این روزها که بررسی گروههای حاضر در انتخابات مجلس دوازدهم در دستور کار برخی گروههای سیاسی است، چندان به یک جریان توجه نمیشود و آن هم جریان احمدینژادیهاست. برخی این جریان را به عنوان جبهه پایداری میشناسند، اما چنین نیست و احمدینژادیها یک جریان مستقل هستند که در بزنگاههای انتخاباتی مرز خود با جبهه پایداری را پررنگ میکنند و اگر منافعشان ایجاب کند خود را بخشی از این جریان معرفی میکنند.
سادهانگارانه است که سکوت احمدینژادیها را به منزله عدم فعالیت انتخاباتی آنها برای مجلس دوازدهم ارزیابی قلمداد کرد چرا که آنها در دقیقه ۹۰ خودنمایی میکنند و برنامههای خود را اجرا میکنند، مانند لیدر سیاسی خود که محمود احمدینژاد است.
زمانیکه احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ثبتنام و ردصلاحیت شد، تهدید به تحریم انتخابات کرد و پس از آن اظهارات و اقداماتی داشت که کمتر کسی تصور میکرد باردیگر در مجمع تشخیص دارای جایگاه باشد، اما در هفتههای نزدیک به معرفی اعضای مجمع سکوت کرد و نشانی از تهدیدهای گذشته او نبود تا بتواند در مجمع باقی بماند که در نهایت هم ماند.
بنابراین نباید سکوت احمدینژادیها را ساده تعبیر کرد. برخی هدف او را فضاسازی برای راه یافتن یارانش به مجلس دوازدهم میدانند بنابراین به نحوی رفتار میکند که حاشیهای برای آنها ایجاد نشود.