اهانت های مکرر صورت گرفته در غرب به قرآن کریم ، بیانگر اراده خاص دستگاه‌های امنیتی و رسمی کشور‌های اروپایی مبنی بر ترویج اسلام‌هراسی و قرآن‌ستیزی است. از سوی دیگر، آمریکا و متحدان اروپایی آن در‌صدد بازتولید تروریسم تکفیری و گروه‌هایی مانند داعش در راستای برهم زدن نظم و امنیت جهان اسلام بر‌آمده‌اند.
به‌راستی میان پدیده‌هایی که در دو بخش ظاهرا جغرافیایی متفاوت، اما با یک هدف واحد صورت می‌گیرد، چگونه می‌توان ارتباطی مستقیم برقرار کرد؟ در این خصوص به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، گفت‌و‌گویی با کشیش ایلیا کاشیتسین، دبیر شورای بین‌ادیان کلیسای ارتدوکس روسیه صورت داده‌ایم.
طی سال‌های اخیر، توهین به ادیان الهی و آسمانی تبدیل به یک روند در کشور‌های غربی شده و دستگاه‌های امنیتی و دولتی در کشور‌های اروپایی نیز مدعی هستند این اقدام در راستای دفاع از آزادی بیان صورت می‌گیرد و ارتباطی با مواضع رسمی آن‌ها ندارد! نظر شما در‌خصوص این مواضع و توجیهات صورت گرفته، چیست؟
نمی‌توان این اعمال توهین‌آمیز را ساده انگاشت و آن‌ها را دست‌کم گرفت. بسیاری از افراد درک درستی از آن ندارند و باید بفهمند که چنین رفتار‌هایی نشان‌دهنده باور‌های افراط‌گرایانه و وقیحانه‌ای است که (در میان سیاستمداران غربی) در‌خصوص دین و اخلاق وجود دارد. نمی‌توان تصور کرد که در خاک یک کشور، در کنار سفارتخانه یا مکان‌های مذهبی، کتاب‌های مقدسی مانند قرآن و انجیل را مورد اهانت قرار داد و سپس این‌گونه القا کرد که فرد اهانت‌کننده به‌تن‌هایی و بدون هیچ‌گونه حمایت و پشتوانه‌ای این اقدام را صورت داده است. نکته مهم‌تر این‌که پلیس نیز از امنیت این فرد و اقدامات آن حمایت می‌کند. پس باید در تحلیل وقایع اخیر و اهانت‌هایی که به ادیان آسمانی صورت می‌گیرد، درک جامعی از ماجرا داشت و تسلیم تصویرسازی‌های صورت گرفته در‌خصوص ساده بودن ماجرا نشد.
طی سال‌های اخیر، تلاش‌های زیادی در اتاق‌های فکر غرب در‌خصوص دین‌زدایی در جهان صورت گرفته و حتی با رشد سازمان‌یافته گروه‌های منحط اخلاقی و جنسی، الگوی سالم زیست انسانی و اخلاقی نیز در برخی جوامع کمرنگ شده است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
خلق گروه‌های افراط‌گرا و حمایت از آن‌ها و القای این‌که چنین افرادی نماد‌های دین‌مداری هستند، تبدیل به یک رویه در غرب شده است. به‌عنوان مثال، ستیزه‌جویان داعش خون افراد زیادی را در مناطق گوناگون ازجمله مسیحیان و مسلمانان را روی زمین ریختند. آن‌ها در مناطق مسیحی‌نشین سوریه و عراق صلیب‌ها را پایین آوردند و کتاب‌های مقدس مسیحیان را آتش زدند. احتمالا سرنخ و رد این کار در آنجاست که مدافعان آزادی‌بیان در واقع با خط تروریست‌های افراط‌گرا تشابهاتی دارند؛ نقشی که خیلی از کشور‌های غربی در مناقشه عراق و سوریه ایفا کردند و هرج‌و‌مرجی که آن‌ها به‌وجود آوردند با این تفکرات همه چیز سرجای خود قرار می‌گیرد. پس در اینجا میان داعش و کسانی که در غرب قرآن را آتش می‌زنند نوعی قرابت و ارتباط کامل وجود دارد و مصدری که این دو را هدایت می‌کند یکی است. اگر این نگاه را نسبت به ماجرا داشته باشیم، به‌خوبی درمی‌یابیم که با چه بازی پیچیده‌ای از سوی مخالفان دین در دنیا مواجه هستیم.
تلاش خاص رسانه‌های غربی مبنی بر عادی جلوه دادن توهین به مقدسات دینی و در مقابل، ممانعت از انتقاد از الگو‌های منحط اخلاقی و انسانی مانند همجنس‌گرایی و خداناباوری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ چرا این تحرکات طی سال‌های اخیر تشدید شده و نماد‌های آن در غرب بیش از پیش قابل مشاهده است؟
بسیاری از فعالان دینی به‌درستی می‌گویند این چه کیشی است که در کشور‌های غربی تبلیغ می‌شود به‌خصوص کشور‌های غربی که تلاش می‌کنند آن را توسعه دهند. این کیش باعث هلاکت بشریت خواهد شد و در واقع این اتفاق در حال رخ دادن است که نمی‌توان نقش غرب را در وقوع و استمرار آن انکار کرد. آتش‌زدن قرآن را می‌توان در همین ردیف و صف بررسی کرد، این امر می‌تواند کل جهان را به چالش بکشد. جهان با این اقدامات به سمت سرخط هلاکت می‌رسد و باید به فکر پیشگیری بود. بهتر است بگویم اقدامات ضداخلاقی و ضددینی صورت گرفته در غرب و سیاست‌گذاری‌هایی که معطوف به ترویج الگو‌های انحرافی است، جهان را به هلاکت (اخلاقی) می‌کشاند. این همان چیزی است که غرب به‌دنبال آن بوده و مواردی مانند آنچه اشاره شد، نشان می‌دهد که در این مسیر اقدامات متعددی را صورت داده است. فرقی ندارد که به مقدسات اسلام توهین شود یا مسیحیان باید با این عوامل برخورد پیشگیرانه داشت و در این خصوص همکاری و هم‌افزایی پیروان همه ادیان الهی لازم است.
