چینیها در قالب یک قرارداد تهاتری و برای تسویه پول نفت به تهران میآیند تا در بافت فرسوده شهر، مسکن بسازند و سه استادیوم ورزشی احداث کنند.
حضور چینیها در ساختوساز از مهر سال ۱۴۰۰ مطرح و گفته شد که بناست اجرای طرح نهضت ملی مسکن را با نفت تهاتر کنند؛ اما این خبر در دو سال گذشته مدام تأیید و تکذیب شد تا اینکه شهرداری تهران خبر داد که بناست چینیها را برای نوسازی بافت فرسوده به تهران بیاورد. بهتازگی هم محمدرضا رضاییکوچی، رئیس کمیسیون عمران مجلس یازدهم، گفته است که از اردیبهشت سال ۱۴۰۳ چینیها برای ساختوساز مسکن به ایران میآیند.
این تصمیم با انتقاد گسترده کارشناسان بخش مسکن مواجه شده است. در روز بیستویکم مهر ۱۴۰۰، محمدرضا رضاییکوچی، رئیس کمیسیون عمران مجلس، مخالفت مجلس با این موضوع را اعلام کرده و گفته بود: «وقتی بیش از ۵۰۰ هزار مهندس ساختمان در کشور وجود دارند، هیچ دلیلی برای حضور شرکتهای خارجی در طرح تولید مسکن نیست».
از آن سو سازندگان مسکن در مصاحبههای متعددی که با رسانهها داشتند، گفتند که این اقدام دولت دخالت در بازار ساختوساز است و اصولا نه از نظر فناوری و نه سرمایه نیازی به شرکتهای خارجی وجود ندارد. برخی دیگر از رسانهها هم این اقدام دولت را حراج نفت تلقی کردند و نوشتند که شایسته نیست درآمد نفتی به جای توسعه زیرساختهای کشور صرف اقداماتی غیرضروری شود. نکته دیگری که مخالفان این ماجرا به آن اشاره میکردند، بحث بدعهدی چینیها در پروژههای عمرانی قبلی بود و به طور مشخص به طرح آزادراه تهران-شمال اشاره میکردند که از سمت چینیها به بهانه تحریم ترک شد.
کارزاری برای احداث مزرعه خورشیدی
در این میان لطفعلی بخشی، استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، خبر میدهد که کارزاری راه انداخته و درخواست کرده است دولت به جای ساخت استادیوم ورزشی جدید در تهران توسط شرکتهای چینی، نیروگاه خورشیدی بسازد.
این اقتصاددان در این کارزار ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری و علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست را خطاب قرار داده و نوشته است که «به دولت محترم پیشنهاد میدهیم که از ساخت استادیوم صرفنظر کرده و از شرکای چینی بخواهد که به جای آن، یک پروژه بزرگ نیروگاه خورشیدی برای ایران احداث کند».
این اقتصاددان در ادامه با مقایسه برخی مزایا و معایب احداث نیروگاه برق خورشیدی و استادیوم ورزشی تأکید کرده است: «با احداث نیروگاه خورشیدی، تولید برق کشور افزایش خواهد یافت و صنایع و مردم مشکلات کمتری خواهند داشت. همچنین به دلیل کاهش مصرف سوختهای آلاینده برای تولید برق، آلودگی هوا کاهش خواهد یافت و چنین نیروگاهی، با فروش برق، علاوه بر پرداخت اقساط خود، برای دولت نیز درآمدزا خواهد بود و تکنولوژی جدیدی در کشور رواج خواهد یافت. همچنین ایجاد چنین نیروگاهی، گامی در ایفای تعهدات بینالمللی ایران برای کاهش تولید گازهای گلخانهای خواهد بود».
این استاد دانشگاه ساخت استادیوم ورزشی جدید در تهران را اولویت ندانسته و در نقد این اقدام دولت، نوشته است: «تأسیسات ورزشی در این مقیاس درآمدزا نخواهند بود و پرداخت سود و اقساط ارزی آن و هزینه نگهداری، هزینه جدیدی را بر بودجه دولت تحمیل خواهد کرد. همچنین بدهی ارزی، برای یک پروژه غیرضروری، مشکل دیگری را بر مشکلات کشور خواهد افزود».
بخشی تأکید کرده است که «هماکنون تهران دارای بالاترین سرانه تأسیسات ورزشی در سطح کشور است که اضافهکردن بر این میزان در شرایط تحریم از عدالت اجتماعی به دور است».
چین در بخش انرژی سرمایهگذاری نمیکند
در همین زمینه آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران، میگوید که گمان نمیکند برای چینیها تفاوتی داشته باشد در بخش انرژی سرمایهگذاری کنند یا ساختوساز و احتمالا این خطای دولت در تشخیص اولویتهاست.
او توضیح میدهد که ایران زمانی بزرگترین و پیشرفتهترین شهرکهای مسکونی در خاورمیانه را میساخت و اکنون جای تأسف دارد که چین برای ایران مسکن یا استادیوم ورزشی بسازد؛ آنهم در شرایطی که کشور گرفتار ناترازی انرژی است و احداث نیروگاه از سوی چینیها کمک مهمتری برای زیرساختهای اقتصاد کشور است؛ اما به نظر میآید که برخی در دولت علاقهمندند سازههای قابل نمایش در نگاه عموم مثل استادیوم و مسکن را به زیرساختهای حیاتی اقتصاد کشور ترجیح دهند؛ چراکه احتمالا نمایش این سازهها میتواند در انتخابات رأی بیاورد؛ اما تقویت زیرساختهای اقتصاد مثل احداث نیروگاه خورشیدی، مانند استادیوم و مسکن قابلیت نمایش ندارد؛ ضمن اینکه دولت هرگز برق خانگی را قطع نمیکند که مردم متوجه اهمیت ناترازی انرژی شوند؛ اما صنایع را با جیرهبندی انرژی دچار مشکل کرده است.
از سوی دیگر احتمال دارد که دولت میداند برای ساختوساز مسکن و استادیوم کمتر گرفتار تحریم میشود؛ اما برای ساخت نیروگاه خورشیدی و واردات تجهیزات از چین ممکن است با دیوار سخت تحریم مواجه شود.
اما حمیدرضا صالحی، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی تهران، به «شرق» میگوید که چین به ریسکهای سرمایهگذاری اهمیت زیادی میدهد و گمان نمیکند که چینیها حاضر باشند در بخش انرژی ایران سرمایهگذاری کنند.
او ادامه میدهد: «چین پیشاز این به بهانه تحریم، میدان نفتی آزادگان را رها کرد و حاضر نشد در میدان گازی پارس جنوبی سرمایهگذاری کند؛ اما در عوض سرمایهگذاریهای گستردهای در بخش انرژی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس انجام داده است و در بخش قطری میدان گازی پارس جنوبی سرمایهگذاری خیرهکنندهای انجام داده و گاز آن را به اروپا پیشفروش کرده است. باید اشاره کنم که ظاهرا چین حتی پاکستان را برای سرمایهگذاری به ایران ترجیح میدهد؛ بنابراین با ریسکهای بالای سرمایهگذاری در ایران، گمان نکنم که چین حاضر به سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران باشد».