در قرن ۱۷ میلادی از واژه « نخبه » برای توصیف کالاهایی با مرغوبیت خاص استفاده میشد، بعدها این واژه تغییر کاربری پیدا کرد و درمورد گروههای اجتماعی برتر به کار رفت. در قرن نوزدهم، «نخبهگرایی» بهعنوان یک مکتب فکری درآمد و در علوم سیاسی و جامعه شناسی جایگاه ویژهای پیدا کرد.
نخبه کیست؟
شاید ماده ٢ آییننامه احراز نخبگی بهترین تعریف را از نخبه ارائه داده است که بر اساس آن میتوان اینگونه تعریف کرد؛ «نخبه به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق میشود که اثرگذاری وی در تولید و گسترش علم، هنر، فناوری و فرهنگسازی و مدیریت کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید و گسترش دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و اعتلای جامعه انسانی کشور شود.»
نخبگان بخش برگزیده یک جامعه هستند که تواناییها و قابلیتهای ویژهای دارند که همین امر به آنها نسبت به سایر افراد جامعه برتری میبخشد.
در تعاریف قرن جدید، نخبه فردی است که بر اساس المانهای موجود از سطح بالای توانایی، علم، اخلاق و ادب برخوردار بوده و قابلیت اثرگذاری در تکنولوژی، فناوری و علوم تخصصی را داشته باشد.
کسی نخبه است که بتواند با قدرت فکر و عقل خود موانع را از سر راه برداشته و به مقصد نهایی خود که نتیجه آن خدمت به علم و تکنولوژی و انسانیت است، برسد.
بر خلاف باوری که در قرن ۱۷ میلادی در اروپا رواج داشت، نخبگان از طبقه خاصی نیستند؛ البته در نهایت در یک طبقه خاص قرار میگیرند، واقف به اخلاقیات، قدرت تحلیل و پشتکار دارند.
هدفمند، بهرهمندی خوب از فرصت، ارزیابی شرایط، شجاع، ریسکپذیر، متمرکز، توجه روی عادات علمی، بررسی جامع روی مسائل، دارای نبوغ و... از ویژگیهای نخبگان به شمار میرود.