طرفدار و مخالف آمریکا به وجود آورد. این تحولات نشان می‌دهد که ایران در تلاش است تا ضمن کاهش تنش‌ها، موقعیت استراتژیک خود را در منطقه تقویت کند و فشار‌های بین‌المللی را مدیریت نماید. این روابط جدید نیز تنها به خاورمیانه محدود نمی‌شوند. هدف آنها آغاز یک گفتگوی راهبردی مهم‌تر با ایالات متحده است که هدف نهایی آن برداشتن تحریم‌ها می‌باشد. ایران چندین کارت چانه‌زنی در دست دارد، از جمله توانایی پایان دادن به جنگ در لبنان، بازگشایی مسیر‌های آزادانه دریایی در دریای سرخ و از همه مهم‌تر، مذاکره بر سر برنامه هسته‌ای خود.

در این مرحله، با توجه به اینکه دونالد ترامپ رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده هنوز اظهار نظری نکرده، به نظر می‌رسد تهران همچنان کارت‌های خود را نزدیکی سینه نگه داشته است. قطعاً هنوز خیلی زود است که درباره چشم‌انداز روابط میان ایران و آمریکا گمانه زنی کنیم. با این حال، یادآوری این نکته ضروری است که یکی از موانع اصلی در مسیر رسیدن به توافق هسته‌ای جدید در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن، درخواست تهران برای ضمانت‌هایی بود که هیچ دولت آینده‌ای این توافق را نقض نکند. بایدن حاضر بود تضمین کند که در طول دوران ریاست‌جمهوری خود توافق نقض نخواهد شد، اما به طرف ایرانی توضیح داد که نمی‌تواند کنگره را مجبور به تصویب قانونی برای این ضمانت‌ها کند و یا از جانب رئیس‌جمهور بعدی قولی بدهد. اکنون ترامپ، همان کسی که باعث شد ایران این ضمانت‌ها را بخواهد، رئیس‌جمهور بعدی خواهد بود. سؤال اصلی این است که چه کسی نخستین گام را در تماس با دیگری برخواهد داشت.