وظیفه تأمین معیشت خانواده به ناچار از بزرگترها به کوچکترها انتقال یافته است و کودکان مجبورند به کارهای سختی که بسیار فراتر از قدرت کودکی شان است، مشغول شوند تا شاید بتوانند مخارج خانواده را – که در سایه حملات رژیم صهیونیستی و شرایط دشوار زندگی، نه سرپرستی دارند و نه منبع درآمدی – تأمین کنند.
کودکانی که در زمینه فروش ابزار یا مواد غذایی فعالیت می کنند با چالش های متعدد از حملات هوایی رژیم صهیونیستی به تمام نقاط غزه و هدف قرار دادن شهروندان عادی (که البته نیم از آنها کودک هستند) گرفته تا دشواری نقل و انتقال در شلوغی جمعیت تا فقدان وسایل نقلیه – به خاطر فقدان سوخت به دلیل اینکه رژیم صهیونیستی همه گذرگاه ها را بسته است – تا سرمای شدید و بارش های سیل آسا رو به رو هستند.
حملات رژیم صهیونیستی دشواری اوضاع اقتصادی خانواده های غزه را دو چندان کرده است؛ غزه در حال حاضر دستخوش افزایش آمار بیکاری به میزان 65 درصد است و فقر از 70 درصد عبور کرده است. ضمن اینکه نزدیک به 80 درصد از خانوارها به کمک های بشردوستانه وابسته شده اند و در چنین شرایطی رژیم اشغالگر با بستن گذرگاه ها و اختلال در فعالیت های تجاری و حمله به بنگاه های صنعتی و اقتصادی و این اوضاع را دشوارتر کرده است.
عدی بشیر، کودک 12 ساله ای است که پدر و دو برادر بزرگتر خود را در حملات رژیم صهیونیستی از دست داده است. مادرش نیز از ناحیه سر مجروح و خانه نشین شده است. عدی از همان روزهای ابتدایی مهاجرت به رفح در جنوب غزه به همراه مادر و خانواده پدری اش – تحت فشار تهدیدهای رژیم صهیونیستی- به فروش نوشیدنی های گرم روی آورده است.
او به شبکه "العربی الجدید" گفت که همراه با مادرش – که هنوز از جراحت ناشی از حمله رژیم صهیونیستی رنج می برد – روی هیزم، آب گرم می کند و ظرف های مخصوص سرو چای یا قهوه را هم آماده می می کند و در نخستین ساعت صبح، خود را به صف های طولانی مردمی که جلوی نانوایی یا مراکز توزیع آب یا کمک های بشردوستانه صف کشیده اند می رساند تا چیزی بفروشد.
بشیر با اینکه به دلیل پیاده روی طولانی و خواب ناکافی و قرار گرفتن در معرض خطر و سرمای شدید، فشار و خستگی شدید را تحمل می کند، اما این کار را وظیفه خود می داند مخصوصا الان که مرد خانه شده است و تأمین مخارج مادر و دو خواهرش به گردن او افتاده است.
کودکان برای تأمین مخارج خانواده شان به شغل عمدتا دست فروشی روی آورده اند و از قهوه و چای گرفته تا سبزیجات و اسباب بازی تا لباس های کهنه و نو در بساط آنها پیدا می شود.
ایوب عماد 14 ساله هم لباس دست دوم می فروشد. او این لباس ها را با قیمت پایان یا به رایگان از کسانی که نیازی به آن ندارند، تهیه می کند. او هم به "العربی الجدید" گفته است که پس از اینکه پدرش را در حملات هوایی رژیم صهیونیستی از دست داده است، برای تأمین مخارج خانواده کار می کند. ایوب که از حمل کیسه های لباس روی چرخ دستی خسته شده است ، می گوید کارش به نوع خاصی از لباس منحصر نمی شود و برخی انواع پارچه – که مردم برای چادر زدن از آنها استفاده می کنند – هم می فروشد.
برخی خانواده ها برای تأمین نیازمندی های خود ناچار به فروش برخی اقلام کمک های بشردوستانه یا مواد غذایی یا تعویض آنها با برخی اقلام دیگر می شوند. برخی کودکان مثل افتکار میمه، دختربچه 11 ساله، جلوی چادر خودشان بساط پهن کرده و برخی انواع بیسکویت و کنسرو گوشت یا ساردین و غیره را می فروشند.
افتکار میمه به "العربی الجدید" می گوید که پدرش را قبل از جنگ وبر اثر بیماری از دست داده است در حالی که برادر بزرگش در روزهای نخستین جنگ به شهادت رسید و آنها با شهادت برادرش منبع درآمدشان را هم از دست دادند و حالا ناچارند با فروش برخی اقلام کمک های بشردوستانه، نیازهای ضروری شان را تأمین کنند.
کار کودکان به کسانی که سرپرست خانوار را از دست داده اند منحصر نمی شود؛ به دلیل گرانی شدید، برخی از کودکان ناچارند برای تأمین معیشت خانواده کار کنند. لیان ابو سعده، دختربچه 13 ساله می گوید به همراه برادرش محمود به پدرشان برای تأمین مخارج روزانه، در مدرسه ای که آوارگان را در خود جای داده است، خوراکی می فروشند.