حدود 20 سال قبل نوشتهای با عنوان «سرزمینی بیمردم و مردمی بیسرزمین» به قلم یک چهره نامآشنای غربی مطالعه میکردم. نویسنده این مطلب یهودیها را مردمی فاقد سرزمین و فلسطین را سرزمینی بدون مردم میخواند و میخواست وانمود کند این منطقه یک بیابان بدون ساکن بوده تا سکونت یهودیها در آن را توجیه کند. حالا 75 سال پس از اشغال و غصب این سرزمین در حالتی قرار داریم که مردم فلسطین با مقاومت و شهادت نهتنها دفاع از سرزمینشان را بلندتر از همیشه فریاد میزنند، بلکه قصد بازگشت به آن را دارند. امروز اتفاقاتی در فلسطین در جریان است که به سود جهان اسلام خواهد شد و امیدوارم آغازی باشد بر پایان اسرائیل. فلسطین بعد از 75 سال مقاومت، عملیاتی انجام میدهد که همه نظام محاسباتی دشمن را به هم ریخته است؛ عملیات بیسابقهای که رهبر معظم انقلاب آن را «شکست ترمیمناپذیر برای رژیم صهیونیستی» نام نهادند.
امروز مساله فلسطین اولویت جهان اسلام شده است. امروز صهیونیستها ددمنشانه مردم ستمدیده فلسطین را به خاک و خون میکشند و همه میبینند کشورهای غربی که شعار حقوق بشر و آزادی میدهند چگونه از جنایات این رژیم حمایت میکنند. غرب پر از شعار است؛ شعار صلح، شعار آزادی، اما فلسطین آزمایشگاه و محک همه ادعاها و شعارهای غربی است. آنچه امروز در فلسطین جریان دارد، سند بیآبرویی و خوی وحشیانه مدعیان صلح و دوستی است. رژیم صهیونیستی در جریان عملیات توفان الاقصی ضربه سهمگینی خورد؛ ضربهای که تا به حال نمونه آن را تجربه نکرده بود.
این رژیم با بمباران بیامان مردم غزه میخواهد به خیال خودش زخم این شکست را ترمیم کند؛ کاری که از عهده آن بر نخواهد آمد. غرب همیشه از اسلام سیاسی واهمه داشت و بعد از انقلاب اسلامی این وحشت افزون شد. غربیها بعد از شکست عثمانی در جنگ اول جهانی تصمیم گرفتند دیگر اجازه ندهند اسلام بهعنوان یک قدرت سیاسی در منطقه قد علم کند و یکی از نقشههای آنان برای تحقق این هدف، ساختن یک رژیم جعلی در قلب دنیای اسلام بود. به این ترتیب رژیم اسرائیل حکم یک پاسگاه منطقهای برای غرب داشت تا اتحاد مسلمانان و قدرت جهان اسلام را تضعیف کند اما این شرایط الان معکوس شده و معادلات به نفع جبهه مقاومت رقم خورده است و در آینده نیز همینگونه ادامه خواهد یافت.
دکتر غلامعلی حدادعادل