سه سال از بازگشت طالبان به کابل میگذرد و این جریان تلاش دارد در عرصه داخلی و خارجی بر مشکلات فائق آید. یکی از این مشکلات، مساله به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه ملل است که البته در این راستا آنها سعی کردهاند در این مدت با کشورهای همسایه و سایر دولتها ارتباطات خود را نزدیک کند تا در نهایت بتواند علاوه بر تقویت روابط سیاسی، مناسبات اقتصادی و تجاری خود را هم قوت ببخشد. این در حالی است که مطالبه جهانی از مقامات طالبان در محورهای مختلفی همچنان جریان دارد که موضوع زنان، تشکیل حکومت فراگیر، حقوق بشر و حتی برخورد با کشت خشخاش و موادمخدر بخشی از آن به حساب میآید. از سوی دیگر، موضوع مهاجران این کشور هم مطرح است که بخش عمده آنها در کشورهای همسایه افغانستان بهخصوص ایران حضور دارند و بهموازات آن مساله حقابه، امنیت مرزی و مسائل دوجانبه میان کابل و تهران هم از موضوعات دیگر است. بر همین اساس و برای پاسخ به برخی سوالها به گفتوگو با ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان پرداختیم که به شرح زیر از نظر میگذرد:
سه سال از روی کار آمدن طالبان بهعنوان حکومت سرپرست افغانستان میگذرد و بسیاری از کشورها همچنان آن را در عرصه بینالمللی به رسمیت نمیشناسد. چرا با گذشت سه سال همچنان این مشکل به قوت خود باقی است؟
در این خصوص سه موضوع مهم وجود دارد. نخست اینکه تعامل امارت اسلامی با کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی یک نوع رابطه و تعامل رسمی به حساب میآید. دوم آنکه، کشورهایی که در اشغال افغانستان مشارکت داشتند در شرایط کنونی یک کینه جدی پس از بازگشت امارت اسلامی به دل دارند و طبعاً ترمیم این روند نیاز به گذشت زمان دارد. این درحالی است که ما در ۴۰ کشور خدمات کنسولی داریم و سفارتخانههایی هم در کابل مشغول کار خود هستند. همچنین رفتوآمدهایی رسمی وجود دارد و تجادلات تجاری و ترانزیت هم در این راستا جریان دارد. موضوع سوم این است که برای کشورهای غربی هم مشکلی وجود ندارد و خواهان تعاملات با آنها هستیم اما آنها هنوز روابط خود را با ما جاری نکردهاند که در نهایت به تصمیم خودشان برمیگردد.
مطالبه جهانی از کابل برای به رسمیت شناخته شدن چیست؟
موضوعات مهمی در این خصوص وجود دارد اما بخشی از مطالبات آنها فرای واقعیت است. یک روز مسائل مربوط به حقوق بشر را مطرح میکنند و روز دیگر موضوعاتی را مورد نظر قرار میدهند که به مسائل داخلی افغانستان مربوط است و خودمان برای آن راهحل پیدا میکنیم اما دولتها باید همانند سایر کشورها با ما وارد رابطه شوند نه اینکه شروط ویژهای گذاشته شود که اساساً در هیچ قانون بینالمللی وجود ندارد.
یکی از انتقادها به حکومت سرپرست افغانستان، مدل مواجهه و برخورد با زنان بهخصوص در اشتغال و تحصیل آنهاست. اساسا تا چه سنی مجوز تحصیل داده شده است؟ تا چه زمانی قرار است این روند ادامه داشته باشد و طالبان برای رفع این مشکلات چه تدبیری اندیشیده است؟
مساله اشتغال و تحصیل زنان یک موضوع داخلی در افغانستان است و ما خودمان باید در مورد آن به یک راهحل نهایی برسیم که البته نه فقط در مورد زنان بلکه در مورد مردها هم باید در دایره شریعت اسلامی حرکت شود و تصمیمگیری کنیم. بر همین اساس، این موضوع هم مشمول همین مساله خواهد شد؛ البته زنان افغانستان در سطوح مختلف مشغول کار هستند اما در مورد مساله تحصیل، نیاز به اصلاح متون وجود دارد و از سوی دیگر بحث مکان تحصیل و حملونقل آنها برای ایجاد مصونیت و آرامش فکری و فیزیکی هم در این راستا باید مورد بررسی قرار بگیرد.
چندی پیش هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان در سفر به کابل در مورد زبان فارسی و عدم تفاوت میان آن با زبان پشتون سخن گفته و هشدار دادند که نباید در مورد این دو تفاوت قائل شویم. ریشه این دستور در کجا نهفته است؟ آیا طالبان در تمام سطوح و حتی مکاتبات رسمی خود زبان فارسی را مورد استفاده قرار داده است؟ تاکید رهبری طالبان بر این امر تا کجا اجرایی شده است؟
بدونشک اجازه نمیدهیم که تبعیضی در این خصوص وجود داشته باشد. افغانستان دارای دو زبان رسمی اعم از پشتون و فارسی است که اتفاقاً با این دو زبان در کشور صحبت میشود. این به خاطر تفاوتها نیست و یک امر رایج است و هیچگونه تعصبی درخصوص اینکه کدام زبان بیشتر یا کمتر استفاده شود وجود ندارد.
مساله مهاجرت یکی از دغدغههای کابل و تهران طی سالهای گذشته بوده است. ایران بهعنوان کشوری که از دهههای پیش میزبان بیشترین تعداد از مهاجران افغانستان بوده نگران برخی از رفتارهای این افراد است.آیا میان مقامات ایران و حکومت سرپرست افغانستان در مورد ساماندهی مهاجران، بحث و تبادلنظر شده است؟
ما از جمهوری اسلامی ایران، پاکستان و سایر کشورهایی که افغانها در آن حضور دارند، تشکر میکنیم و از میزبانی آنها که در این مدت افغانها را تحمل کردند، قدردانی میکنیم اما در برخی از کشورها متاسفانه مدل مواجهه با افغانها غلط بوده که به نظر ما این برخوردها انفرادی بوده است. ما خواهان آن هستیم که جمهوری اسلامی ایران حقوق مهاجرانی که در آن کشور هستند را رعایت کند و البته که آنها را تشویق میکنیم تا به افغانستان بازگردند. اعمال فشار به نظرم جواب نمیدهد اما موضوع اصلی این است که اگر افغانها جرائمی را انجام میدهند و زندانی میشوند، براساس مذاکراتی که میان ما و جمهوری اسلامی ایران انجام شده، آنها را به افغانستان استرداد دهند تا بقیه محکومیت خود را در کشور سپری کنند. تلاش میکنیم که این روند جریان داشته باشد و البته کسانی که وارد یک کشور دیگر میشوند، قوانین آن را پذیرفتهاند اما در کل از جمهوری اسلامی ایران میخواهیم که مسائل مربوط به مهاجرین به صورت مسالمتآمیز حل شود.
چرا مهاجران افغانستان مایل به بازگشت به کشورشان نیستند؟ طالبان چه راهکاری برای بازگرداندن این مهاجران ارائه میکند؟
هماکنون بازگشت مهاجران را داریم و سال گذشته هم تعداد زیادی از افغانها به کشور بازگشتند و ما هم سعی داریم که این روند تسهیل شود و از کشورهای میزبان میخواهیم که از مشوقات و روشهای سالم برای بازگرداندن مهاجران به افغانستان استفاده کنند.
مساله حقابه ایران همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و مقامات کابل اعلام میکنند که اگر آب مورد نیاز افغانستان تامین شود و در نهایت منابعی باقی بماند به سمت ایران هدایت خواهد شد. در سال ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ چه مقدار از این وعدههای طالبان عملیاتی شد؟ آیا مشکل خاصی در مورد حقابه ایران وجود دارد؟
مساله حقابه اصلاً یک موضوع جنجالی نیست و ما گفتهایم در زمانی که در افغانستان آب وجود داشته باشد براساس معاهده ۱۳۵۱ با ایران، التزام بر این داریم که حقابه را جاری کنیم اما زمانی که در افغانستان خشکسالی باشد و با کمآبی مواجه باشیم باید ما را هم درک کنند. در سالهای گذشته کمآبی وجود داشت اما امسال که بارندگی زیادی حاصل شد، حقابه به ایران داده شد. در کل امارت اسلامی هیچ مشکلی با ارائه حقابه ایران ندارد ولی باید آب کافی و امکانات آن وجود داشته باشد تا این موضوع عملی شود.
امنیت مرزی میان دو کشور یکی از مهمترین چالشها طی سه سال گذشته بوده است. چرا یکباره در برخی از مقاطع شاهد درگیری نیروهای مرزی حکومت سرپرست افغاستان با مرزبانی ایران هستیم؟
موضوع درگیریهای مرزی گاهی رخ داده و خوشبختانه کنترل شده و دو طرف هم متوجه مشکلات شدند و مسائل حلوفصل شده است. ما به هیچوجه نمیخواهیم با مرزبانان ایران تنش داشته باشیم اما در برخی اقداماتی از سوی مرزبانان ایران انجام شد که افغانستان مجبور به عکسالعمل شد. در نهایت مقامات ایران و افغانستان با یکدیگر در این خصوص تبادلنظر داشتند و حالا بهگونهای این موضوع حلوفصل شده است.
بیش از یک ماه پیش شما بهعنوان سرپرست هیات طالبان در نشست سوم دوحه که با تلاش سازمان ملل برگزار شد، شرکت کردید. ماهیت این نشست چه بود و چه خروجیای برای طالبان داشت؟
نشست اخیر دوحه بر این اساس بود که باید با افغانستان در دو محور همکاری شود که همکاری بینالمللی بهخصوص در حوزه تجارت یکی از محورها بود و در محور بعدی هم بحث معیشت و ممنوعیت کشت موادمخدر مورد نظر بوده است. تمایل کشورها در این دو بخش کاملاً واضح بود و از سوی دیگر، ما اعلام کردیم که سازمان ملل و سایر کشورها باید در کنار افغانها بمانند تا وضعیت اقتصادی را بهبود ببخشیم و مقابل کشت موادمخدر به صورت بلندمدت بایستیم؛ چراکه برای مبارزه با کشت مواد مخدر باید از کسانی که این اقدام را کنار گذاشتهاند، حمایت شود تا دچار تنگدستی مضاعف نشوند.
در این نشست از حضور زنان خودداری و اعلام شده بود که این موضوع به درخواست حکومت سرپرست طالبان انجام شد. چرا این اتفاق رخ داد و تا به این حد طالبان را زیر سوال بردند؟
واقعیت این است که ما در آن نشست، موضوع زنان را مطرح نکردیم و بحث بر این بود که ما براساس حق خودمان به دنبال آن بودیم که صرفاً نمایندگان رسمی حکومت افغانستان در این نشست حضور داشته باشند. کشوری که داخل حکومت دارد، در خارج از مرزها هم در این نشستها حضور خواهد داشت و طیفهای دیگر را نماینده کشور نمیدانیم. نکته اینجاست که ما اساساً حضور زنان را منتفی نکردیم بلکه حضور طیفهایی که دخل و تصرفی در افغانستان ندارند، منتفی کردیم.
همچنان موضوع حکومت فراگیر از سوی بسیاری از کشورها مانند چین و حتی دولتهای عربی و غربی مطرح میشود. طالبان چه نگاهی به این موضوع دارد و چرا هیچ اقدامی در این خصوص با حضور تمام قومیتها و مذاهب انجام نمیشود؟
همین حالا امارت اسلامی افغانستان یک حکومت فراگیر است. اگر فراگیری به این معنا باشد که از تمام اقوام در کابینه حضور داشته باشند، همین حالا این اتفاق رخ داده و از هزاره، بلوچ، تاجیک، پشتون، نورستانی و … در آن حضور دارند. اگر هم به این معنا باشد که چرا احزاب سیاسی وارد این روند نشدهاند، پاسخ مشخص است؛ چراکه مردم افغانستان سالیان سال از فعالیت احزاب رنج کشیدند و عدم ثبات سیاسی و همکاری با غربیها را تجربه کردهاند که یکی از دلایل آن تعدد بیش از حد احزاب بود. لذا افغانستان نیاز به وحدت دارد و این منفعت ملی خواهد بود.
حکومت فعلی هم فراگیر است و ۸۰ درصد حکومت گذشته در بدنه حکومت کنونی مشغول به کار هستند. مساله دوم این است که کشورهای دیگر نباید این موضوع را مطرح کنند؛ چراکه ما هم به هیچوجه در مورد مسائل داخلی کشورهای دیگر دخالت نمیکنیم و عملاً این یک مساله داخلی است، نه یک موضوع خارجی. بر همین اساس اعتقاد داریم که این حکومت فراگیر است.
برخی از نیروهای کارآمد در افغانستان که در جنگ علیه آمریکا و ناتو شرکت نداشتهاند بهنوعی یا در ساختار حکومت سرپرست افغانستان به کار گرفته نشدهاند یا اینکه در پستهای پایین مورد استفاده قرار گرفتهاند. دلیل این امر چیست؟ آیا رهبری طالبان مجوز بهکارگیری این اشخاص در پستهای بالاتر را میدهند؟
همانگونه که گفته شد حدود ۸۰ درصد از بدنه فعلی حکومت افغانستان از بدنه ثابت گذشته است. یعنی تمام متخصصانی که در گذشته در پستهای خود بودند و به دنبال آبادی وطنشان هستند هنوز هم درحال اشتغال هستند و حقوقشان را دریافت میکنند و کشور را به جلو میبرند. این درست است که امارت اسلامی به دلیل مبارزه با اشغالگران طی دو دهه گذشته در بطن و هسته مرکزی حکومت قرار دارد اما باید توجه شود که بقیه افغانها هم در کنار ما در این ساختار حضور دارند.
آیا از مقامات و اشخاصی که در دولت اشرف غنی یا حامد کرزای مشغول به کار بودهاند و حالا به افغانستان بازمیگردند، استفاده میشود یا خیر؟
در سطح معاونان وزارتخانهها، افرادی وجود دارند که در دوران اشرف غنی و حامد کرزای هم مشغول به کار بودند که برای مثال در وزارت اقتصاد، بانکها، وزارت حملونقل، وزارت مخابرات و … حضور دارند. این اشخاص هنوز هم درحال فعالیت و خدمترسانی هستند چراکه آنها نیروی انسانی و بازوی افغانستان به شمار میآیند و هیچگونه تبعیضی در این خصوص وجود ندارد. حتی اگر اساتید و متخصصانی که در خارج از افغانستان حضور دارند به کشور بازگردند، ما از آنها استفاده خواهیم کرد.
اخیرا ولادیمیر ورونکوف، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور مبارزه با تروریسم اعلام کرده که داعش خراسان که در افغانستان فعال است، بزرگترین تهدید خارجی علیه غرب به حساب میآید. طالبان اما این گزارش را رد کرده و مدعی ادامه مبارزه با داعش است.
چرا شاخه داعش در افغانستان بهزعم بسیاری از کشورها ازجمله روسیه همچنان به حیات خود در افغانستان ادامه میدهد؟ آیا طالبان توان مقابله با این جریان را در افغانستان دارد؟ اساسا این جریان در کدام مناطق افغانستان حضور دارند؟
زمانی که امارت اسلامی بازگشت، مقابله سنگینی با داعش در افغانستان انجام شد و به صورت واضح شاید ۲ درصد از عناصر آنها در کشور وجود داشته باشند که افراد غیرنظامی را هدف قرار میدهند. داعش در افغانستان دارای پایگاه منسجم نیست و نمیتوانند عضوگیری کنند و نیروهای امنیتی افغانستان هم مدام درحال رصد این جریان هستند و با آنها در صورت وجود هرگونه ناامنی مقابله خواهد شد. اینکه اظهاراتی از سوی مقامات خارجی در این خصوص مطرح میشود صرفاً یک موضوع تخریبی برای تشویش اذهان عمومی است و ما تمام گزارشهای اخیر در مورد حضور گسترده داعش را رد میکنیم.
طالبان مدعی عدم کشت خشخاش و تریاک در افغانستان است و بسیاری از مزارع را بهزعم خود از بین برده است. آیا در این خصوص جایگزینی برای کشاورزان و امرار معاش آنها داشتهاید؟ در کدام مناطق؟
امارت اسلامی توانست به هر ترتیب کشت خشخاش را در افغانستان ممنوع کند تا مخاطراتی که از این ناحیه به وجود میآمد، دفع شود. واقعیت این است که کشت خشخاش به صورت داوطلبانه در افغانستان به اتمام رسید اما در برخی مواقع نیاز به آن داشت که عملیاتهایی در این خصوص انجام شود که در سال گذشته این اقدام انجام شد و زمینها از کشت خشخاش پاک شدند و از طریق وزارت زراعت هم کمکهایی به مردم انجام شده است. موضوع اینجاست که ما هنوز نتوانستهایم به کشاورزان صورت قوی و جدی به کشاورزان یارانه کشت و معیشت بدهیم؛ چراکه اقتصاد افغانستان هنوز ضعیف است. به همین جهت کشورهای منطقه و فرامنطقه که از کشت خشخاش متضرر بودند باید در این راستا بهخصوص در حوزه کشاورزی ما را یاری دهند تا پدیده شوم کشت خشخاش به صورت کلی از منطقه پاک شود.
مشکلات و ظرفیتهای افغانستان با ایران در حوزه تجارت و ترانزیت چیست؟ سطح تبادل تجاری دو طرف چقدر بوده است؟
در حوزه تجارت دوجانبه با ایران در وضعیت خوبی قرار داریم و از طریق بندر چابهار این تبادلات تجاری انجام میشود و میزان آن درحال افزایش و همکاری تجاری خوبی میان کابل و تهران در جریان است. همین حالا هم تعدادی از سرمایهگذارهای ایرانی به افغانستان آمدهاند و دیدارهایی با مسئولان ما داشتهاند و البته خواهان تعمیق این روابط هستیم.
سراجالدین حقانی، وزیر کشور حکومت سرپرست افغانستان بارها بر ضرورت حلوفصل مسائل داخلی مانند موضوع زنان و دختران تاکید کرده است. چرا این موضوع حل و فصل نمیشود؟ برنامه طالبان چیست؟
در موضوعات و مشکلات مختلفی که افغانستان دارد، مسئولان کشور هر کدام به نوعی در مورد آنها صحبت کرده و نظرات خود را اظهار میکنند و روی آنها کار میشود تا در نهایت بتوان نیازهای مردم کشور را برآورده کرد و این روند هنوز هم ادامه دارد.
هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان چندی پیش در نماز عید قربان از تمام مجاهدین و مقامات درخواست کرد که اختلافات را کنار بگذارند و حتی بحث کنار رفتن از این مقام در صورت اتحاد میان آنها را مطرح کرد. چرا چنددستگی در طالبان رخ داده و اساسا مشکل در کجاست؟
واقعیت این است که موضوع اتحاد یک اصل بنیادین در افغانستان است و با همین اتحاد توانستیم آمریکا را بیرون کنیم. همین اتحاد باعث شد تا جنگهای داخلی به وجود نیاید و جنگ بر سر قدرت قدرت تکرار نشود. به این دلیل رهبری طالبان تاکید بر وحدت دارند و نمیخواهند که این اتحاد از بین برود. این به این معنا نیست که اختلاف در صفوف ما وجود دارد بلکه تاکید دوباره بر تعمیق وحدت دارد.
مساله پولهای بلوکه شده افغانستان در آمریکا به کجا رسید؟ تامین مخارج و بودجه کشور از سوی واشنگتن چگونه انجام میشود؟
این روند هنوز هم ادامه دارد و معتقدیم که یک ظلم آشکار در حق مردم افغانستان رخ داده است. اموال افغانستان مانند پولهای بانک مرکزی و مبالغ مربوط به چندین نفر از تجار کشور که برای تامین منافع افغانستان در آن حساب به امانت گذاشته شده بود از سوی دولت آمریکا بلوکه شده و هیچ دسترسی به آن نداریم و خواهان آزاد شدن آن هستیم.
اخیرا چندین حوزه و مدرسه علمیه و حتی شبکه تلویزیونی خصوصی از سوی حکومت سرپرست افغانستان بسته شده است. چرا این اقدام صورت گرفته است؟
این موضوع صحت ندارد اما باید توجه شود که اسناد مربوط به آنها باید قانونی باشد. توجه داشته باشید که در دورهای در افغانستان برخی از زمینها با نامهای مختلف غصب شدند که به آن غصب عام گفته میشد و بر همین اساس باید این املاک باز پس داده شوند. اگر اسنادی در این خصوص مورد بررسی قرار میگیرد به این معنا نیست که مدرسه، حوزه یا حتی شبکه تلویزیونی تعطیل میشود؛ بلکه تحقیقات قضایی براساس نیازمندیهای ما در مورد برخی از این زمینها جریان دارد اما هنوز هیچ مکانی در این خصوص بسته نشده است و در کل این یک برخورد قانونی به حساب میآید.
چندی پیش وزارت امور خارجه طالبان اعلام کرد، ارتباط خود را با تعدادی از سفارتخانههای افغانستان در کشورهای غربی قطع کرده است. دلیل این امر چیست و روابط با کدام کشورهای غربی در این چارچوب قطع شده است؟
در مورد سفارتخانههای افغانستان در برخی از کشورها باید به این موضوع اشاره کنم که متاسفانه سفارتخانههای ما در اروپا، کانادا، استرالیا و آمریکا با مشکلات فساد اداری روبهرو بودند و اقدامات غیرقانونی انجام میدادند و از دستورات وزارت خارجه را هم اجرا نمیکردند. امارت اسلامی سریعاً اعلام کرد که آن سفارتخانهها و کنسولگریها فاقد اعتبار هستند و اقداماتشان اعتباری ندارد. بر همین اساس مقرر شد، افغانهایی که قصد دارند از اروپا به افغانستان بیایند باید از هلند، بلغارستان، جمهوری چک و آلمان ویزا دریافت کنند و خدمات کنسولی دریافت کنند و ویزاهایی که از سایر نقاط صادر میشود، فاقد اعتبار است.
روسیه به دنبال خارج کردن نام طالبان از فهرست تروریستی مسکو است. بسیاری از تحلیلگران و ناظران بینالمللی اعتقاد دارند که روسها به دنبال آن هستند تا با این اقدام از طالبان برای مهار و مقابله با داعش و تهدیدهای تروریستی در مرزهای منتهی به روسیه و جمهوریهای جدا شده از شوروی سابق استفاده کنند. اساسا چرا مسکو دست به این اقدام زده است؟ همکاری امنیتی طالبان با روسیه چه ابعادی دارد؟
این اقدام را مثبت میدانیم و گام خوبی ارزیابی میشود و امیدواریم که تعاملات دیپلماتیک مثبت ادامه داشته باشد. ما همچنان اطمینان میدهیم که افغانستان کشوری امن است و هیچ تهدیدی از این ناحیه متوجه همسایگان ما نخواهد بود و نیروهای امنیتی هم کاملاً در این راستا فعال هستند.
گزارش ملل متحد و برخی دیگر از منابع حکایت از حضور مجدد القاعده در افغانستان دارد. آیا سازمان القاعده همچنان با طالبان ارتباط دارد؟ چرا در برخی از تولیدات سمعی و بصری القاعده بر حضور آنها در افغانستان تاکید میشود؟
این گزارشها را رد میکنیم و ادعاهایی که مطرح شده عملاً پایه و اساس ندارد و بهنوعی یک پروپاگاندای رسانهای به حساب میآید. بارها بر این موضوع تاکید کردهایم که هیچ تهدیدی قرار نیست از ناحیه افغانستان به همسایگان و کشورهای دیگر بار شود و هنوز هم بر این موضوع تاکید داریم.