بلندگوهای پروژه براندازی یک به یک توسط سربازان رسانههای تروریست پایین گذاشته میشود. دولتهای پشتپرده براندازی حال بهناچار باید از پشتپرده کنار آمده و بهطور علنی باتریهای این بلندگوهای خسته را شارژ کنند.
در ادامه سناریوی ترک تریبون توسط خبرنگار رسانههای فارسیزبان خارجنشین، سیما ثابت، مجری شبکه ایراناینترنشنال و سامان رسولپور، سردبیر ارشد برنامههای گفتگومحور این شبکه از قطار ایراناینترنشنال پیدا شدند. سیما ثابت در توییتی علت استعفای خود را اینگونه اعلام کرد: «از تلویزیون ایراناینترنشنال استعفا دادم و تعطیلی و پایان کار برنامه چشمانداز با سیما ثابت را اعلام میکنم. ناگزیر شدم بین کار در شرایطی خاص و کرامت انسانی، دومی را انتخاب کنم.» پیش از این نیز اتفاقی مشابه را رعنا رحیمپور در بیبیسی رقم زده بود. استعفای خبرنگار اینترنشنال که برخی نیز آن را اخراج عنوان کردهاند واجد این پیام مهم است که صدای شکست اپوزیسیون حتی به استودیوهای تندروترین رسانههای ضد ایرانی نیز رسیده است. به همین دلیل نیز دولتهای غربی و عبری طراحیهای پیچیده برای حمایت از اپوزیسیون را کنار گذاشته و بهطور شفاف از طریق برگزاری جلسه با خبرنگاران رسانههای معاند وارد میدان شدهاند تا بتوانند فرآیند تنفس مصنوعی برای تداوم حیات نباتی آنها را آغاز کرده و ظرفیت مخاطبان این شبکهها برای خیابانکشی مجدد را احیا کنند. در ادامه ضمن مرور سابقه عملکردی سیما ثابت، پیام فرامتنی استعفای او را بررسی کرده و همچنین به تشریح علت برگزاری جلسه وزیر اطلاعات اسرائیل با چهرههای رسانهای اپوزیسیون پرداختهایم.
از آموزش آشپزی تا نا امیدی از پروژه براندازی
سیما ثابت که حالا چند روزی است همکاریاش با ایران اینترنشنال پایان یافته سالها قبل از اینکه جلوی دوربین این شبکه برود در رادیو مشغول به کار بود. گرچه سیما ثابت در سال ۱۳۸۵ همکاری خود با رادیو بیبیسی فارسی را آغاز کرد، اما در روزهای ابتدایی حضورش در انگلستان از طریق تاسیس یک سایت آشپزی و آموزش پختوفروش غذاهای ایرانی، بخش عمدهای از درآمد خود را تامین میکرد. خبرنگار مستعفی اینترنشنال در سال ۹۶ گویندگی در رادیو را هم شروع کرد تا آغازی بر تجربه گویندگی خبر و اجرای زنده در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور برای او باشد. ثابت یک سال بعد و در ماههای ابتدایی فعالیت شبکه ایراناینترنشنال که با حمایتهای دولت سعودی کار خود را آغاز کرده بود، بهعنوان مجری به این شبکه پیوست. او با اجرای برنامههای مختلف در این شبکه کمکم نام خود را بهعنوان یکی از خبرنگاران مطرح در میان رسانههای فارسیزبان خارج از کشور مطرح کرد. اما شروع وقایع پاییز سال گذشته نقطهعطفی در کارنامه فعالیتهای سیاسی و رسانهایاش بود.
او در برنامه «چشمانداز» که اجرای آن را بهعهده داشت میزبان شخصیتهای مختلف اپوزیسیون بود. سیما ثابت البته همیشه سعی داشت در برنامه خود با دعوت از اشخاصی که تندترین مواضع را علیه جمهوری اسلامی داشتند به مخاطبانش نقطهنظرات این افراد را منتقل کند. او در توییتر نیز که در بحبوحه اتفاقات سال گذشته به رسانه اصلی پوشش اغتشاشات تبدیل شده بود، از شخصیتهای بسیار فعال بود. مواضع بسیار تند وی علاوه بر اینکه بهصورت غیرمستقیم در برنامههایش بیان میشدند، بهصورت مستقیم از طریق حساب توییتری و از زبان خودش نیز بیان میشدند. سیما ثابت از همان روزهای اول اغتشاشات با قاطعیت از براندازی جمهوری اسلامی سخن میگفت و هیچ راهی غیر از آن را برای آینده ایران پذیرفتنی نمیدانست و حتی از لزوم «اخراج جمهوری اسلامی از سازمان ملل» سخن میگفت. جهان، خاورمیانه و ایران را بدون جمهوری اسلامی جای امنتری میدانست. تیم ملی فوتبال ایران را تیم جمهوری اسلامی قلمداد میکرد و مدعی بود که تنها چند روز تا سقوط جمهوری اسلامی باقیمانده است.
او همچنین از حمایت علنی از تجزیهطلبان نیز دریغ نمیکرد و در برنامه خود به آنها تریبون میداد و در توییتر نیز از اقدامات و تجمعات آنها حمایت میکرد. اما در روزهای گذشته و چند روز پس از پایان همکاریاش با ایراناینترنشنال صوتی از او منتشر شد که ادعاهای بسیار متفاوتی در نسبت به مواضع پیشین خودش مطرح میکرد. او در این صوت میگوید گروه زیادی از اساتید دانشگاه در لندن معتقدند جمهوری اسلامی باید بماند، زیرا بهترین گزینه برای کشوری مانند ایران است. او اضافه میکند خودش نیز «سالهای سال است که عمیقا به این مساله معتقد است» و هرچه اتفاقات در منطقه پیش میروند صحت این ادعا بیشتر مشخص میشود. بهنظر میرسد این اظهارات سیما ثابت و البته خروج یا اخراجش از ایراناینترنشنال واکنشی طبیعی به شکست بزرگ پروژه اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ است. سال گذشته تمام ظرفیت میدانی و رسانهای اپوزیسیون برای تحریک مردم بهسمت براندازی بهکار گرفته شد، اما درنهایت همه دست از پا درازتر به تماشای شکست مفتضحانه این پروژه نشستند. سیما ثابت در پیامی که در توییتر منتشر کرده بود و خبر خروج خودش و سامان رسولپور (سردبیر ارشد برنامههای گفتگومحور ایراناینترنشنال) را اعلام کرده به تشریح دلایل این اتفاق پرداخت و مدعی شده که هنوز در راه تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی ثابتقدم است و شرایط کاری سخت در واشنگتن را برای خروج از شبکه بهانه کرده است. اما با اظهاراتی که ثابت در صوت لو رفته داشته است مشخص میشود که او بیش از همیشه از به سرانجام رسیدن پروژه براندازی ناامید شده است و نخواسته که بیش از پیش بخشی از این پروژه شکستخورده باشد.
من رفتم، چون خیلی میترسم
برای درک چرایی ترک شبکه اینترنشنال از جانب سیما ثابت بهترین منبع اعترافات خود اوست. او در متن چندپاراگرافی که درمورد استعفای خود نوشته اینگونه از ترس خود پرده برداشته: «روز تعطیلی دفتر لندن، برای ادامه کار، برای سرپا نگهداشتن برنامه، به درخواست مدیر شبکه همه زندگیام را در لندن رها کردم، در کمتر از دو ساعت از لندن عازم واشنگتن شدم تا اجازه ندهم سپاه پاسداران برنامهام را خاموش کند.» ترک دوساعته لندن بدون هیچگونه برنامهریزی نشاندهنده ترسی است که عوامل شبکه تروریستی اینترنشنال پس از کنار کشیدن حامیان دولتی خود داشتند و حالا با شکست پروژه آشوب این ترس باعث شده تا سیما ثابت از هواپیمای درحال سقوط اینترنشنال خود را به بیرون پرتاب کند. کنار کشیدن چهرههای به اصطلاح خبرنگار باعث شده رژیمصهیونیستی بیم آن را داشته باشد که بازوی رسانهای خود را ازدسترفته ببیند به همین دلیل نیز برای دادن دلگرمی به آنها بهطور علنی وارد میدان شده و چهرههای رسانهای اپوزیسیون را به جلسه فراخواند. این قبیل جلسات، اما تاکنون نتوانسته مانع از درک واقعیت شکست توسط اپوزیسیون شود. خبرنگارانی که در ظاهر خود را معتقد به پایان جمهوری اسلامی نشان میدهند در باطن واقعیت را طور دیگری اعتراف میکنند.
در صوت لورفتهای که از سیما ثابت منتشر شده است، او معتقد است «گروه زیادی از اساتید دانشگاه در لندن موافق این هستند که جمهوری اسلامی باید بماند و بهترین آپشن برای این کشور همین است.» خبرنگار مستعفی اینترنشنال در ادامه همین صوت مدعی میشود او نیز جزء گروهی است که بهترین آپشنش برای کشور جمهوری اسلامی است. این ادعاها درحالی از جانب سیما ثابتی مطرح میشود که او بارها در صفحه شخصی خودش از رفتن جمهوری اسلامی صحبت به میان آورده است. این متناقضگویی را چیزی جز منفعتطلبی و ترس توجیه نمیکند. پیش از این صوتی از رعنا رحیمپور، خبرنگار اخراجی بیبیسی نیز منتشر شده بود که وی در آن به انتقاد از رویکرد تجزیهطلبانه رسانه اینترنشنال پرداخته بود. حال آنکه رسانه محل کار خود او یعنی بیبیسی نیز در جریان التهابات سال گذشته ایران به بال مکمل اینترنشنال در راستای آشوب تبدیل شده و بارها تریبون خود را در اختیار نمایندگان گروههای تجزیهطلب قرار داده بود.
به سایه خودشان هم نمیتوانند اعتماد کنند
بعد از آنکه رضا حقیقتنژاد، خبرنگار و سردبیر سابق ایران وایر و از خبرنگاران رادیو فردا در بیمارستان برلین بهعلت سرطان درگذشت، برخی این شائبه را بهوجود آوردند که او وابسته به جمهوری اسلامی بوده و اپوزیسیون با هدف جلوگیری از برخی اقدامات حقیقتنژاد بهنفع جمهوری اسلامی وی را به قتل رسانده است. پس از ماجرای اخراج رعنا رحیمپور از بیبیسی و انتشار صوتی از او که در آن اینترنشنال به تجزیهطلبی متهم شده بود، ادعای همکاری رحیمپور با ایران نیز از جانب برخی اکانتهای منتسب به اپوزیسیون مطرح شد. حال سیما ثابت با سناریویی مشابه از اینترنشنال کنار رفته و در صوتی رسانه محل کار خود را مورد هجمه قرار داده است. اظهارات او مبنیبر اینکه جمهوری اسلامی بهترین آپشن برای کشور است باعث شده تا اتهام همکاری با ایران به وی نیز نسبت داده شود. اگرچه شکست پروژه براندازی بسیاری از چهرههای اپوزیسیون ازجمله خبرنگاران رسانههای معاند را با دیوار واقعیت مواجه کرده، اما اعترافات سریالی آنها باعث شده جبهه پرآشوب براندازان بیش از پیش دچار تنش شده و ترس از نفوذ گسترده نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی به ساختار ضد انقلاب نیز بر دامنه اختلافات آنها بیفزاید.
جلسه با کارفرمای تازه
روز چهارشنبه بود که خبر دیدار وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی با برخی خبرنگاران رسانههای فارسیزبان خارجنشین در این رسانهها منتشر شد. این البته اولین باری نبود که برخی از براندازان با وزیر اطلاعات این رژیم دیدار میکردند. گاملیل، پیش از این در نشستی که با موضوعیت ایران و با حضور جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا و محسن سازگارا، در سرزمین اشغالی برگزار شده بود بهعنوان سخنران اصلی حضور پیدا کرده بود و پیش از این دیدارهای غیرعلنی با برخی براندازان داشته است. او البته در جریان سفر رضا پهلوی به سرزمینهای اشغالی نیز میزبان او بود.
وزیر اطلاعات کابینه نتانیاهو در جلسهای که با حضور برخی از براندازان تشکیل شده بود، ضمن اینکه گفت برای تروریستی اعلام کردن سپاه تلاشهای زیادی کرده و میکند، به سفر رضا پهلوی به سرزمینهای اشغالی هم اشاره کرد و گفت: «زمانی که رضا پهلوی از اسرائیل دیدن کرد، ما با هم پیام آزادی و امید را به میلیونها ایرانی فرستادیم.» او البته درحالی رضا پهلوی را نماینده میلیونها ایرانی دانسته که پویش وکالت دادن به رضا پهلوی در جریان اتفاقات سال گذشته، حتی به یکمیلیون نفر هم نرسید. وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی، اما در ادامه از کمک برای حل مشکل آلودگی هوا، آب و کشاورزی نیز صحبت بهمیان آورده است. اظهاراتی که فارغ از تمسخرآمیز بود آن بیشتر به ادبیات رضا پهلوی نزدیک است که خود را ناجی زمین نیز دانسته و برای جلوگیری از فرسایش آن اظهارنظر کرده است. بهنظر میرسد این مقام رژیمصهیونیستی نیز در دام اطلاعات و اظهارنظرهایی افتاده که از جانب این افراد مطرح میشوند. فارغ از اظهارنظرهای وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی، اما نگاهی به خبرنگاران و کارشناسان حاضر در این جلسه با درنظر گرفتن سوابق آنها نشان میدهد رژیمصهیونیستی پیش از این با این خبرنگاران ارتباط و روابطی داشته و اکنون و در آستانه نزدیک شدن به سالگرد فوت مهسا امینی، با جمع کردن این افراد دورهم تنها این روابط را علنی کرده است.
یکی از افراد حاضر در این جلسه وحید بهشتی است، شخصی که همزمان با فروکش کردن ناآرامیها در ایران و تلاشهای نافرجام اپوزیسیون برای تروریستی اعلام شدن سپاه، اعلام کرد مقابل ساختمان وزارتخارجه انگلیس تحصن میکند و دست به اعتصاب غذا میزند تا سپاه در لیست گروههای تروریستی قرار گیرد. بعد از گذشتن نزدیک به ۱۰۰ روز و انتشار تصویری از وحید بهشتی در بیمارستان، اما بار دیگر این گزاره اثبات شد که اعتصاب غذای بهشتی همانند اعتصاب غذای وحید رونقی بیشتر یک شوی رسانهای بوده تا اقدامی اعتراضی. با این وجود چند وقت پیش و در تیرماه امسال رسانههای فارسیزبان خبر دیدار وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی با بهشتی را منتشر کردند، دیداری که احتمالا مقدمه حضور وحید بهشتی در جلسه روز چهارشنبه وزیر اطلاعات این رژیم بود. ژیار گل، خبرنگار بیبیسی فارسی دیگر شخصی بود که در این جلسه حضور پیدا کرد.
او ازجمله افرادی است که با گروه تروریستی پژاک ارتباط داشته و گفتگو و مصاحبه با رهبران گروهکهای تجزیهطلب را در کارنامه فعالیت خود دارد. ژیار گل در سال ۲۰۲۱ به سرزمینهای اشغالی سفر کرد تا درباره نگاه اسرائیلیها به ایران گزارش تهیه کند. این خبرنگار بیبیسی فارسی، اما بهواسطه همسر دیپلمات آمریکایی که داشته و اقداماتی که انجام میداده همواره در مظان این اتهام است که روابطی با موساد داشته است؛ ساخت مستندهایی درباره ایران و رژیمصهیونیستی و گفتگوهای اختصاصی با مقامات این رژیمنیز شائبه ارتباط ژیار گل با موساد را تقویت میکند. در آخرین نمونه نیز حضور او در جلسه با وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی احتمال ارتباطات نزدیک او با موساد را بیشتر کرد. نازنین انصاری مدیرمسئول کیهان لندن، پانتهآ مدیری خبرنگار اخراجی اینترنشنال، آرش سیگارچی خبرنگار صدای آمریکا و بن سبطی پژوهشگر حامی رژیمصهیونیستی از دیگر خبرنگاران حاضر در جلسه با وزیر اطلاعات این رژیم بودند.
براندازها اینبار هم باختند
بعد از توافق ایران و عربستان و فروکش کردن ناآرامیها در ایران، عربستان و غربیها سازوکار و روش خود در برخورد با ایران را تغییر دادند. آنها بیشتر از اینکه تمام تخممرغهای خود را در سبد اپوزیسیون بگذارند، راهبرد مذاکره برای کاهش تنشها با ایران را در پیش گرفتند. در این میان بازنده اصلی براندازان و رسانههای فارسیزبان بودند که دیگر کارفرماهای اصلی خود را از دست داده و در تکاپوی یافتن کارفرمای تازهای برای خود بودند.
خبر سفر رضا پهلوی به سرزمینهای اشغالی که با میزبانی وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی انجام گرفت تقریبا پاسخ روشنی به این سوال بود که کارفرمای بعدی براندازان چهکسی خواهد بود. گاملیل، وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی در این سفر به رضا پهلوی گفت: «شما با ارج نهادن به صلح و دوستی... پا جای پای پدرتان نهادید.»، اما نکته جالب توجه این بود که این سفر با واکنشهای منفی براندازان و رسانههای صهیونیستی همراه شد. برخی از براندازان سفر فروردینماه شازده پهلوی به سرزمینهای اشغالی آن هم در شرایطی که رژیمصهیونیستی با بحران منطقهای مواجه است را به باد انتقاد گرفتهاند. اسرائیل علاوهبر فاصله گرفتن از عربستان که بهمعنی فاصله گرفتن از دیگر کشورهای عربی نیز محسوب میشود، حمایتهای متحد خود یعنی آمریکا را تحت تاثیر بحران اوکراین تا حد زیادی از دست داده است. در داخل سرزمینهای اشغالی نیز اعتراضات گسترده به کابینه و افزایش عملیاتهای شهادتطلبانه مهمترین چالشهای رژیمصهیونیستی محسوب میشود. همچنین خود صهیونیستها نیز استقبال از این سفر را یک حماقت توصیف کردند و دعوت از غیرمحبوبترین فرد ایران، حتی در میان اپوزیسیون را اشتباه این رژیم دانستند.
با این حال، اما سفر رضا پهلوی این موضوع را علنی کرد که از این پس کارفرمای اصلی اپوزیسیون، رژیمصهیونیستی است، واقعیتی که تغییر ریل ایراناینترنشنال و پوشش اخبار بیشتر از سرزمینهای اشغالی نیز آن را اثبات کرد. ارتباط رژیمصهیونیستی با براندازان و برخی خبرنگاران رسانههای فارسیزبان اگرچه ادامه داشت، اما علنا اعلام نمیشد. تشکیل جلسه وزیر اطلاعات این رژیم با برخی نمایندگان رسانههای فارسیزبان خارجنشین همزمان با نزدیک شدن به سالگرد وقایع پاییز سال گذشته مهر تاییدی بر همکاری این رسانهها با رژیمصهیونیستی بود، اینبار فارغ از هرگونه پیچیدگی و تکذیب و تایید، این رسانهها عملا از همکاری با این رژیم پرده برداشتهاند. همکاری و حمایت رژیمصهیونیستی از این رسانهها را نمیتوان همانند دیدار با مقامات کشورهای اروپایی، با شعار حمایت از مردم ایران توجیه کرد؛ چراکه این موضوع کاملا مشخص است که دشمن شماره یک اسرائیل، ایران است و این رژیم در راستای این دشمنی از هیچ ضربهای به ایران مضایقه نکرده است. میتوان جلسه علنی نماینده رسانههای فارسیزبان با مقام صهیونیستی را نشاندهنده شکست کامل پروژه براندازی دانست. به همین دلیل نیز رژیمصهیونیستی برای احیای فضای ضدایرانی حاضر شده رسما وارد میدان شود و زخم بر پیکره اپوزیسیون را درمان کند، همانطور که در روزهای شکست خوردن پیدرپی داعش به مأمنی برای درمان اعضای این گروه تروریستی تبدیل شده بود. رژیمصهیونیستی همانطور که برای تقابل با ایران ننگ همکاری با داعش را به جان میخرید و حمایت خود از آن را به تصویر میکشید امروز نیز برای یک لحظه حیات بیشتر رسانههای اپوزیسیون از علنی کردن حمایت خود از اپوزیسیون هیچ ابایی ندارد.
آمارسازی اینترنشنال برای پیروزی در رقابت با بیبیسی
فارغ از اینکه پشتپرده و علت اصلی خداحافظی سیما ثابت با شبکه اینترنشنال چیست، به نظر میرسد اعلام علنی آن توسط مجری سابق این شبکه ضربه قابل توجهی به این شبکه ضدایرانی وارد کرده است. فرداد فرحزاد، مجری اینترنشنال که برخی استعفای سیما ثابت را به رفتارهای او نسبت میدهند، اکنون در گفتگوهای پیدرپی با کارشناسان این شبکه در پی اثبات این گزاره است که رسانه اینترنشنال اساسا رقیب ندارد. شبکههای فارسیزبان که در روزهای اوج ناآرامی با یکدیگر در رقابت بودند، اکنون همزمان با نزدیک شدن به اتفاقات پاییز سال گذشته، بار دیگر بازار رقابتها و اختلافات میانشان داغ شده است.
اینترنشنال نیز که به نظر میرسد با استعفای اخیر سیما ثابت اوضاع داخلی چندان مطلوبی ندارد، نمیخواهد از این رقابتها جا بماند. کارشناسان اینترنشنال با تکرار این جمله که «وقتی بیبیسی مطرح بود که اصلا رقیب نداشت» و «اینترنشنال باعث ایجاد توازن و رقابت میان رسانههای فارسیزبان شد» به دنبال پیروزی اینترنشنال در رقابت با بیبیسی فارسی هستند. در همین راستا عمار ملکی که فرزند محمدملکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین و کارشناس تقریبا ثابت شبکه اینترنشنال بود، آمارهای میزان استقبال از رسانههای فارسیزبان خارجی را اندکی بعد از استعفای ثابت منتشر کرد.
فارغ از اینکه جامعه آماری نمودارهای منتشرشده چیست، باید گفت در این آمار شبکه اینترنشنال در رتبه اول قرار دارد و بعد از آن منوتو رتبه دوم را دارد و بیبیسی فارسی تازه در رتبه سوم قرار میگیرد. نکته جالب اینجاست که این رسانه ضمن بازنشر این آمارها حتی رتبه بیبیسی فارسی در این نظرسنجی را منتشر نکرده است. اختلافات و رقابت رسانههای فارسیزبان برای اینکه مرجعیت رسانهای در جریان اتفاقات پاییز سال گذشته را از آن خود کنند، این گزاره را اثبات میکند که جریانات برانداز و رسانههای آنها، بعد از شکست منشور همبستگی و پروژه براندازی، همچنان اختلافات گستردهای با یکدیگر دارند و بدون اینکه امیدی به تحقق پروژه براندازی داشته باشند، برای کسب غنائم بیشتر از میز همکاری با رژیمصهیونیستی درحال رقابت با یکدیگر هستند.