از آنجا که اقدامات داعش درنهایت به تحقق خواست صهیونیستهادر بحرانسازی در منطقه و حفظ امنیت این رژیم منجر میشود، چنانچه ساخته صهیونیستها تلقی نشود، اما بدون تردید یکی از ابزارهای مهم آنان در منطقه است که پس از شکستهای متعدد این رژیم اشغالگر در میدان نبرد با رزمندگان محور مقاومت، دوباره پس از مدتها در لاک بودن ظهور و بروز یافت و علاوهبر انجام عملیات در سوریه، جنایتی را نیز در کرمان رقم زد و دوباره نگاهها به سوی گروهک تروریستی داعش معطوف شد، اما پس از گذشت زمان کوتاهی، مسجل شد که کارفرمای این اقدام تروریستی که منجر به شهادت ۹۰ نفر از هموطنانمان شد، رژیم غاصب صهیونیستی است؛ زیرا راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران در قدرتمند کردن محور مقاومت را دلیل اصلی ناکامی خود در جنگ اخیر غزه میداند.
البته حشر و نشر رژیم صهیونیستی با گروهکهای تکفیری - تروریستی موضوع جدیدی نیست و این رژیم در دهههای اخیر نیز در راستای تحقق اهداف و منافع شوم خود در منطقه، همواره در سمتی ایستاده که پشتیبان و حامی گروههای تروریستی - که همچون خود این رژیم هیچ قاعده و قانونی را برای حکمرانی برنتابیده و حیاتش در گرو برقراری جنگ و تروریسم است ـ باشد. دراین گزارش که به بهانه فرارسیدن اربعین شهدای حادثه تروریستی کرمان است، بنا داریم ضمن بررسی نقاط مشترک داعش و صهیونیسم جهانی از زوایای مختلف به روابط این رژیم بحرانساز در سطح منطقه با گروههای تروریستی بپردازیم.
طرح «لانه زنبور» برای تشکیل گروههای افراطی
تاریخچه فعالیت و موجودیت رژیم صهیونیستی و داعش مملو از جنایتهایی است که علیه بشریت صورت گرفته است، گویی آنها طی یک توافق نانوشته و شاید هم توافق اصولی با یکدیگر تقسیم کار کردهاند تا با کشتار انسانهای بیگناه در مناطق مختلف به ماهیت وجودی خود مهر بزنند. قتلعام در کفرقاسم، صبرا و شتیلا و قانا توسط نیروهای سفاک صهیونیسم و اقدامات سبوعانه گروههای تکفیری داعش در سر بریدن انسانهای بیگناه به اتهام اعتقاد به یک مذهب دیگر و زنده بهگور کردن زنان و کودکان و آواره کردن شهروندان از جمله نقاط مشترک عملیاتی این دو جرثومه فساد است که یادآوریاش قلب هر انسان آزادهای را بهدرد میآورد. وجود منافع مشترک بین داعش و رژیم صهیونیستی مسألهای نیست که ردپای آن را فقط محدود به جنایت تروریستی داعش در حادثه تروریستی کرمان کرد بلکه اظهارات موشه یعلون، وزیر سابق جنگ رژیم صهیونیستی سندی برای این ادعاست. وی در ایامی که شرارتهای داعش در سرزمینهای اسلامی به اوج خود رسیده بود، به یهودیان ساکن در سرزمینهای اشغالی اطمینان خاطر داد که خطری از سوی این گروه تروریستی متوجه آنها نخواهد بود.
وی در سخنان خود ضمن پذیرش راهبرد داعش در سوریه و عراق به این نکته تاکید میکند، آنقدر که تلآویو بابت حضور ایران در سوریه احساس خطر میکند، نگران داعش نیست. سخنان افشاگرایانه ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان اطلاعات آمریکا بخش دیگری از این پیوند نامرئی است. وی با پردهبرداری از طرح «لانه زنبور» که توسط رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس طراحی شده، عنوان کرد: براساس این طرح، مقرر شده بود که سوریه به کانون جذب عناصر تروریستی پراکنده در سراسر جهان تبدیل شود. وی تاکید کرد: آژانس امنیت ملی آمریکا به همراه سازمان اطلاعات خارجی انگلیس (امآی۶) و موسسه اطلاعات و عملیات ویژه خارجی اسرائیل (موساد) زمینه شکلگیری داعش را فراهم کردند. بنابر اظهارات اسنودن، پروژه عملیات شکلگیری داعش با هدف حمایت از رژیمصهیونیستی انجام گرفت و مقرر شد ساختاری با شعارهای دینی بسیار افراطی در منطقه شکل گرفته و گسترش یابد.
اسناد افشاشده توسط اسنودن بر این مسأله صحه گذاشت که کارشناسان این سه سازمان اطلاعاتی به این نتیجه رسیدند بهترین راهکار برای حمایت از رژیم صهیونیستی، خلق دشمنی پشت مرزهای آن است تا سلاح خود را برخلاف جهت و به سوی کشورهای مخالف بقای این رژیم غاصب نشانه بگیرند. این موضوع که پیش از این از سوی برژینسکی، مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا مطرح شده بود، مجددا در کتاب هیلاری کلینتون مورد تایید قرار گرفت و وی در کتاب «گزینههای سخت» ضمن تبیین نحوه تشکیل گروههای افراطی سلفی، به نقش آمریکا درخصوص مسلح شدن، آموزش وتامین مالی گروههای تروریستی پرداخت و هر گونه ابهام در این زمینه را از بین برد.
ارتباطات داعش و رژیم اشغالگر
علاوهبر موارد ذکرشده، داعش و صهیونیستها معتقدند که همه ادیان و مذاهب غیر از آنها فاقد رسمیت هستند و هر فرد، گروه و جماعتی که به دین و آیینی غیر از آنچه که آنها باور دارند، اعتقاد داشته باشد کافر و ملحد و سزاوار مرگ است لذا آنها با این ادعای سخیف، وحشیگری را در قالب دینمداری توجیه و تفسیر میکنند و همواره کتابهایی در توجیه افراطگرایی و خشونتهای خود نوشته و از آنها به عنوان محرکی برای به راه انداختن ماشین کشتار خود استفاده میکنند و با نشر و تبلیغ این تفکرات الحادی سعی دارند به ترویج افکار توسعهطلبانه خود در منطقه پرداخته و به اهداف استعماریشان جامه عمل بپوشانند.
سالهای زیادی است که رژیم جعلی صهیونیستی به عنوان دشمن واحد همه مسلمانان جهان تلقی میشود و ملتهای مسلمان اقصی نقاط جهان درصدد هستند با اتحاد خود، رژیم غاصب صهیونیستی را نابوده کرده و آزادی قدس شریف را جشن بگیرند، اما در این میان گروهکهای تکفیری از جمله داعش صراحتا اعلام کرده است که نه فقط اسرائیل دشمن اصلی آنها نیست بلکه مسلمانانی که از داعش تبعیت نمیکنند را دشمن خود معرفی کردهاند و همین دیدگاه به مرحله عملیاتی رسیده و شواهد زیادی از همکاری همهجانبه تروریستهای تکفیری با رژیم غاصب صهیونیستی به دست آمده است که پشتیبانی درمانی و بهداشتی ازجمله آنهاست؛ انتشار تصاویر دیدار نتانیاهو از مجروحان داعشی و رسیدگی پزشکان اسرائیلی به آنها دلیلی بر این مدعاست. پشتیبانی مالی و تسلیحاتی یکی دیگر از مواردی است که داعش و صهیونیسم را به یکدیگر پیوند میزند؛ بنا بر مستندات معتبر و به اذعان سران رژیم غاصب اسرائیل منابع مالی داعش از سوی آمریکا و کشورهای همپیمان وی نظیر اسرائیل و دیگر دولتهای دستنشانده منطقه تامین میشود.
سلاحهای کشف شده داعش در استان الانبار، شاهد مثال دیگری است چرا که این سلاحها ساخت اسرائیل بوده و از طریق مرزهای سوریه و عراق به الانبار رسیده بود. همه این گزارهها باعث شد تا چهره واقعی گروههای تکفیری که تا مدتها در پرده نفاق بود، عیان و کاملا مسجل شده است که طرح موساد در جذب افراد نظامی و غیرنظامی، پروژهای است که صهیونیستها به داعش سپردهاند تا با ایجاد آشوب و ویرانی در منطقه غرب آسیا، امکان سلطه اسرائیل بر منطقه خاورمیانه و برپایی طرح اسرائیل بزرگ را فراهم سازند؛ طرحی که با اقدامات محور مقاومت در مناطق مختلف خنثی شد و بر روند انحطاط رژیم غاصب اسرائیل سرعت داد.
اشتراکات داعش و صهیونیسم
ملتسازی ازجمله اهداف مشترک داعش و رژیم صهیونیستی در منطقه است که برای تحقق این مسأله ابایی از بهکارگیری زور، سرنیزه و ذبح افراد ندارند تا مناطق مختلف را تحت سیطره خود قرار دهند و به این ترتیب ایدئولوژی خود را گسترش دهند و برای دستیابی به این امر مشوقهایی را برای مهاجران کشورهای مختلف قرار دادهاند و در عین حال افراد بومی آن منطقه را محکوم به کوچ اجباری و آوارگی میکنند. رژیم غاصب در طول تاریخ ننگین خود، با اجرای طرحهای متعدد اجتماعی و اقتصادی به دنبال مهاجرت اجباری مردم فلسطین است و تروریستهای داعش نیز با وضع قوانین سختگیرانه و طاقتفرسا در مناطق تحت نفوذ خود شرایطی را فراهم کردهاند که مردم بر سر دوراهی داعشی شدن یا فرار از خانه و زندگی خود قرار گرفتهاند، زیرا در غیر این صورت باید از حق حیات خود بگذرند.
سران داعش برای رسیدن به مقصود خویش تمام راههای غیرمشروع را پیشنهاد میکنند و برای تحقق این امر، دلیل و شاهد تاریخی میآورند، اما هیچ دلیل موجهی برای مشروع بودن عقاید و تفکرات خود ندارند و بهرهمندی از هر ابزاری را برای رسیدن به مقصود خود مجاز میدانند؛ مسألهای که صراحتا در پروتکل صهیونیسم به کرات به آن تأکید شده است و آنها برای رسیدن به مقصود خود و دستیابی به منافع بیشتر از هر ابزاری ولو کشتار انسانهای بیگناه استفاده میکنند که این امر اکنون در غزه قابل مشاهده است و رژیم غاصب اسرائیل با سکوت نهادهای بینالمللی، مشغول نسلکشی در فلسطین است. استفاده رسمی از ابزار ترور یکی دیگر از مهمترین شباهتهای داعش و رژیم صهیونیستی است که به تروریسم دولتی و رسمی، وجهه داده است و با خشونت فزاینده اعمال میشود؛ موردی که در اقدامات سرکوبگرانه این دو جریان به وضوح دیده میشود.
به طوری کلی باید گفت رژیم جعلی اسرائیل و گروهک تکفیری داعش هر دو بر اسـاس ابعاد ایدئولوژیک بنا نهاده شـدهاند و نماینده اسلام و یهودیت جعلی هستند و به همین دلیل به راحتی میتوانند با یکدیگر همزادپنداری کرده و خدمات متقابلی به یکدیگر ارائه دهند. توجه به اقدامات و عملیاتهای این دو گروه متحجر نشان میدهد که هر دوی این جریانها یک هدف واحد رادنبال میکنند تا جبهه مقاومت وبیداری اسلامی درمنطقه رادچار انحراف کرده و به بقای نظام سلطه در منطقه غرب آسیا کمک کنند؛ هدفی که تاکنون محقق نشده است و از این به بعد نیز با هوشیاری و هماهنگی بیسابقه محور مقاومت خنثی میشود تا اینکه اسرائیل و گروههای تکفیری را به سراشیبی سقوط برسانند.