«بیصدا، حلزون» با عنوان خاصی که دارد اولین فیلم بهرنگ دزفولیزاده عکاس مطرح سینما و تلویزیون کشورمان است که سال 98 ساخته شد اما در گیرودار کرونا اکران نشد، سال قبل تازه رنگ گیشه را دید و چند روز قبل هم اکران آنلاینش تمام شد تا وارد شبکه نمایش خانگی شود.
فیلم داستان زنی ناشنوا بهنام الهام با بازی درخشان هانیه توسلی است که در تلاش است پول لازم برای عمل فرزند ناشنوایش را فراهم کند.
از طرفی شوهر سابق الهام یعنی سعید با بازی محسن کیایی مخالف این عمل جراحی است چون احساس میکند حالا که همسرش را از دست داده، اگر پسرش شنوا شود دیگر او را بهعنوان پدری ناشنوا قبول نمیکند و در دنیای دیگری زندگی میکند. الهام میخواهد با کمک ساعد برادر سعید این عمل اتفاق بیفتد تا پسرش شانس حضور در مدرسه شنواها را داشته باشد. همهچیز در جایی گره میخورد که سعید به محل کار الهام میرود و مشکلاتی برای امیر صاحبکار الهام درست میکند. از اینجاست که الهام میفهمد در دنیایی پر از دروغ و اتفاقهای بد، هرچند رنج نشنیدن زیاد است اما شاید شنیدن هم اتفاق ویژهای نباشد. اینکه یک کارگردان فیلم اولی در اثرش روی این موضوع حساس و انسانی دست گذاشته بسیار با ارزش است. افسوس که در دقایقی ریتم فیلم مخاطب را پس میزند و در کنار این چالش، پرداخت غلط برخی شخصیتها هم اجازه نمیدهد مخاطب به آنها نزدیک شود و دنیایشان را درک کند. بهطور مثال ساعد با بازی پدرام شریفی به عنوان برادر شوهر الهام که معلوم نیست ماجرای مهاجرتش چه ربطی به داستان دارد. یا امیر با بازی مهران احمدی که صاحبکار الهام است و انگیزه برخی رفتارهایش را نمیفهمیم. اما در مجموع اینکه فیلمی بتواند رنج زندگی ناشنواها، اعم از مشکلات درمان، اشتغال و ازدواج و فرزندآوریشان را بهما یادآوری کند و به جامعه هشدار دهد که باید بهحقوق آنها احترام بگذاریم در جای خودش با ارزش است. بازی هانیه توسلی هم نقطه قوت دیگر فیلم در کنار محتوایش است.