یأس و ترس سم است!/ هرکس باید معنای زندگی‌اش را خودش پیدا کند

خوارزمی با اشاره به توسعه علم و ناکافی بودن آن برای انسان، در این برنامه بیان کرد: بشر با امید به اینکه علم می‌تواند همه مشکلات را حل کند، وارد قرن بیستم شد. از درون علم جریانی به اسم تکنولوژی شکل گرفت. اواسط قرن بیستم، اوج امیدواری بشر است به آینده، با همین حس بشر این قرن را تمام می‌کند و وارد قرن بیست و یک می‌شود، جالب اینجاست که در همان دهه اول قرن بیست و یک، یک شوک آگاهی به او وارد می‌شود. این شوک چه بود؟ این بود که متوجه می‌شود که علم و تکنولوژی نه تنها برایش رستگاری و آسایش خیال به ارغوان نیاورده و نه تنها مانع بخشی از وجودش که جنگ افروز است نشده، بلکه برعکس. وقتی شما به دو دهه اول قرن 21 را نگاه کنید، می‌بینید که سرشار از خشونت و توحش است.

او افزود: این به آن معناست که آن امید‌ها واهی بوده، یعنی بشر با توهم وارد قرن بیست و یکم شد. مواجهه با واقعیت‌هایی که این توهم را برایش آشکار کرد، باعث شد تا دو اتفاق عجیب بیفتد؛ یکی امیدش به آینده کمرنگ شود و دیگری هم ایمانش به این عظمت و شکوه پایدار انسان افول کند. الان هم که نگاه می‌کنیم می‌بینیم همه ما کم و بیش با این شوک درگیر هستیم و از خودمان سوال می‌کنیم که مثلاً چرا این اتفاق در اوکراین افتاد و ... .

این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به شکل‌گیری هوش مصنوعی بیان کرد: آن تکنولوژی که وعده بهبود زندگی بشر را داده بود، یکدفعه چالش‌های بنیادینی را مطرح می‌‍کند. با چه؟ با پدیدار شدن پدیده‌ای به اسم هوش مصنوعی که کار را به جایی می‌رساند که نه تنها خود کشورها، دولت‌ها و حکمرانان بلکه خود سازندگان و خالقان این تکنولوژی نگران می‌شوند چرا که چیزی را خلق کردند که مثل غولی از شیشه درآمده و دیگر نمی‌توانند آن را به شیشه برگردانند. پیامدهای آن را نمی‌فهمند و وقتی که چیزی را نمی‌فهمید، نمی‌توانید آن را کنترل کنید. این وضع بشر معاصر است.

خوارزمی در بخش دیگری از برنامه «سپنج» با تأکید به اینکه هر انسانی خودش سرنوشتش را تعیین می‎‌کند، خاطرنشان کرد: تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که هر کسی برای زندگی‌اش، نسخه خودش را می‌‎پیچد و هرکسی معنای زندگی‌اش را خودش میابد، من فقط می‌توانم معرفت و تجربه‌ای که کسب کردم را منتقل کنم، با این فرض که این تجربه ممکن است برای دیگری سودمند نباشد. در این بین تنها حرفی که می‌‎توانم بزنم این است که مراقب باش، یأس و ترس مثل یک سم است؛ اول از همه وجود خودت را مسموم می‌کند، بعد دیگری را در نتیجه با آن مقابله و امید، شهامت و شجاعت را جایگزین آن کن، آن هم در هر شرایطی. اتفاقی که امروز هم آن را در جوانان می‌بینیم. با همه این‌ها من نمی‌توانم تعریفی از زندگی و معنای آن ارائه دهم که برای همه گروه‌های سنی قابل پذیرش باشد.