ر از این سوی دنیا به ژاپنیها نگاهی بیاندازیم احتمالا میتوانیم برای آنها از توصیف «عجیب» استفاده کنیم. البته شاید معتقد باشید ژاپنیها در فضای در هم تنیده دهکده جهانی دیگر مانند گذشتههای دور اسباب تعجب نیستند، اما آنها در ساخت سریالهای تلویزیونی به راستی آدمهای عجیبی هستند و آثاری که میسازند امضای ژاپنی خود را دارد.
این خاص بودن نه تنها در آثاری که ژاپنیها میسازند بلکه در آثاری که در استودیوهای هالیوودی درباره ژاپن ساخته میشود نیز خود را نشان میدهند. این خاص و ویژه بودن به تازگی در جهان سر و صدای زیادی به راه انداخته و دو هفتهای میشود که همه علاقهمندان سریالهای تلویزیونی درباره سریالی حرف میزنند که هر چند شبکههای FX و Hulu آن را ساختهاند اما فضای آن در ژاپن میگذرد و داستانی در این نقطه از زمین در ابتدای قرن هفدهم میلادی را روایت میکند.
داستانی از میانه تاریخ ژاپن بر پایه همه سنتهای شناخته شده این کشور که به معنای واقعی تلاش کرده همه آن چیزهایی که برای مردم ژاپن در آن زمان مهم بوده را به تماشا بگذارد. اما کسی به این تماشا نشسته مردی انگلیسی است که در میان استعمارگری آن قرنها قرار است تغییر کند و این تغییر جنبههای مختلفی به خود گرفته است. همه این جذابیتها که از دریا شروع میشود و در خشکی خود را به نمایش میگذارد در سریال «شوگون» اتفاق میافتد. سریالی که این روزها یکی از ترندترین مجموعههای در حال پخش در دنیاست.
«شوگون» (Shogun) یک مجموعه تلویزیونی درام تاریخی است که بر پایه رمانی به همین نام نوشته جیمز کلیول در سال ۱۹۷۵ ساخته شده است. این رمان قبلاً به یک مینیسریال تلویزیونی در سال ۱۹۸۰ اقتباس شده بود. دو قسمت نخست در ۲۷ فوریه ۲۰۲۴ در هولو و افایکس به نمایش درآمد و قسمتهای جدید این مجموعه ۱۰ قسمتی به صورت هفتگی پخش خواهند شد.
آن گونه که رسانهها گزارش کردهاند شوگون «برخورد دو مرد جاهطلب از جهانهای مختلف و یک سامورایی زن مبهم» را دنبال میکند: «جان بلکتورن، ملوان انگلیسی ریسکپذیر که در ژاپن (سرزمینی که فرهنگ ناآشنایش نهایتاً او را بازتعریف خواهد کرد) غرق میشود؛ لرد توراناگا، یک ارباب زیرک قدرتمند، در تقابل با رقبای خطرناک و سیاسی خود قرار میگیرد؛ و لیدی ماریکو، زنی با مهارتهای بسیار ارزشمند که باید ارزش و وفاداری خود را ثابت کند.»
رمان شوگون اثر جیمز کلیول نسخهای تخیلی از رخدادها و تاریخ حقیقی است. این مجموعه به زبان ژاپنی و انگلیسی روایت میشود، و بخش انگلیسی دیالوگ در واقع به زبان پرتغالی بود. شخصیت بلکثورن مبتنی بر دریانورد تاریخی انگلیسی ویلیام آدامز است که در ژاپن (تحت نظر قدرتمندترین مرد و سپس بنیانگذار و نخستین شوگون از شوگونسالاری توکوگاوا، یعنی توکوگاوا ایهیاسو) به یک سامورایی تبدیل شد. زندگی و حکومت توکوگاوا ایهیاسو از ۱۵۴۳ تا ۱۶۱۶ به درازا انجامید و شخصیت یوشی توراناگا در شوگون مبتنی بر اوست.
سریال «شگون» از سال 1600 آغاز میشود جایی که ژاپن در تقسیمبندی آن زمان دو قدرت آن روزگار یعنی پرتغال و اسپانیا به پرتغال رسیده و آنها این سرزمین را به صورت مرموز نگاه داشتهاند. اما یک کشتی انگلیسی پس از تلاش زیاد به ساحل ژاپن میرسد و داستان از همینجا و با پیوند سه شخصیت اصلی به یکدیگر آغاز میشود. «شوگون» در این میان دست به حرکتی میزند که به شدت این مجموعه را دیدنی میکند. این سریال به معنای واقعی بر مفهوم «احترام» متمرکز میشود. این مفهوم همواره در سنتهای ژاپنی مورد تاکید قرار دارد و سنگبنای داستان هم درباره احترام است.
شخصیتها در «شوگون» ممکن است به هم اعتماد نکنند و حتی اسیر دسیسهها شوند اما در جنگ میان قدرت هم آنچه اهمیت دارد همین احترام است. تا امروز که سه اپیزود از این سریال در دسترس مخاطبان قرار گرفته و در اپیزودهای ابتدایی که بیشتر معرفی شخصیتها و وضعیتهای ابتدایی داستان است، مفهوم احترام بیش از همه چیز به چشم میآید. شاید همین ماجراست که باعث میشود سریال در همان نظر اول بسیار جذاب به چشم بیاید. تاکید ویژه سازندگان روی فرهنگ ژاپنی به گونهای است که همه جزییات با بیشترین دقت به تصویر کشیده میشود. خیلی زود مخاطب «شوگون» در فضای ژاپن ابتدای قرن هفدهم میلادی قرار میگیرد و این همان نکته اولی است که این سریال را بسیار مورد توجه قرار داده است.
از سوی دیگر در این داستان ما با چند رویداد همزمان روبهرو هستیم. از یک طرف یک سکاندار بریتانیایی داریم که قرار نیست به سادگی تن به مرگ دهد و برای زندگی و تجربه کردن اتفاقات تازه بسیار بیپروا است. در مرحله بعدی جنگ قدرت میان شخصیتهای ژاپنی حاضر در سریال را میبینیم. در مرحله سوم شکل روابط پرتغالیها و ژاپنیها و در نهایت همنشینی مرد انگلیسی با همه جناحهای قدرت در ژاپن است. روابط شخصی این مرد نیز به زودی در سریال خود را نشان خواهد داد و به نظر میرسد همه این روابط «شوگون» را به سریالی تبدیل میکند که از همین اپیزودهای ابتدایی میتوان فهمید که ارزش تماشا دارد.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم این سریال عظیم بودن آن است. «شوگون» یکی از سریالهای پر هزینه سالهای اخیر است که قرار است در آن همه جزییات به دقت نشان داده شود. پس این فضاها در ابعادی بزرگ به چشم میآید. در میانه طوفان دریاها و در فضای جنگی ساموراییها، همه و همه، «شوگون» را به انتخابی متفاوت تبدیل میکند. اما آنچه درباره «شوگون» عجیب است این سطح از توجه به آن است.
نمیخواهیم بگوییم «شوگون» سریال خوبی نیست اما از همین سه اپیزود پخش شده نمیتوان به دلیل این میزان توجهای که به آن تا امروز شده رسید. «شوگون» در اپیزودهای پخش شدهاش تاکنون نشانی از یک شاهکار ندارد که چنین امتیازهایی را از منتقدان و مخاطبان بگیرد اما در نهایت سریالی است که قطعا باید آن را تماشا کرد. سریالی غرق در میانه سنتها و یادآور ژاپنی که شما را به عنوان مخاطب شگفتزده میکند.