پس از چهل و سه روز نبرد در غزه ، معادله نظامی تغییر محسوسی نکرده است. ارتش صهیونیستی با نفوذ در منطقه کشاورزی و خالی از سکنه، نواری در ساحل و نواری در شمال را در اختیار دارد اما این حضور هیچ کمکی به تحقق اهداف اعلام شده اسرائیل نکرده و نمی کند بلکه بر عکس، تانک ها و نفربر های ارتش اسرائیل به صورت هدف های نزدیکی برای مقاومت در آمده اند بطوری که هر روز تعدادی از این خودروهای زرهی و خدمه آن ها توسط مقاومت زده می شوند و تلفات و خسارت ارتش روزبه روز بالا می رود.
حتی گفته می شود که مقاومت تعمدا گذاشته است تانک ها در این منطقه پیشروی کنند تا امکان خوبی برای شکار آنها و بالابردن تلفات اسرائیل پدید آید.
اما آنچه در مورد بیمارستان الشفاء اتفاق افتاد بسیار قابل بررسی است. دستگاه های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی یقین کرده بودند که فرماندهان مقاومت، یحیی سنوار و محمد ضیف در این بیمارستان مخفی شده اند و مهمترین ورودی به تونل ها نیز در همین بیمارستان است.
بر اساس این اطلاعات، ارتش صهیونیستی همه توان خود را برای رسیدن به این بیمارستان به کار گرفت که البته کار ساده ای هم نبود. هرچه مقاومت شدید تر می شد، اسرائیل نسبت به درستی اطلاعات خود بیشتر قانع می شد و در تصمیم برای تسخیر بیمارستان، راسختر.
لذا، علاوه بر تلفات سنگینی که این ارتش متحمل شد، اخبار حمله به بیمارستان در سطح جهانی باعث شد که موجی از تنفر علیه اسرائیل ایجاد شود.
با همه این احوال، زمانی که ارتش رژیم بیمارستان را گرفت همه جای آن را بازرسی کرد نه ورودی تونلی یافت و نه خبری از یحیی سنوار و محمد ضیف.
حتی سلاح خاصی هم در بیمارستان نیافتند و مجبور شدند برای حفظ آبرو، به گفته بی بی سی، تعدادی سلاح کلاشینکف و مقداری مهمات را ، در جعبه های کمک های انسانی، وارد بیمارستان و سپس ادعا کنند که این سلاح ها را در بیمارستان کشف کرده اند.
نتیجه این که برای چندمین بار ضعف دستگاه های اطلاعاتی رژیم هویدا شد و حتی بعضی از ناظران معتقد شدند که مقاومت در جنگ امنیتی و الکترونیک بسیار قوی است و آنها با نفوذ در سیستم امنیتی اسرائیل ، تعمدا اطلاعات غلطی را وارد این سیستم کرده اند تا ضربه جدیدی به رژیم وارد آورند.
در این حال، مقاومت نیروهای پشتیبان در عراق، لبنان و یمن برای کمک به مقاومت در غزه همچنان ادامه دارد. در عراق ، به رغم فشار دولت آمریکا به حکومت آقای سودانی، مقاومت همچنان حملات خود به پایگاه های ارتش آمریکا در عراق و سوریه را افزایش داده است.
در لبنان، تبادل آتش بین نیروهای مقاومت و ارتش رژیم در شمال به شدت جریان دارد و طبق معادله تعیین شده از سوی آقای سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله، شدت عملیات به تحولات میدان در غزه گره خورده است و اخیرا بُرد موشک های مقاومت افزایش یافته و علاوه بر شهرک های صهیونیست نشین در نزدیکی مرز لبنان، به شهرهای شمالی از جمله شهر صفد رسیده است.
اما مهمترین تحول مربوط به عملیات انصارالله و ارتش یمن در دریای سرخ و خلیج عقبه و رساندن موشک و پهپاد به بندر ایلات در جنوب اراضی اشغالی است.
یمنی ها مدت درازی است که به کمک غزه شتافته و اعلام کرده اند که کشتی های اسرائیلی در دریای سرخ را هدف قرار می دهند. حتی اگر این کشتی ها از پرچمی غیر پرچم اسرائیل استفاده کنند باز هم شناسائی شده و منهدم می شوند.
اما اعلام اخیر سید عبدالملک حوثی، رهبر شجاع انصارالله یمن مبنی بر اینکه اگر ارتش صهیونیستی به جنایات خود در غزه ادامه دهد، یمن تنگه باب المندب را به روی همه کشتی ها می بندد، ترس و جنجال بزرگی را در محافل اقتصادی بین المللی بویژه در آمریکا و اروپا به راه انداخت زیرا همه می دانیم که در صورت بسته شدن باب المندب و اجبار کشتی های تجارتی به پیمودن راه درازی و عبور از دماغه امید نیک در جنوب آفریقا چه ضربه ای به اقتصاد جهانی وارد می آید.
در نتیجه مجموعه این تحولات و بویژه تهدید سید عبدالملک حوثی، دولت آمریکا که عملا مدیریت جنگ را در دست دارد بلافاصله دست به کار شد و علاوه بر بردن مسأله به شورای امنیت، دیوید ساتر فیلد، دیپلمات کارکشته و طرفدار صهیونیسم را به عنوان نماینده آمریکا در خاورمیانه ، به منطقه فرستاد تا راهی برای حل مسأله با حفظ آبرو و منافع اسرائیل پیدا کند.