بازگشت لیلا؛ قصه‌ی سی سال کاریزمای بی‌وقفه

دیروز بود که خبر همکاری تازه لیلا حاتمی با حمید نعمت‌الله آمد در فیلمی به نام رُخ. او پیش از این هم با نعمت‌الله در فیلم به شدت بحث‌برانگیز و توقیفی "قاتل و وحشی" و البته در " رگ خواب " با نعمت‌الله همکاری داشته. حاتمی از "دلشدگان" و با پدرش حضورش را در سینما جدی کرد. کاراکتر سینمایی او و حتی اکت‌های خود او همیشه مورد توجه بوده. این روزها یک تصویر از او منتشر شده که نشان می‌دهد علی‌رغم گذر زمان همچنان جذاب است، به بهانه همه این‌ها چند نقش فراموش‌نشدنی او را در ادامه مرور کرده‌ایم:

 لیلا

اولین بازی سینمایی برجسته لیلا حاتمی به‌عنوان یک بازیگر؛ هرچند پیش‌ازاین او را بر پرده سینما دیده‌ایم! حضور او در کودکی در «دلشدگان» و «کمال‌الملک» بیش از اینکه جنبه بازیگری داشته باشد، جلوه‌ای زیبا و کودکانه دارد از حضور دختری در فیلمی که پدرش کارگردان آن بوده است؛ اما «لیلا» را می‌توان اولین بازی مهم حاتمی دانست که درست بعد از مرگ علی حاتمی فقید و به پیشنهاد داریوش مهرجویی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند.

لیلا زنی عاشق‌پیشه و آرام است که به دلیل مشکلات فیزیولوژی نمی‌تواند باردار شود و خانواده شوهرش او را تحت‌فشار می‌گذارند و این اندوهی درونی در او به وجود می‌آورد که مادام سعی می‌کند از آن بگذرد.

یکی از بهترین بازی‌های لیلا حاتمی! در حدی که هنوز خیلی از تماشاگران ایرانی لیلا را با لیلای تماماً سیاه‌پوش فیلم «لیلا» به خاطر می‌آورند.

ارتفاع پست

حضور لیلا حاتمی در «ارتفاع پست» جالب‌توجه است. چراکه زنان همیشه در سینمای ابراهیم حاتمی کیا نقشی منفعلانه داشته‌اند. البته منفعل صرفاً به لحاظ اکت فیزیکی چراکه همیشه مآمن و همراه مردان سرسخت داستان بوده‌اند.

در «ارتفاع پست» لیلا حاتمی علاوه بر آن پناه و مآمن امن همیشگی که پشتوانه مردان خسته و بی‌دفاع سینمای حاتمی‌کیاست، کنشی فیزیکی و انفرادی هم در دفاع از مردش از خود بروز می‌دهد که تبدیل به مونولوگی ماندگار می‌شود که بار‌ها و بار‌ها آن را شنیده‌ایم.

جلوتر وقتی‌که به داخل کابین رفته است تا با شوهر دربندش صحبت کند، بهترین لحظه بازی در کارنامه کاری لیلا حاتمی ثبت می‌شود؛ محال است که تماشاگری بازی یکه حاتمی در آن صحنه عاطفی و اندوهناک را از یاد ببرد.

رگ خواب

بازی لیلا حاتمی در «رگ خواب» بی‌اغراق یکی از مهم‌ترین نقش‌آفرینی‌های کارنامه کاری او محسوب می‌شود. نه‌تن‌ها خود لیلا حاتمی بسیار در نقشش نشسته که کاراکتری هم که بازی می‌کند را می‌توان یکی از کاراکتر‌های زن ماندگار در سینمای بعد از انقلاب دانست.

«رگ خواب» یک تراژدی تمام‌عیار زنانه است و خب برآمدن از پس ایفای یک هم‌چین نقش تراژیکی کار بسیار سختی می‌نماید و حاتمی به‌خوبی از پسش برآمده است. هرچند که پیش‌تر چنین شدتی از بروز احساسات و عاطفه را کمتر در نقش‌آفرینی‌های لیلا حاتمی دیده‌ایم، در «رگ خواب» او یک بازی برون‌گرایانه ارائه می‌دهد.

ضجه‌هایش را در دستشویی یا پشت فرمان به یاد بیاورید. کجا لیلا حاتمی را چنین پریشان و گریان به خاطر می‌آوریم؟ البته اوج این برون‌گرایی در سکانس مجادله نهایی بروز پیدا می‌کند.

جایی که لیلا حاتمی آواره و سرگردان بدون اینکه دیگر چیزی برایش اهمیت داشته باشد به سمت رستوران می‌رود و جلوی همه واقعیت را برملا می‌سازد. بازی حاتمی در این صحنه تنها نمونه این‌چنینی است که از او سراغ داریم.

من

«من» دیگر فیلمی است که در آن حاتمی نقشی نسبتاً برونگرایانه بازی می‌کند. هرچند جنس این برونگرایی کاملاً با «رگ خواب» متفاوت است. در «من» او نقش زنی هفت‌خط را بازی می‌کند که هر کار خلافی از قاچاق انسان تا دلالی و فروش الکل انجام می‌دهد و در محیط اطرافش مادام با مردانی قلدر سروکار دارد.

بازگشت لیلا؛ قصه‌ی سی سال کاریزمای بی‌وقفه

پس باید پررو باشد تا جای پایش را محکم کند. باید بدون شوخی برخورد کند و داد بزند و حتی اگر لازم شد جلوی همه سیلی‌ای هم زیر گوش دستیار مردش بخواباند. «من» هم یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌هایی است که لیلا حاتمی قهرمانش بوده. زنی شروشور که با آن ظاهر و منش آرام، خونسرد و البته محترمی که همیشه از خانم بازیگر سراغ داشته‌ایم کاملاً متفاوت است.

مدل و رنگ مویش هم کمک شایانی به بروز این شیطنت و لات‌بازی کرده و استایلش روی موتور و پشت سر امیر جدیدی که نشسته و دستش را اهرم کرده بامزه و به‌یادماندنی است. تصویری که احتمالاً بعدازاین هم کمتر با آن روبه‌رو خواهید شد.

بی‌پولی

یک نقش‌آفرینی متفاوت. شکوه «بی‌پولی» را می‌توان یکی از مهم‌ترین کاراکتر‌های زن سینمای حمید نعمت‌الله دانست. زنی که انگار در هرکدام از فیلم‌های نعمت‌الله تکرار می‌شوند و سویه خاص روایت را به خود می‌گیرند. این زنان به هم متصل‌اند.

 

از اتی «بوتیک» که در هیبت نوجوانانه‌ای ظاهر می‌شود تا شکوه «بی‌پولی» تا طناز طباطبایی «آرایش غلیظ» تا درنهایت به «رگ خواب» می‌رسند که انگار نمونه تکامل‌یافته و بسط داده شده همه این زنان است؛ اما آن ویژگی بارزی که از شکوه به بعد در زنان نعمت‌الله می‌بینیم و شکوه آغازگرش است، یک خنگی خاص و منحصربه‌فرد است که بیش از هر چیز از سر سادگی بیش‌ازاندازه در کاراکتر به وجود آمده.

شکوه هرچند که بیش ازآنچه تصورش را کنید خنگ است، اما این خنگی هرگز اعصاب تماشاگر را خورد و او را از شکوه زده نمی‌کند.

این‌یک خنگی مهربان، معصوم و تلطیف‌شده است که جان می‌دهد برای استایل معصومانه و بی‌ریای لیلا حاتمی. در وهله اول این انتخاب لیلا حاتمی برای ایفای نقش شکوه است که هوشمندانه و زیرکانه به نظر می‌رسد.

ضمن اینکه لیلا حاتمی هم به‌خوبی از پس درآوردن تصویر زن ساده‌لوح برآمده است. از لحن صدای آمیخته با بغضش تا حالت ناچاری که به چهره خود می‌گیرد همه و همه شکوه را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند. در نیمه ابتدایی و عاشقانه «رگ خواب» هم مثل جایی که مرد دارد به دختر همبرگر زدن را یاد می‌دهد برای لحظاتی انگار سر‌وکله شکوه در فیلم پیدا می‌شود.

جدایی نادر از سیمین

اصغر فرهادی بازی ویژه‌ای از لیلا حاتمی گرفته. آنچه درباره بازی حاتمی در «جدایی نادر از سیمین» جالب‌توجه است بالانس میان برونگرایی و درون‌گرایی کاراکتر است. زنی که در تراس خانه در سکوت به خیابان خیره شده و سیگار می‌کشد و درست چند لحظه بعدترش در یک هیستری عصبی و زنانه بر سر همسرش فریاد می‌کشد و کنترلش را از دست می‌دهد.

بازگشت لیلا؛ قصه‌ی سی سال کاریزمای بی‌وقفه

ایستادن در این نقطه، یعنی اوج تشویش و پریشانی زنانه به‌غایت سخت است، اما لیلا حاتمی به‌خوبی توانسته آن را حتی در لرزش صدا و دستانش هم به تماشاگر منتقل کند. سیمین یکه و تنهاست و دارد حتی دخترش را هم از دست می‌دهد و این تنهایی بیش از هر چیز در پرخاشگری او دیده می‌شود.

حاتمی از پس اجرای این حال پرخاشجویانه و ناآرام هم به‌خوبی برآمده است. ایفای نقش به‌مراتب سخت‌تر او، از باقی گروه بازیگری بیش از هر چیز تماشاگر را به بحران میان این زوج نزدیک می‌کند و دلش را به تشویش و دلهره می‌اندازد.