به گزارش افکارنیوز به نقل از مهر، هیلاری کلینتون در ماراتن مذاکرات ۱۶ ساعته خود در سرزمین های اشغالی تلاش داشت تا با موضع گیری دیپلماتیک در برابر موضوع هسته ای ایران، تلاش های تل آویو را برای حادتر کردن موضوع ناکام بگذارد.

موضوع هسته ای ایران مسئله ای است که در چند سال اخیر تبدیل به " شاه بیت " سیاست خارجی رژیم صهیونیستی و تا حدودی آمریکا شده است. اما به نظر می رسد مقام های آمریکا بر آن هستند در دیدارهای خود از سرزمین های اشغالی جهت گیری مذاکرات خود با مقام های این رژیم را " به جای تمرکز بر آنچه که ایران بدست آورده، بر آنچه که ایران از دست داده توجه کنند " تا به این وسیله بتوانند بحرانی را که خود با تبلیغات ایجاد کرده اند خاتمه بدهند.

آنچه که به وضوح روشن است جمله " ایران تهدید برای تمامی جهان است " جمله ای است که اسرائیل سعی دارد با تکرار، آن را ملکه ذهن سیاستمداران آمریکایی بسازد. اما اسرائیلی ها از این تبلیغات چند هدف مهم را پیگیری می کنند.

قرار دادن ایران در برابر کشورهای عربی و مسلمان

یکی از مهمترین اهداف اسرائیل از تبلیغات ضد ایرانی این است که بتواند در این برهه حساس در منطقه که تل آویو بازنده اصلی تحولات آن است، ایران را از جرگه همپیمانی با کشورهای اسلامی به جرگه رقابت و تهدید بکشاند تا بتواند انزوایی که در نتیجه این تحولات گریبانگیرش شده را جبران کند.

همچنین تل آویو بر آن است تا با ایجاد بحران و تنش بین ایران با دیگر قدرت های منطقه، حرکت کشورهای انقلابی منطقه را از مبارزه برای احیای حق فلسطینیان به جبهه گیری آنها به عنوان کشورهای سنی در برابر ایران شیعه معطوف کند.

ممانعت برای از دست رفتن مونوپولی هسته ای

یکی دیگر از اهداف اسرائیل در برخورد با موضوع هسته ای ایران، حفظ مونوپولی و انحصار هسته ای از سوی این رژیم است. اسرائیل بدون شک امروز یکی از دارندگان تسلیحات اتمی در جهان و تنها دارنده اینگونه تسلیحات در خاورمیانه است. این مسئله به این رژیم موقعیتی ویژه داده و در صورتی که قدرت هسته ای دیگری در خاورمیانه پای به عرصه وجود بگذارد این مسئله می تواند مونوپولی تل آویو را در برخورداری از این فناوری به خطر بیندازد و معادلات منطقه ای و توازن قوا را بر هم بزند.

" گارت پورتر " در مطلب خود در ۴ ژوئیه در میدل ایست آنلاین می نویسد: " بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از طریق فشار آوردن برکنگره آمریکا و نومحافظه کاران واشنگتن، رئیس جمهور اوباما را به ادامه پیروی از یک راهبرد سرسختانه جهت مقابله با برنامه هسته ای ایران وادار کرده است. اما یک عضو تازه وارد در دولت اسرائیل این خط مشی را با دشواری مواجه ساخته است. "

وی می نویسد: " شائول موفاز، معاون نخست وزیر اسرائیل، با نشان دادن حد و مرز یک خط مشی در مورد ایران که بازتاب نظرات رهبران امور امنیت ملی اسرائیل است، راهبرد دولت نتانیاهو را که با دقت برنامه ریزی شده و هدف از آن وادار ساختن باراک اوباما به تهدید کردن ایران به جنگ، در صورت کنار نگذاشتن برنامه هسته ای این کشور می باشد، تضعیف کرده است. "

به نظر می رسد انحصار هسته ای و حفظ آن رویکردی است که اسرائیل در تلاش است تا با استفاده از آن، اهمیت خود را برای آمریکا همچنان حفظ کند. این رژیم که از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل تاکنون بعنوان متحد استراتژیک برای آمریکا تلقی می شود و همین مسئله سبب سکوت واشنگتن در برابر دستیابی اسرائیل به تسلیحات هسته ای شد، بتدریج این اهمیت خود را از دست می دهد و به نظرمی رسد آمریکا در آینده مجبور خواهد شد تا در دکترین " عاری سازی منطقه خاورمیانه از تسلیحات هسته ای " اسرائیل را قربانی کند و همین نکته این رژیم را در بحرانی عمیق قرار داده است.

ایران هسته ای و پیامدهای واقعی

گرچه ایران بارها اعلام کرده که برنامه ای برای دستیابی به تسلیحات هسته ای ندارد، اما فرض چنین روندی و پیامدهای احتمالی آن می تواند تاثیری مستقیم بر رویکرد هسته ای ایران و مخالفان آن داشته باشد. " کنثوالتز " نظریه پرداز برجسته در زمینه روابط بین الملل در مقاله‌ای مختصر ولی مهم که در مجله " فارین افرز " منتشر گردید، به دفاع از برنامه هسته ای ایران به عنوان یک عامل ثبات بخش در منطقه بحران زده خاورمیانه پرداخته و به عدم توازن در منطقه، نا امنی های ناشی از انحصار هسته ای اسرائیل و عقلانیت نظام ایران اشاره می‌کند.

والتز چنین پیش بینی می کند که ایران سرانجام با غلبه بر مشکلات، به بمب خود دست خواهد یافت، ولی این اقدام در خدمت صلح و ثبات منطقه ای و نه تهدید آن خواهد بود. در واقع، نظریه والتز در خصوص گسترش هسته ای ایران، باعثتضعیف مشروعیت راهبرد کنونی به رهبری آمریکا در جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای و حتی توانایی ساخت چنین تسلیحاتی می شود. این مسئله در تضاد شدید با شرایط اخیر است که طی آن، دولت آمریکا مفهوم پذیرش برنامه غنی سازی به میزان ضعیف از سوی ایران را آشکارا به بازی گرفت.

والتز در بحثدر مورد ایران یک چارچوب نظری را برای سیاست گذاران فراهم می سازد تا با استفاده از آن، مفهوم بهتری را در خصوص گزینه های خود ارائه دهند.

سه سناریو

والتز از میان " سه سناریو " در مورد ایران، دست به گزینش می زند. سناریوی نخست متوقف ساختن برنامه تسلیحات هسته ای ایران از طریق تحریم ها و اقدامات دیگر است. دومین سناریو در ارتباط با موقعیتی است که طی آن ایران به آستانه فرار هسته‌ای(دوره نهفتگی هسته ای) رسیده، ولی ناتوان از تولید یک بمب واقعی است. والتز این سناریوی اخیر را بعید می داند و آن رد می کند، زیرا " قدرت باید متوازن شود " و ایران برای متوازن ساختن انحصار هسته ای اسرائیل، دارای انگیزه زیادی است.

سناریوی سوم شامل پیوستن ایران به جمع برگزیدگان تسلیحات هسته ای در جهان است. طبق پیش بینی والتز، تهران در این نقطه بسیار محتاط و به دور از خطر پذیری خواهد بود. این مقاله تناقضات موجود در جعبه ابزار ضد گسترش غرب و اسرائیل را برجسته نمایی می کند. نخست آن که شیوه های مذکور باعثیک پیش گویی کام‌بخش می شوند و دوم آن که، ایران را به ادامه فعالیت های گسترده هسته ای خود و نه انصراف از آن‌ها، متقاعد می سازند.

کاوه افراسیابی نویسنده، تحلیلگر و کارشناس مسائل بین المللی مقیم آمریکا در مطلبی در آسیا تایمز در این باره به تفسیر مقاله والتز می پردازد و می نویسد: به لحاظ نظری والتز روند اقدامات غرب در قبال ایران را به سوی یک موضع خود توجیه گری دشوار سوق می دهد و هنوز هم این به آن معنا نیست که رویکرد خود والتز فاقد اشکال باشد.

اما آنچه که مهم است این است که این روزها برخی از کارشناسان غربی، مسئله تهدید بودن ایران هسته ای را کم رنگ تر کرده و تلاش دارند تا آن را مقوله ای توازن دهنده قوا مطرح کنند و به تدریج این رویکرد در حال شکل گیری است که آمریکا دیگر در شرایط کنونی منطقه توانایی ممانعت از پیشرفت برنامه هسته ای ایران نخواهد داشت.

در گزارشی که اخیرا از سوی پنتاگون و به امضای لئون پانتا به کنگره آمریکا ارائه شده آمده است: " ایران برای حل موضوع هسته ای خود حاضر به گفتگوست اما این کشور هرگز از حقوق هسته ای خود دست نخواهد کشید ".

لذا اظهارات دیپلماتیک هیلاری کلینتون در سرزمین های اشغالی درباره فشار بر ایران و تلاش برای حل صلح آمیز این موضوع، نشان از تغییر در رویکرد غرب در برابر تهدید بودن برنامه هسته ای ایران دارد.