حماقت‌های نتانیاهو دست از سر اسرائیل بر نمی‌دارد

حاییم آسا نویسنده این مقاله که در پایگاه اطلاع رسانی زمان اسرائیل منتشر شد تاکید کرد، زمانی که صدای توپخانه به صدا در می‌آید دیگر وعظ کنندگان سکوت اختیار می‌کنند، با این حال چه کسی گفته است که این افراد مهمل گو واقعا طی سه ماه یا یکصد روز گذشته سکوت کرده‌اند، آنها در حالی به مهملات خود ادامه دادند که اسرائیل برای اولین بار طی چند دهه گذشته در معرض خطر وجودی قرار گرفته بود.

بله واژه‌ای از دو کلمه، تهدید حیاتی که در حال حاضر با شنیدن آن چندان واکنشی از خود نشان نمی‌دهیم، اما اگر معنای واقعی آن را درک کنیم باید از ترس به خود بلرزیم و فریاد بزنیم.

وی در بخش دیگری از مقاله خود توضیح می‌دهد، وقتی می‌گوییم تهدید وجودی علیه اسرائیل به این معنی است که اسرائیل در معرض شرایطی قرار می‌گیرد که دیگر وجود خارجی نخواهد داشت، این مسئله باید همواره در منتهی الیه ضمیر ناخوداگاه ما محفوظ باشد و همواره این وحشت در مان همچون ضربانی باقی بماند.

به اعتقاد این نویسنده، ناتوانی ما در این روزها و شاید در چند دهه اخیر امری حیرت آور است، زیرا از طرفی این باند حاکم بر ما به ما بدی می‌کند و ما را همچون اسرای امپراطوری روم (گلادیاتورها) به جان هم انداخته است تا همدیگر را بکشیم شاید این باند پاپ کورن به دست بتواند به ما نمایه‌ای ناچیز از یک امپراطوری را بدهد.

او می‌افزاید تشریح این همه حماقت (کابینه اسرائیل) امری بسیار دشوار است زیرا اصول دموکراسی اسرائیلی به ما اجازه نمی‌دهند که ما بیش از آن حرف‌های در گوشی و زمزمه‌های صورت گرفته در تریبون‌های خیابان‌‌هایی همچون کاپالان را بازگو کنیم، به هر شکل ما مجبور هستیم که از اصول دموکراسی به عنوان اصل شخصیت مان صاینت کنیم.

اما باید چه کرد، برای کنار زدن این ساختار فشل و غیر قابل تحمل چه باید کرد؟ باید برای سالم سازی ساختار بجنگیم تا دیگر آن پاپ کورن خورها ما را به سوی طناب دار نبرند.

حماقت‌های نتانیاهو دست از سر اسرائیل بر نمی‌دارد

به اعتراف این روزنامه نگار صهیونیست، اسرائیل همه اسرائیل به سوی طناب دار پیش می‌رود زیرا به جنگی ادامه می‌دهد که هیچ پایانی برای آن متصور نیست، چون طرفی که باید شرایط نهایی و پایانی را مشخص کند سطح سیاسی است یعنی کابینه است، اما آنها فعلا در حال خوردن پاپ کورن خود هستند، آنها نمی‌خواهند این کار را بکنند، چون به دنبال طولانی تر کردن حداکثری خشونت هستند، تا بتوانند از این طریق امید به تحقق پیروزی را در پایان راه در دل ما زنده کنند.

در مقابل یاوه‌‌هایی همچون اینکه توافق اسلو عامل اصلی این اوضاع است را به خورد ما می‌دهند، این در حالی است که همه ما می‌دانیم که اصلا توافق اسلو اجرایی نشده است، فقط بخش‌های کوچکی از آن اجرا شد که صرفا ادویه یک غذای مفصل محسوب می‌شود.

تصور کنید قارر بود یک آشپز برای ما کوفته درست کند، وقتی نمک و فلفل را روی میز گذاشت، آنها به سویش تیراندازی کردند، حال همچنان به او ناسزا می‌گویند که چرا این کوفته‌ها را اینقدر بد مزه پخته و باعث معده درد شدید آنها شده است.

در این میان باید پرسید آیا ما می‌توانیم پیروز شویم؟ چگونه پیروز شویم؟ اصلا پیروزی چیست؟ هیچ کس پاسخی برای این امر ندارد، حتی اگر یحیی السنوار را به همان چوبه دار ادولف ایخمن هم حلق آویز کردیم باز هم نمی‌توانیم بگوییم که این یک پیروزی است.

اسرائیل در همان بامداد روز 7 اکتبر شکست خورد، از این بدتر ما دقیقا در چارچوب نقشه‌ای عمل می‌کنیم که دشمن ما طراحی کرده است، طرفی که ما را خوب می‌شناسد و ما را به دامی به نام پیروزی کشانده است، زیرا او خوب می‌داند که ما به شعار توخالی غرور ملی اعتیاد وافر داریم.

در ادامه این مقاله آمده است: امروز دشمنان اسرائیل، حزب الله، حماس و پیشاپیش آنها ایران امروز چشمان خود را با تعجب باز و بسته می‌کنند، تا شاهد سطح حماقتی باشند که اسرائیل را در نوردیده است، کسانی که نمی‌فهمند واقعا تهدید وجودی چه معنا و مفهومی دارد.

امروز حزب الله نشان داده است که در سطح درک راهبردی و عملیاتی بالایی قرار دارد، سطح حزب الله با شرایطی که ما در سال 2006 از او دیده بودیم تفاوت بسیاری پیدا کرده است، او امروز می‌داند چگونه حمله کند، می‌داند به چه چیزی حمله کند و می‌داند که به چه نحوی این کار را انجام دهد، این حزب  امروز اقدامات دیگری را هم تمرین می‌کند، چگونگی رهگیری هواپیماهای بدون سرنشین را تمرین می‌کند، او امروز فرا گرفته است که برای هدف قرار دادن یک هدف یک هواپیمای بدون سرنشین کافی نیست، بلکه برای 10 هدف یکصد هواپیما ارسال می‌کند تا نشان دهد که درک بالایی از این تقابل پیدا کرده است.

نویسنده می‌افزاید: در اینجا باید یک معمای ساده را هم حل کنیم، آیا می‌دانید چگونه حماس فقط با 3000 جنگجو را علیه ارتش ما به کار گرفته و قادر است شکست نظامی به اسرائیل با آن بودجه هنگفت و ساختار امنیتی‌اش تحمیل کند، این در حالی است که باید فن آوری‌های های تک و تمامی مانورها و طرح‌های جنگی‌اش را هم به قدرت اسرائیل افزود.

چهارصد هواپیمای بدون سرنشین و چند صد نفر از جنگجویان حماس به کار گرفته شده‌اند، اما این بکارگیری علیه اهداف کیفی اسرائیل با ارزش راهبردی و عملیاتی سرنوشت ساز صورت گرفته است، این مسئله بر کسی پنهان نیست اما کسانی که باید متوجه شوند فعلا در حال خوردن پاپ کورن هستند.

نویسنده  در پایان هم با اشاره ضمنی به گذشت 75 سال از عمر رژیم صهیونیستی نوشت: رهبران سیاسی اسرائیل نمی‌فهمند که در حال سقوط از طبقه 75 هستند و به زمین هم به شدت نزدیک شده‌اند، اما همچنان احساس خوشبختی می‌کنند و از نوازندگان می‌خواهند تا کمی آرام باشند چون صدای گلوله می‌‌آید.