طی هفتههای اخیر نظرسنجیهای معناداری در آمریکا و اتحادیه اروپایی منتشر شده که از نارضایتی گسترده و عمیق شهروندان این کشورها نسبت به جریانات سنتی و حاکم غربی در انتخابات حکایت دارد. انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پارلمان اروپا هر دو سال 2024 میلادی برگزار میشود.
نظرسنجی «یوروبارومتر» نشان داده است فقط ۱۴ درصد مردم فرانسه تاریخ برگزاری انتخابات پارلمان اروپا را میدانند و در دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپایی نیز تمایلی عمومی درباره شرکت در انتخابات وجود ندارد. همچنین نظرسنجی دانشگاه کوئینیپیاک در آمریکا نیز نشان میدهد اکثریت نسبی شهروندان این کشور با نامزدی مجدد ترامپ و بایدن در انتخابات ریاستجمهوری سال 2024 مخالف هستند. با توجه به این نظرسنجیها و مستندات مشابه، نکاتی درباره رویکرد غرب در تقابل با انتخابات در ایران (چه به لحاظ ماهوی و چه ساختاری) وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت.
۱- غرب در حالی وقیحانه مشغول ترسیم حدود و ثغور دموکراسی و مردمسالاری ادعایی خود در دنیاست که شهروندان آمریکایی و اروپایی روز به روز بیشتر از لیبرال - دموکراسی وهمآلود و بحرانساز نهادهای قدرت فاصله میگیرند. وضعیت مشارکت جوانان در انتخابات پارلمانی اروپا به اندازهای وخیم است که کمیسیون اروپا پروژهای اضطراری تحت عنوان «MEET» را با هدف تشویق جوانان اروپایی به مشارکت در انتخابات پارلمانی تعریف و عملیاتی کرده است. مخالفت اکثر آمریکاییها با ساختار انتخاباتی «کالج الکترال» نیز به اندازهای عیان و آشکار است که حتی سران کاخ سفید نیز در ادوار مختلف نسبت به کاستیها و ناکارآمدی آن اذعان کردهاند. سوال اصلی این است: صاحبان چنین ساختار انتخاباتی ضدمردمی، غیرمترقی و مبهمی چگونه به خود اجازه اظهارنظر درباره برگزاری انتخابات در دیگر کشورهای جهان را میدهند؟!
۲- نکته بعد معطوف به نگرانی اصلی غرب در قبال پدیده انتخابات در ایران است. واقعیت امر این است که «جمهوری اسلامی»، یک نظام مردمسالار دینی در مواجهه با روایتسازی غرب از اصل حکمرانی و الگوی «دولت – ملت» تلقی میشود. امامین انقلاب اسلامی صراحتا و قویا بر نقش مردم در روند ایجاد و بقای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی تاکید فرموده و گذار موفقیتآمیز کشورمان از بزنگاهها و گلوگاههای مهم طی 45 سال اخیر را معلول همین آگاهی، غیرت و مسؤولیتپذیری مردم عنوان کردهاند. از این رو تحلیل رفتار مردم در آوردگاههای انتخاباتی، همواره در کانون رصد و تحلیل دیگران (دوستان و دشمنان) قرار داشته است. بنابراین حضور مردم در صحنه دفاع از ایران مقتدر، همواره برای کشور فرصتآفرین و در مقابل، پاشنه آشیل غرب در مواجهه با ملت و نظام محسوب شده و خواهد شد.
۳- رصد دقیق جنگ شناختی دشمن در برهه خاص کنونی (انتخابات مجلس شورای اسلامی) بسیار ضروری است. این جنگ شناختی و تاکتیکی، ۲ رکن اساسی دارد: یکی پنهانکاری در قبال واقعیت انتخابات در جوامع غرب و چگونگی و سطح حضور مردم در انتخابات غربی - آمریکایی و ضعف ساختاری و شکلی انتخابات در غرب و دیگری، تمرکز بر رفتار انتخاباتی مردم ایران و تشویق آنها مبنی بر عدم حضور پای صندوق رای! غرب در پیشبرد این بازی هدفمند، از روشهای متعددی از جمله «سانسور موفقیتهای شکل گرفته و ناامید کردن مردم از آینده»، «غبارآلود کردن فضای کشور و بزرگنمایی مشکلات»، «اعتبارزدایی از مقدسات و هنجارهای عمومی و اجتماعی»، «ترویج الگوهای منحرف شناختی و اخلاقی» و «ترغیب نوجوانان به فردگرایی بازدارنده» استفاده میکند.
راه مواجهه با این روند، چیزی جز «تبیین»، «امیدآفرینی» و «آگاهیبخشی» نیست. تجمیع و تبیین حقایق انتخاباتی کشورهایی که مشغول دلسرد و مأیوس کردن ملت و بویژه جوانان ما از حضور پای صندوقهای رای هستند، خود گویای همه چیز برای ملت فهیم و آگاه ما خواهد بود.
دکترمحمدمهدی ایمانیپور