درحالیکه خشم مسلمانان دنیا از قرآن سوزی و اسلامستیزی آشکار در دو کشور سوئد و دانمارک به قوت خود باقی است، بار دیگر این اقدام وقیحانه در مقابل سفارت عراق در پایتخت دانمارک تکرار شده است! نکته قابلتأمل اینکه وزارت خارجه دانمارک چنین اقدامی را محکوم کرده است! بهراستی این رویکرد پارادوکسیکال چگونه از سوی مدعیان آزادی بیان و دموکراسی قابل توجیه است؟ در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی توان بهسادگی از کنار آن گذشت:
نخست اینکه اعطای مجوز قرآن سوزی( حتی اگر به بهانه واهی عدم مغایرت با قانون اساسی کشورهای حوزه اسکاندیناوی باشد ) و متعاقبا، تضمین برگزاری این مراسمها توسط پلیس و نیروهای امنیتی دو کشور سوئد و دانمارک، مصداق عینی اسلامستیزی سیستماتیک محسوب شده و قرائت دیگری نمیتوان از این موضوع داشت. در چنین شرایطی صدور بیانیههای دروغین از سوی وزارت خارجه سوئد و دانمارک مشکلی را حل نمیکند! آنها در حال محکومیت اقدامی هستند که نه یک فرد، بلکه یک ساختار سیاسی و امنیتی پشت سر آن قرار دارد.به عبارتی بهتر، این «خود محکومی»نمیتواند مرهمی بر خشم جهان اسلام و انسانهای آزاده دنیا نسبت به اقدامات هتاکانه اخیر اسلامستیزان در غرب باشد.
نکته دیگر مربوط به بستر و فرا متنی است که این اقدام هتاکانه ناظر به آن صورت میگیرد! اکنون اراضی اشغالی با سختترین بحرانهای داخلی در طول تأسیس این رژیم جعلی و نامشروع روبهروست. تصویب اصلاحات جنجالی نتانیاهو در کنست ( پارلمان رژیم صهیونیستی) دو قطبی داخلی در اراضی اشغالی میان دو جریان لیبرال و محافظهکار را تشدید کرده و حتی دامنه اعتراضات به ارتش و نهادهای امنیتی و جاسوسی این رژیم کشیده شده است. در چنین شرایطی لابیهای صهیونیستی در اروپا دست به خلق تصاویر اسلام ستیزانه زدهاند، بهگونهای که تمرکز افکار عمومی دنیا را نسبت به وضعیت بحرانی و تنش آمیز حاکم بر اراضی اشغالی از بین ببرند. این تمرکززدایی، محصول همپوشانی دستگاههای اطلاعاتی کشورهای حوزه اسکاندیناوی و موساد میباشد.
در تشریح و تحلیل عوامل فرامتنی تشدید قرآن ستیزی در غرب در برهه کنونی، نمیتوان بازی موساد و نقش پررنگ آن را نادیده انگاشت، خصوصا آنکه تنشها در اراضی اشغالی روزبهروز عمیقتر میشود. در چنین شرایطی تکلیف ملتهای مسلمان و افکار عمومی آگاه در جهان مشخص است:در عین مواجهه محکم، مقتدرانه و مؤثر با عوامل قرآن ستیزی و دولتهای حامی این اقدامات هتاکانه در اروپا، نباید لحظهای از تمرکز بر شرایط جاری در اراضی اشغالی غافل شد. به عبارت بهتر، در اینجا هم باید رویکرد ضد دینی اسلامستیزان در غرب را مهار کرد و هم مانع از تحقق هدف اصلی رژیم اشغالگر قدس در مدیریت پشت پرده این روند شد. این همان رمز سربلندی و اقتدار جهان اسلام در مواجهه با وقاحت اخیر در غرب میباشد. مواجهه همهجانبه با جوانب متنی و فرا متنی این نقشه غربی-صهیونیستی، باید بهگونهای عملیاتی و در قالب همافزایی جمعی، در دستور کار کشورهای مسلمان، هم در ابعاد دولتی و هم در ابعاد مردمی قرار گیرد.
حنیف غفاری