یک. تعداد شهدای غزه از مرز ۱۰ هزار نفر گذشته است. این گزاره بدان معناست که در مقیاس جمعیت تقریبا دو میلیونی غزه، از هر ۲۰۰ نفر، یک نفر در ماه گذشته حذف فیزیکی شده است. این غیر از دهها هزار مجروح، قطع برق، تحریم سوخت و نابودی تمام تأسیسات خدماتی و درمانی غزه است. آنچه در غزه در حال وقوع است، رکوردهای جدیدی از ریختن بمب در مساحت کم در جهان را جابجا کرده است. برخی نقاط غزه کاملا با خاک یکسان شده و در اثر حملات بیولوژیک، بیماریهای متعددی رواج یافته است.
دو. ارتش رژیم صهیونیستی در پی کوچ اجباری فلسطینیان از غزه به سمت سرزمینهای جنوبی و بهویژه مصر است. از جمعیت دومیلیونی غزه، تا این لحظه ۱/۵ میلیون نفر آواره شدهاند اما کوچ نکردهاند. مردم غزه در محلههای خود ماندهاند و به بیمارستانها و مراکز درمانی پناه بردهاند که البته رژیم اشغالگر آن مکانها را هم زیر آتشگرفته است. زن و مرد و پیر و جوان، تصمیم گرفتهاند در شهرهای خود بمانند و آنچه درگذشته اتفاق افتاد را دوباره تجربه نکنند. آنها میدانند که مهاجرت از غزه، قطعا بیبازگشت است و سرانجامی همچون فلسطینیان ساکن اردوگاهها در کشورهای لبنان و سوریه و اردن خواهد داشت.
سه. رژیم صهیونیستی پیشازاین و بر اساس پیمان اسلو موظف بود غزه را تخلیه کرده و به تشکیل دولت مستقل فلسطینی تن دهد، اما با نقض پیمانی که خود امضا کرده بود، در سرتاسر اطراف غزه، از بیت لاهیا گرفته تا مرز مصر، شهرکهای نظامی-مسکونی بناکرده که به غلاف غزه مشهور شدهاند. اکنون شمشیر آخته غزه از غلاف بیرون آمده است. غزه در خون نشسته و تقریبا با خاک یکسان شده اما همچنان از سوی آن به شهرها و شهرکهای صهیونیست نشین، راکت و موشک پرتاب میشود. این سطح از مقاومت چیزی شبیه به معجزه است. در این سرزمین محدود که محصور بین رژیم غاصب و دریاست و جز گذرگاه تنگ رفح، ارتباطی با بیرون ندارد، چه اتفاقی در حال رخ دادن است و موشکها از کجا پرتاب میشود.
چهار. نیروهای ارتش اشغالگر از شمال و شرق وارد غزه شدهاند.
هم ارتباط شمال غزه با دریا را محدود کردهاند و هم اتصال شمال و جنوب غزه را بستهاند اما هر از چند ساعت در یک کمین گرفتارشده و چند نفرشان هلاک میشوند. جنگ نامتقارن و ناهمتراز رزمندگان باایمان مقاومت و غاصبان صهیونیست، از قضا به سود مقاومت در حال رقم خوردن است. آنجا که سربازان اسرائیلی بهصورت زمینی ورود کنند، دیگر از گزند حملات هوایی سنگین در امان خواهند بود و بمبهای شیمیایی و فسفری ریخته نخواهد شد. از سوی دیگر در جنگ شهری و کوچه به کوچه، گروههای جهادی موفقتر عمل خواهند کرد.
پنج. مهمترین نکته آنکه اراده غزه نشکسته است. هرچه هست، تاب و تحمل و فریاد بر سر دشمن غاصب است. از پدری که شهید شده، چند فرزند بهجامانده که حالا باانگیزهتر از پدر به مقاومت برخاستهاند. از دل آوارهای غزه، نسلی سر برآمده که به قول امام خمینی (ره) به تعداد جوانانش تفنگدار دارد. رزمندگان غزه دیگر تنها نیروهای مشخص نظامی نیستند بلکه یک ارتش میلیونی در حال شکلگیری است و دقیقا از همین روست که اسرائیل با جستجوی زمینی در غزه، به اهداف خود نمیرسد. این همان ایده بسیج میلیونی است که پیشازاین در ایران و عراق و سوریه و یمن هم در قالبهایی همچون حشدالشعبی و قوات الدفاع الوطنی موفق بوده است. از دل غزه، بسیجی میلیونی و جریانی در حال شکلگیری است که نهتنها باریکه غزه، بلکه کل سرزمین فلسطین را آزاد خواهد کرد و حتی به کمک همسایگان خواهد شتافت. نسل امروز، هرچند دردکشیده، اما دیگر اهل بازی خوردن در سیاستهای ظاهرا دو دولتی و باطنا اسرائیلی و پیمانهای یکسویه تحمیلی نیست. نسل امروز، نسل طلایی فلسطین است.
محسن پیرهادی