ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهوری فدراسیون روسیه، در روز ۱۶ سپتامبر (۲۶ شهریور) دستور داد تعداد منظم ارتش روسیه با افزایش ۱۸۰ هزار سرباز جدید، تعداد کل نیروهای مسلح به ۲.۳۸ میلیون نفر افزایش یابد که مقرر است از این میزان ۱.۵ میلیون نفر از این نیروها سرباز باشند. بر این اساس در صورت تحقق این دستور و فراخوان نظامی این کشور پس از چین به دومین ارتش بزرگ جهان تبدیل میشود.
این افزایش نیروهای ارتش، باعث میشود روسیه از نظر تعداد سربازان رزمی فعالی که در اختیار دارد از ایالات متحده و هند سبقت بگیرد و تنها در رده دوم قرار گیرد.
این اقدام، سومین باری است که پوتین از زمان گسیل ارتش خود به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، ردههای ارتش را افزایش و در حالی صورت میگیرد که نیروهای روسی در شرق اوکراین در بخشهایی از خط مقدم گسترده ۱۰۰۰ کیلومتری (۶۲۷ مایلی) پیشروی میکنند و تلاش میکنند نیروهای اوکراینی را از منطقه استان کورسک، عقب برانند.
اگرچه امروز روسیه جمعیتی بیش از سه برابر جمعیت اوکراین دارد و با موفقیت داوطلبان را با قراردادهای پرسود برای جنگ در اوکراین جذب کرده، اما مانند کیف، متحمل خسارات سنگین در میدان نبرد شده و هیچ نشانهای از پایان جنگ در آینده نزدیک، وجود ندارد.
پوتین پیشتر و در سال ۲۰۲۲، دو بار دستور افزایش رسمی در تعداد نیروهای رزمی را داد که در مجموع این دو دستور ۳۰۰ هزار نفر نیروی جدید به ارتش این کشور محلق شد. با این حال، دهها هزار نفر مشمول سربازی را وادار به فرار از کشور کرد.
اما گویا این بار، کرملین گفته است که در حال حاضر هیچ بسیج جدیدی برنامه ریزی نشده است و این دستور در رابطه با کسانی است که برای جنگ در اوکراین ثبت نام میکنند.
به نظر میرسد اعلام مسکو مبنی بر افزایش چشمگیر تعداد نیروهای ارتش روسیه با ۱۸۰ هزار سرباز جدید، افزایش قابل توجهی در توان رزمی روسیه علیه ارتش اوکراین ایجاد و حداقل دستاوردهای کیف در چند ماه گذشته را معکوس کند. در ظاهر، نیرویی متشکل از ۱.۵ میلیون سرباز فعال باید بتواند اوکراینیها را وادار به عقب نشینی کند. با این حال، وضعیت موجود به این سادگیها نیست.
نیروی جدید نیاز به آموزش دارد، روندی که طبق برخی گزارشها برای سربازان روسی معمولا تا ۱۲ ماه طول میکشد و با شروع برنامه در دسامبر سال جاری میلادی، به این معنی است که اکثر این نیروها تا پایان سال ۲۰۲۵ آماده نبرد نخواهند بود.
علاوه بر این، نیروهایی که قرار است جذب شوند، از نیروی کار غیرنظامی جذب میشوند که بدون شک ضربه بیشتری به اقتصاد و روحیه روسیه وارد میکند. این واقعیت که روسها بیش از دو سال و نیم است که به شدت در اوکراین میجنگند و هنوز به انگیزههای استخدام گسترده نیاز دارند، باعث ایجاد ناراحتی در همه بخشهای جامعه خواهد شد. بنابراین، این دستور میتواند در میان جامعه روس، یک بحران اعتماد ایجاد کند، حتی اگر افزایش واقعی نیرو برای یک سال دیگر باشد.
بدیهی است که روسها آسیب احتمالی به روحیه غیرنظامی و نظامی را درک میکنند. آنها همچنین میدانند که هیچ بازدهی در میدان نبرد به این زودیها آشکار نخواهد شد.
تمایل مسکو برای تحمل مشکلات بالقوه داخلی احتمالا مبتنی بر این امید است که افزایش نیرو دشمنان خارجی روسیه را مرعوب کند. ایالات متحده نیز به دنبال یک توافق صلح است که مستلزم وادار کردن اوکراین به اعطای برخی امتیازات ارضی به روسیه باشد و ناتو احتمالا با چنین ترتیبی همراه خواهد بود. با این حال، اوکراینیها بسیار محتاط هستند و با توجه به تلفات روسیه و تحولات جنگ، شانس معقولی برای ادامه ممانعت از پیشرفت روسیه میبینند. ماندن در این دوره یک انتخاب برای اوکراین است.
در سوی دیگر، یک نیروی جنگی بزرگتر ممکن است اوکراینیها را مجبور به عقب نشینی کند و حداقل نشان میدهد که روسیه آماده است تا تعداد زیادی نیرو را متعهد کند تا طرف مقابل را مجبور به پذیرش شرایط خود نماید. در مقابل این موضوع، اعلام عمومی افزایش تعداد نیروهای مسلح ممکن است باعث ناراحتی روسیه شود و نشاندهنده یک جنگ طولانی است.