ملاقات «نجلا المنقوش» وزیر خارجه لیبی با همتای صهیونیستی در ایتالیا که با وساطت وزیر خارجه این کشور انجام شد، نه تنها تبدیل به بحران سیاسی در لیبی شد و عبدالحمید الدبیبه نخستوزیر دولت وحدت ملی را وادار به برکناری وزیر خارجه کرد، بلکه داستان فراتر از مرزهای این کشور هم رفت.
در امتداد این بحران سیاسی بود که نجلا المنقوش وادار شد به استانبول و از آنجا به لندن بگریزد و در سطح جهان عرب هم این خبر انعکاس زیادی پیدا کند. علاوه بر تظاهرات در داخل لیبی، این حادثه، در شبکههای اجتماعی هم توجهات را برانگیخته است.
افشای این دیدار محرمانه میان الی کوهن و خانم المنقوش توسط وزارت خارجه رژیم صهیونیستی بود که دلیل آن هم نیاز دولت بنیامین نتانیاهو به بزرگنمایی عادی سازی روابط تل آویو با کشورهای عربی است. نتانیاهو و حزب متبوعش برقراری ارتباط با کشورهای عربی در قالب روند عادی سازی بدون دادن امتیاز به فلسطینی ها را مهمترین برنامه سیاسی خود میدانند و میخواهد این امر را مهمترین دستاوردش بنمایانند.
اما واکنش جدی به این دیدار در افکار عمومی عربی نشان داد، برخلاف ادعای موجود در زمینه عادیسازی، هنوز رژیم صهیونیستی خط قرمز مردم مسلمان در منطقه محسوب میشود. این واکنش از دو جنبه قابل بررسی است، اولا تنفر تاریخی از رژیم که منشأ آن ماهیت اشغالگر و جنایتکار این رژیم است و بخش دوم هم به طور خاص به کابینه فعلی اسرائیل بازمیگردد. کابینه فعلی دربردارنده تندروترین احزاب صهیونیست-یهودی است؛ افراد بدنامی همچون بن گویر و اسموتریچ در کابینه حضور دارند که اقداماتشان علیه فلسطینیها نه تنها مایه خشم مسلمانان عرب شده بلکه دولتهای غربی نیز رفتار و اظهارات این دولتمردان صهیونیست را نژادپرستانه میدانند.
در چنین شرایطی حتی کشورهای امارات، بحرین و مغرب که در دوره ترامپ به روند عادیسازی پیوسته بودند به دلیل روابط علنی و آشکار با دولت کنونی صهیونیستها محذوریت پیدا کردهاند و در رابطهشان با تل آویو دست به عصا شدهاند. با این حال دولت جو بایدن در راستای اهداف انتخاباتی تلاش دارد به تأسی از ترامپ این بار عربستان را وادار به سوار شدن به قطار عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی نماید تا به زعم خود فرصت تاریخی برای پایان دادن به منازعه اعراب و اسرائیل ایجاد نماید.
این درحالی است که عربستان به طور سنتی خود را برادر بزرگتر کشورهای عربی معرفی مینماید و چنین اقدام متهورانهای میتواند اعتبار این کشور را در نزد افکار عمومی بشدت خدشهدار نماید. در واقع به نظر میرسد آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال به حراج گذاشتن آبروی سعودیها در جهان عرب هستند تا از این رهگذر اولا جو بایدن در آستانه کمپین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۴ دستاوردی مهم در حوزه سیاست خارجی در مناظرات ارائه دهد و نظر لابی صهیونیستی به ویژه آیپک را جلب نماید. در وهله دوم، کابینه رژیم صهیونیستی نیز از بن بست فعلی در سیاست داخلی بعد از اعتراضات اخیر خارج می شود.
کابینه رژیم صهیونیستی درحالی که به دلیل اعتراضات خیابانی وادار به عقب نشینی از طرح اصلاحات قضایی شده دچار بحران شده چراکه یهودیان تندرو درون کابینه از عقب نشینی نخست وزیر در مقابل اعتراضات ناخرسند هستند و احتمال خروج از کابینه و سقوط دولت روی کاغذ وجود دارد، از این رو نتانیاهو به دنبال مفرّی است که این بحران را خاتمه دهد و در این میان عادی سازی رابطه با عربستان بی هزینه ترین راه بنظر می رسد.
این در شرایطی است که عربستان در ازای عادی سازی امتیازهایی را درخواست کرده که تاکنون نشانه ای مبنی بر اراده آمریکا یا رژیم صهیونیستی جهت تحقق این امتیازها دیده نمی شود و احتمالا همانند امارات، سر عربستان هم بی کلاه خواهد ماند. در سال ۲۰۲۱ بعد از برقراری روابط میان امارات و اسرائیل در قالب قرارداد ابراهیم و توافق جهت تحویل جنگنده های اف-۳۵، در نهایت کنگره با این قراداد همراهی نکرد و نکته جالب اینجاست که بخشی از ژنرال های صهیونیست هم در به شکست کشاندن این معامله به بهانه به چالش کشیده شدن برتری هوایی اسرائیل در خاورمیانه، نقش ایفا کردند.
صهیونیست ها احتمالا همانطور که نجلا المنقوش را قربانی اهداف سیاست داخلی خود کردند به دنبال قربانی کردند سعودیها نیز هستند تا خود را از باتلاق کنونی نجات دهند و بایدن هم که در سه سال اخیر سیاست خارجی اش در خاورمیانه و منطقه مبتنی بر فرار از واقعیت های موجود بوده است، این بار به دنبال دستیابی به امتیازی سریع از جیب عربستان است. این در شرایطی است که تنفر ملت های منطقه از رژیم صهیونیستی با وجود همه تلاش ها برای سفیدشویی جنایات این رژیم و عادیسازی حضور صهیونیستها به بهانه تجارت و توریسم در ارتباط با ملتهای منطقه، همچنان به قوت خودش باقی است.