در اقتصاد ایران حداقل طی یک دهه اخیر، میتوان به جرات گفت هر گاه منابع ریالی یا اصطلاحا نقدینگی سرگردان موجود در جامعه به سمت بازاری رفته، آن بازار با التهاب و شوکهای قیمتی بیشتری مواجه شده است. در این باره نمونهها و مصادیق فراوانی را حداقل طی یک دهه اخیر میتوان ذکر کرد. به نحوی که هر گاه بازاری با رشد قیمتی (نوسان یا التهاب) مواجه شده، نقدینگیهای بلاتکلیف در جامعه به سمت آن بازارها رفته و به واسطه همین حملات سوداگرانه به آن بازارها، وضعیت آن بازار ملتهبتر شده یا در حالت خوشبینانه با رشدهایی غیرواقعی و مصنوعی مواجه شده است. بررسی رشد نرخ ارز در سالهای ۹۱ و ۹۷ یا رشد عجیب بازار سرمایه در سال ۹۸ نشان میدهد یکی از دلایل این رشدها حضور غیرمنطقی منابع ریالی در این بازارها به طمع سود بیشتر بوده است.
در چنین فضایی، کنترل و مدیریت انتظارات و تصور مردم و جامعه از افزایش قیمتها، آینده بازار مدنظر و... میتواند به معنای کنترل این رویه باشد. بازار ارز یکی از مهمترین بازارها و شاید بتوان گفت تاثیرگذارترین بازار مالی در اقتصاد ایران است. اگر چه حجم و نقش بازار غیررسمی یا اصطلاحا دلار تلگرامی در اقتصاد ایران بسیار ناچیز و قطعا کمتر از 10 درصد است و تمام نیازهای رسمی و قانونی کشور به واردات از طریق منابع ارزی تخصیص یافته از سوی بانک مرکزی (ارز ترجیحی یا مبادلهای) تامین میشود اما نرخ ارز در بازار غیررسمی به لحاظ تاثیر در بازار داراییها و سطح انتظارت جامعه قابل کتمان نیست.
در این میان نوسانات نرخ ارز و همراهی و حضور سفتهبازان و دلالان در این بازار همواره به التهاب این بازار افزوده است، به نحوی که مهار سفتهبازان یکی از راههای تسلط و کنترل سیاستگذار پولی بر بازار غیررسمی ارز است. شکی نیست که این موضوع جز از راه اصلاح سیاستها، تغییر برخی قوانین و اعمال قوانین سختگیرانه و... قابل تحقق نیست اما یکی از اقدامات مهمی که میتواند منتج به عدم حضور یا کاهش ملموس حضور سفتهبازان در این بازار شود ناامید کردن یا اصطلاحا نقره داغ کردن آنها از حضور در این بازار است؛ اتفاقی که به نظر میرسد طی یک سال گذشته با دخالت و حضور سیاستگذار پولی در این بازار اتفاق افتاده است. برای مثال اگر چه شاهد رشد ۳۰ درصدی نرخ ارز در بازار غیررسمی ارز طی ۱۸ ماه گذشته بودهایم اما در بررسی دقیقتر خواهیم دید نرخ ارز در بازار غیررسمی در اسفند سال ۱۴۰۱(۱۴ ماه قبل) بر اثر التهابات ایجاد شده و جو روانی رخ داده در آن مقطع برای روزهایی به محدوده ۵۹ تا ۶۰ هزار تومان نیز رسید، در همان روزها برخی افراد به طمع تداوم این روند صعودی به سمت خرید ارز در بازار رفتند اما مداخلات بانک مرکزی در 14 ماه گذشته منجر شده هر افزایش و نوسان دفعی نرخ ارز بعد از مدتی تعدیل شده و کاهش یابد، به نحوی که با گذشت قریب به ۱۴ ماه از آن تاریخ، ارز در بازار غیررسمی همچنان در ارقامی نزدیک به همان ارقام اسفندماه سال ۱۴۰۱ داد و ستد میشود.
مهمترین مساله در اینجا، ارسال این پالس به سفتهبازان است که بازار ارز، بازار مناسبی برای سرمایهگذاری، سفتهبازی، کسب سود یا این قبیل اقدامات نیست؛ موضوعی که اگر تبدیل به یک باور شود یکی از دلایل التهاب نرخ ارز در کشور طی یک دهه اخیر (یعنی حضور سفتهبازان در این بازار) را خنثی خواهد کرد.
میثم مهرپور