تل‌آویو درگیر شدیدترین بحران و انتخاب بین بد و بدتر است

 روزنامه معاریو نوشت: «بحران کنونی که تل‌آویو در آن به سر می‌برد احتمالا به از بین رفتن ساختار کنونی آن منجر می‌شود و اسرائیلی‌ها مجبور خواهند شد از بین چهار گزینه بد و بدتر یکی را انتخاب کنند.»

لیؤور آکرمان، پژوهشگر ارشد مرکز سیاست و استراتژیک در دانشگاه رایخمن در مقاله‌ای برای روزنامه معاریو نوشت: «تل‌آویو در شدیدترین بحران از سال ۱۹۴۸ به سر می‌برد. دیگر صحبت درباره جنجال سیاسی یا نزاع بین ائتلاف حاکم و مخالفان نیست بلکه صحبت درباره یک بحران اجتماعی و مدنی عمیق است که شکاف اجتماعی، انزجار و کشمکش را افزایش داده و وحدت مردم را از بین می‌برد. این بحران در فقدان قدرت استراتژیک تل‌آویو دیده می‌شود. نبود قدرت استراتژیک موجب کاهش آزادی عمل امنیتی علیه ایران، حزب‌الله و سوریه و از بین رفتن روابط میان آمریکا و کابینه تل‌آویو و بحران اقتصادی می‌شود. این بحران اقتصادی شامل تضعیف ارز و خروج سرمایه‌گذاران خارجی خواهد بود.»

وی گفت: «اصلاحات قضایی یک کودتاست که می‌تواند یک بحران کامل قانون اساسی و درگیری میان دادگاه عالی و کابینه و رؤسای نهادهای امنیتی و وزارتخانه‌ها را به وجود آورده و موجب وخامت اوضاع و حتی تا حد وقوع یک جنگ داخلی شود.»

این پژوهشگر گفت: «اعضای کابینه مثل بتسلئیل اسموتریچ، وزیر دارایی، ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی، یاریو لوین، وزیر دادگستری، سیمحا روتمن، رئیس کمیته قانون اساسی کنست و برخی اعضای احزاب تندرو حریدی از رویکرد فروپاشی اسرائیل مدرن و فروپاشی کامل تشکیلات خودگردان فلسطین و از بین بردن جایگاه شهروندان آن پیروی می‌کنند و به دنبال ایجاد اسرائیلی هستند که کاملا از تورات و قوانین شریعت یهود و برتری یهودیان بر اعراب پیروی کند. به دنبال این وضعیت ما با چهار گزینه بد و بدتر مواجه هستیم که احتمالا منجر به نابودی اسرائیل شود. گزینه اول این است که هیچ کاری انجام ندهیم و اعتراضات ادامه داشته باشد و امید داشته باشیم که در آینده اوضاع تغییر کند یا چه بسا شاهد سقوط دولت یا توقف اقدامات آن باشیم.»

تل‌آویو درگیر شدیدترین بحران و انتخاب بین بد و بدتر است

وی گفت: «گزینه دوم که شبیه گزینه اول است، افزایش مداخله طرف‌های افراطی و اعتراضات مردمی و شکاف‌های اجتماعی و افزایش جنجال‌ها درباره جایگاه ارتش و توقف خدمت نظامی است که احتمالا اسرائیل را به سمت یک جنگ داخلی واقعی می‌برد. گزینه سوم که یک گزینه تقریبا غیر واقعی است این است که اسرائیل به "مناطق خودمختار مختلف" تبدیل شود. با اینکه گزینه سوم اتفاق نمی‌افتد اما احتمالا بخش عظیمی از اسرائیلی‌ها سرزمین خود را ترک کرده و به کشورهای غربی مهاجرت کنند و این‌ها احتمالا کسانی هستند که از نظر علمی و مالی در سطح بالایی هستند. در نتیجه در اسرائیل تنها کسانی می‌مانند که تندروتر هستند. گزینه چهارم که بیشتر واقعی به نظر می‌رسد وقوع یک انقلاب یا کودتای نظامی یا غیرنظامی یا درگیری مستقیم میان نهادهای امنیتی و در راس آن ارتش است تا حدی که ممکن است یک بحران قانون اساسی رخ بدهد. گزینه چهارم برای تمام اسرائیلی‌ها بدتر است چرا که به فروپاشی اسرائیل و به وجود آمدن ائتلاف‌های مختلف و از بین رفتن وحدت و یک آشوب کامل حداقل در مرحله اول منجر می‌شود.»